اولین وزیر اطلاعات حکومت اسلامی چنانکه از خاطرات خودش، گفته های دیگران و نشانه های تاریخی بر می آید مردی کم اطلاع و در عین حال شیفته قدرت بود که از اعمال خشونت هیچ ابایی نداشت و علاقه مند بود شخصا به گوش مرجع تقلید پیری سیلی بزند. ریشهری چندان کم اطلاع بود که در مناظرهای انتخاباتی مدعی شد می خواهد پنج درصد بودجه را به ازدواج جوانان اختصاص دهد و هنگامی که ناطق نوری به او طعنه زد که نمی داند پنج درصد بودجه یعنی چه نیز همچنان متوجه نشد پنج درصد چقدر است. شاید اگر ریشهری مجاز بود یک کشیده به ناطق بزند، ناطق نوری نیز متوجه میشد که ریشهری چقدر می فهمد.
دومین وزیر اطلاعات حکومت اسلامی همچون پنجمین وزیرش مردی پیچیده و به غایت بیرحم بود.فلاحیان علاوه بر اینها سخت فاسد نیز بود. سومین وزیر اطلاعات که وزارتش کوتاه مدت نیز بود فاجعه ای بود.نه او برای آن پست ساخته شده بود و نه آن پست برای او. مردی که هیچ کس او را نمی خواست، نه باب دل خاتمی بود و نه باب دل خامنه ای پس بر سر او به توافق رسیدند. در حالیکه معاونین و مشاورینش از بالای سر او دستورات بیت رهبری را اجرا و روشنفکران را قتل عام می کردند، دری نجف آبادی درباره اقتصاد سخنرانیهای زنجیره ای می کرد.
هر آن کسی که رهبری دستگاه امنیتی حکومتی بیرحم را بر عهده داشته باشد خود نیز به ناگزیر بیرحم است. چهارمین وزیر اطلاعات حکومت اما در عین بیرحمی ناگزیرش، آدمی متین و مطلع بود و بیشتر به رهبران دستگاه امنیتی می مانست، کم حرف بود و گوشه گیر.محسنی اژهای یکی از فتوادهندگان قتلهای زنجیرهای، مردی بود که گاز می گرفت. مردی بود بیرحم که گویا طعم گوشت تازه و خون را سخت دوست می داشت و به همین دلیل در اوقات فراغت مخالفین را گاز می گرفت.
وزیر ششم اما از جنس دیگری است. ترکیبی از گوبلز و هیملر است بدون آن تواناییهای ذهنی. حیدر مصلحی گویا به جریان سیال ذهن معتقد است، عاشق سینما و دوربین است، پیوسته در کار مصاحبه کردن است و داستانهایی سر هم می کند که زمان و مکان در آن کش آمده و واقعیت ابعاد جدیدی پیدا می کند.
حیدر مصلحی در آخرین سخنانش مدعی شده است که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی تا قلب موساد نفوذ کرده است. این حرف را البته کسی جدی نمی گیرد، به هزار و یک دلیل و اولین دلیلش اینکه آدمی اگر به جایی نفوذ کرده باشد آن را جار نمی زند. سخنان وزیر اطلاعات و اعترافات آن باصطلاح جاسوس موساد و قاتل دکتر علیمحمدی بخشی از جنگ روانی حکومت است که به صورتی مضحک انجام می شود. چنانکه از ظواهر پیداست افراد بسیاری در نهادهای نظامی، امنیتی و دیگر دستگاههای دولتی در حال همکاری با دستگاههای امنیتی اسرائیل هستند. این افراد بیش از هر چیز به سراغ اسرائیل می روند چرا که در طول این سالها موساد کارنامه موفقی در برابر نفوذیها و افشاگران داشته است. حیدر مصلحی کوشیده است با این سخنان ترس در دل خبرچینان بالقوه و بالفعل اسرائیل بیفکند اما چندان نمایشی این کار را انجام داده که خنده بر لبان ناظرین نشانده است.
قاتل کذایی از گرمسیر آمده، که فیلمش در تلویزیون پخش شد نیز برگ دیگری از این داستان بد نوشته شده است. آنچه در فیلم دیده می شود فردی به شدت کم سواد است که با ذوق و شوق تعریف می کند، موساد چیزی به اسم ریکاوری تعریف کرده است که کامپیوتر را به حالت اولش بر می گرداند. از قرار گویا این مامور موساد اسمش باید بیل گیتس موسس مایکروسافت باشد. بنده خدا، قاتل کذایی چندان بی سواد است که من شک دارم نکند منظورش از ویندوز سیف (امن) همان سیف مد (safe mode) در ویندوز باشد. در تصویر ما یک لپ تاپ می بینیم و چند کار ت مموری که به سبک فیلم های علمی تخیلی کم خرج لامپ هم دارند و روشن خاموش می شوند. بقیه حرفهای قاتل کذایی نیز چیزی است در همین مایه ها. به گمانم حتی در حکومت درب و داغانی مثل جمهوری اسلامی نیز وقتی جاسوسی در مایه های جیمز باند را می گیرند باید سعی کنند او را معاوضه کنند یا به خدمتش بگیرند نه اینکه او را به تلویزیون ببرند و بعد اعدام کنند. نتیجه منطقی در چنین حالاتی این است که طرف جاسوسی از جنس جیمز باند نیست، خرسی است که مجبور است اعتراف کند خرگوش است، بدبختی است که از بد روزگار و احتمالا به دلایلی دیگر گیر افتاده و به زور مجبور می شود اعتراف کند جاسوس موساد و سیا است. به هر حال دستگیری جاسوس کار سختی است اما واداشتن کسی به اینکه جاسوس است چندان کار پیچیدهای نیست.قاعدتا اگر دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی بخواهد جاسوسان واقعی موساد را دستگیر کند، پیش از هر چیز باید در خود وزارت اطلاعات، سپاه، بیت رهبری، ارتش و دولت به جستجو بپردازد والا عکسهای رژه نیروهای مسلح که در همه روزنامه ها و سایت ها به وفور چاپ می شود و به خاطرش هفته ای پیش یک نفر را اعدام کردند به چه کار موساد وسیا میآید که با پیشرفته ترین ماهواره ها متر به متر ایران را زیر نظر دارند؟
من الیته امیدوارم این حکومت هر چه زودتر بر بیفتد و مردم ما از شر آن خلاص شوند اما تا آن زمان امیدوارم دستگاه امنیتی اش باور کند مردم این خالی بندیها را باور نمی کنند و از قربانی کردن مردمانی بی گناه یا کم گناه به اسم جاسوس موساد و سیا و ام.آی.سیکس دست بردارد.