۱۰ فیلم ضد جنگ همه دورانهای سینما فرهنگ و هنر
اینک آخر الزمان
انجمن منتقدان ملی آمریکا امسال با کمک بنیاد حمایت از آسیب دیدگان جنگ همایشی با عنوان جنگ علیه جنگ با سینما را در مرکز لینکلن برگزار کرد، همایشی که با حضور آسیبدیدگان جنگهایی همچون جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام، جنگ عراق و افغانستان برگزار شد. در این برنامه با انتخاب انجمن منتقدان ملی آمریکا بهترینهای سینمای ضدجنگ به نمایش در آمدند، ۱۰فیلمی که لقب بهترینهای ضدجنگ همه دورانهای سینما را به دست آوردهاند.
دکتر استرنج لاو، یا چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم استنلی کوبریک ۱۹۶۴.
این کمدی سیاه به جنگ خودسرانه ژنرالی خود سر به نام جک ریپر میپردازد که تصمیم گرفته است به شوروی حملهای با بمب هستهای را ترتیب بدهد. دیالوگ آخر این فیلم که به شکل بداهه گفته شده یکی از ماندگارترینهای سینما شد.
اینک آخرالزمان، فرانسیس فورد کاپولا ۱۹۷۹
اینک آخرالزمان یکی از دلخراشترین تصویرهایی است که از جنگ ویتنام در سینما ثبت شده است. ستوان ویلارد با بازی مارتین شین لقب کاملترین تصویر از یک قربانی در جنگ را یافته است.
غلاف تمام فلزی، استنلی کوبریک ۱۹۸۷
غلاف تمام فلزی از سوی انجمن سربازان کهنهکار ارتش آمریکا و قربانیان جنگ ویتنام لقب فیلمی به عریانی واقعیت را گرفت. گوستاو هاسفورد نویسندهای که فیلم براساس داستانی از او ساخته شده است به دلیل نشاندادن روحیه وحشیگری که در ارتش آمریکا و تفنگداران نیروی دریایی حاکم بود مورد شماتت دولت آمریکا قرار گرفت.
راههای افتخار، استنلی کوبریک ۱۹۵۷
فیلمی که دولت فرانسه هرگز نتوانست در برابر تصویری که از ارتش این کشور ارائه داده کنار بیاید. راههای افتخار تنها ۱۱سال پس از مرگ فرانکو بود که اجازه اکران در اسپانیا را پیدا کرد.
دیکتاتور بزرگ، چارلی چاپلین ۱۹۴۰
کمدی سیاه ضدجنگ با بازی و کارگردانی چارلی چاپلین در این فیلم با همه ابزارهای سادهای که نشانه جنگ هستند سوژه جنگ جهانی اول را به تصویر میکشد. با این حال اهمیت این اثر بیش از هرچیز به دلیل درون مایه ضدنازی آن است. این ر وشنترین تصویری است که سینمای دهه ۴۰ از هیتلر ارائه میدهد.
شکارچی گوزن، مایکل چمینو ۱۹۷۸
جنگ ویتنام بیش از هر لشکرکشی دیگری در سینما دست مایه نقد خشونت شد، جنگی غیرانسانی که بسیاری از سینماگران گوشههای غیرانسانی آن را ثبت کردند. مایکل چمینو در این فیلم موفق با بازی درخشان رابرت دونیرو و مریل استریپ ماجرای بازگشت به خانه را جلوی دوربین برد.
جوخه، اولیور استون ۱۹۸۶
جوخه تمام جوایز اسکار سال ۸۷ را از آن خود کرد، اولیور استون با ساخت این فیلم به عنوان کارگردان منتقد سیاستهای جنگطلبانه دولت آمریکا شناخته شده؛ فیلمی ششمیلیون دلاری که تا امروز نزدیک به ۴۰میلیون دلار تنها از راه فروش دی وی دیهایش درآمد داشته است.
در جبهه غرب خبری نیست، لوییس مایلستون
سال ۱۹۳۰ نمایش این فیلم در سینماهای آمریکا و اروپا یک اتفاق بود. این فیلم درست به اندازه کتاب اریش ماریا مارک دنیا را با واقعیت جنگ روبهرو کرد.
مش، رابرت آلتمن ۱۹۷۰
پرفروشترین فیلم کارنامه سینمایی آلتمن است. این کمدی سیاه به فیلمی درباره سه دکتر ارتش مشهور شد. داستان در طول جنگ کره میگذرد و به گفته بسیاری استعارههایی از جنگ ویتنام در آن نهفته است.
قهرمانهای کلیبرایان، جی هاتون ۱۹۷۰
یک کمدی تمام عیار درباره گروهی از سربازان در جنگ جهانی دوم عنوان تلخترین خندهها برای جنگ را در سال ۱۹۷۰ از آن خود کرد. کلینت ایستوود هنوز هم از این فیلم به عنوان یکی از بهترین تجربههای بازیاش یاد میکند.
منبع: روزنامه بهار