وزیر اطلاعات ایران چندی پیش در مصاحبه ای از همکاری تنگاتنگ مردم با این وزارتخانه، به علت اطلاع رسانی در خصوص افرادی که فتنه به پا کرده اند، قدردانی کرد و چنین اظهار داشت: “بعد از فراخوان و دعوتی که کردیم تا مردم اطلاعات خود را درخصوص حوادث روز عاشورا در اختیار ما قرار دهند، اطلاعات خوب و قابل توجهی به ما منعکس شد و این اطلاع رسانی مردم به ما هنوز ادامه دارد و وزارت اطلاعات نیز بهره برداری های بسیاری خوبی در این جهت داشته است.”
هرچنداین بخش از سخنان وزیر اطلاعات در میان دیگر سخنان او نادیده گرفته شد و بین اخبار گم گردید، اما نکته قابل توجهی داشت. با کمی تامل در آن، این سئوال مطرح میشود که آیا این مردم که خود بدون هیچ پوششی برای پنهان کردن سر و صورت، به صورت خود جوش به خیابانها میایند و بدون ترس از باتوم، دستگیری، شکنجه و حتی کشته شدن، علیه حکومت شعار سر می دهند و اعتراض های خود را به شکل علنی مطرح میکنند، دیگر نیازی به شناسایی بیشتر دارند؟
ایا این مردم و جوانانی که با گذاشتن جان در کف دستشان، به خیابانها میایند و علیه ظلم فریاد میکشند و خواسته هایشان را مطالبه میکنند و گاه با چشمانشان، جان باختن هموطنشان را میبینند که تا لحظه ای قبل، مانند آنها، علیه حکومت شعار میدادند، ترس از شناسایی و لو رفتن دارند؟ چه کسانی میخواهند، آنها را بفروشند و اطلاعاتی از آنها، در اختیار دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی کشور قرا دهند؟
حتی با مشاهده عکس های این حوادث دیده میشود که برخی از زنان، روسری از سر افتاده، از مامور نیروی انتظامی که خود را تسلیم کرده در حال دفاع هستند، تا او را از گزند هموطنان معترض در امان نگه دارند. آیا این زنان و مردان شیر دل، باکی از شناسایی وزارت اطلاعات دارند؟
مگر مردم، امروز مانند گذشته، اعتراض ها را در کنج خانه هایشان و تنها بین همدیگر بیان میکنند که وزیر اطلاعات میگوید “مردم اطلاعات خوبی از فتنه گران به ما ارایه داده اند؟”
از این سخنان بدون عمق وزیر اطلاعات چنین استنباط میشودکه ایشان بدون تردید در کار اطلاعاتی و امنیتی، کم تجربه و ناپخته هستند و نیز این امر تاکید دیگری است بر آنکه وزیر اطلاعات هم مانند دیگر وزاری این کابینه، از صلاحیت لازم در مقامش برخوردار نیست، و این انتخاب نیزمانند برخی دیگر از گزینش ها، بر اساس شایستگی و تجربه نبوده و تنها بر اساس ارادت و نزدیکی با قدرت صورت گرفته است.
از طرف دیگر شاید وزیر اطلاعات، با توجه به این گفته که “مردم اطلاعات با ارزشی در مورد فتنه گران به این وزارتخانه داده اند و دادن اطلاعات همچنان ادامه دارد” قصد داشته از تاکتیک های جنگ روانی استفاده کند، اما با توجه به همان کم تجربگی اش، از این روش هم به طور بسیار ناشیانه و بدون ظرافت و سیاست مدد گرفته است. شاید آقای مصلحی درصدد بوده هدف هایی مانند ایجاد تفرقه بین مردم، از بین بردن امید آنها به آینده، جلوگیری از شکل گیری مشارکت خود جوش مردم و اعتماد به قابلیت آنها برای ایجاد تغییررا، با توجه به مقاصد رژیم، دنبال کند.
اما اگر دستگاههای اطلاعاتی ایران کمی علمی تر و بر اساس اصول اطلاعاتی صحیح و معتبر دنیا فعالیت کنند، متوجه میشوند اینک که اعتماد به نفس مردم برای ایجاد تغییر بالا رفته است و با شهامت و بدون پنهان کاری به خیابانها میایند و علیه ژیم فریاد میکشند، قطعا این شهامت و اعتماد به نفس هر روز گسترده تر خواهد شد و تا بدان جایی پیش خواهد رفت که دیگر دستگاه های اطلاعاتی به جای شناسایی مردم، باید به دنبال ماموران خود باشند که به مردم میپیوندند و از کار اطلاعاتی علیه آنها، سر باز خواهند زد.