بسته به حد دیکتاتوری با منتقد برخورد می شود‏

نویسنده
شیرین کریمی

» دیدار شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با عبدالله نوری

abdollahnori884.jpg

عبدالله نوری در دیدار با اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با اشاره به اینکه‎ ‎‏ “بسیاری از شخصیت های انقلابی دنیا ‏از ابتدا تصور نمی کردند روزی پس از پیروزی انقلابشان خود به دیکتاتوری مستبد تبدیل شوند” تاکید کرد که: “شاید از ‏اکثریت قریب به اتفاق دیکتاتورهای جهان اگر سئوال شود چرا به این مسیر گرفتار شده اند ضمن نپذیرفتن این نسبت، سئوال ‏کننده را متهم به مزدوری بیگانه و ده ها اتهام دیگر نمایند. بسته به حد دیکتاتوری و وحشت دیکتاتور، با سئوال کننده و یا منتقد ‏و یا مخالف برخورد می شود.“‏

در آغاز این جلسه اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت ضمن دعوت مجدد از نوری در مورد حضور فعالتر در عرصه ‏تحولات اجتماعی و سیاسی ایران، به بیان دیدگاههای خود پیرامون مسایل روز جامعه پرداختند. در همین ارتباط مهدی ‏عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت در توضیح دیدگاههای این مجموعه پیرامون مسایل موجود در جامعه از جمله ‏گفت: “متاسفانه ما در این روزها و درست در سی امین سالگرد انقلاب شاهد بازداشت تعداد زیادی از دوستان دانشجویمان در ‏امیرکبیر و شیراز و کردستان و اردبیل هستیم. با تشکلهای دانشجویی و مخصوصا انجمن های اسلامی شدیدترین برخوردها می ‏شود و آنها به بهانه های کاملا واهی غیرقانونی می شوند که نمونه آخر آن انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر است. البته ما ‏انجمن ها را مثل زمان شاه در قالب غیر رسمی نگه می داریم و آنها را در شرایط بسیار سختی حفظ می کنیم تا به فعالیت خود ‏در این فضا نیز ادامه دهند. با این همه فشار بسیار زیادی بر روی انجمنهای رسمی وجود دارد و به شیوه ای غیرقانونی از آنها ‏می خواهند تا از تحکیم خارج شوند.“‏

عربشاهی افزود: “از مهر امسال که شورای مرکزی تحکیم آغاز به کار کرده فشار امنیتی و رسانه ای خیلی بیشتری به تحکیم ‏وارد می شود و حملات شدیدی به این مجموعه ی دانشجویی صورت می گیرد. سناریوهای واقعا خنده داری را علیه تحکیم ‏تدارک می بینند. اول تحکیم را به منافقین می بندند، بعد به پژاک و عبدالمالک ریگی، حالا هم که تحکیم صهیونیستی شده. البته ‏ما از ابتدا تحلیلمان این بود که امسال به دلیل در پیش بودن انتخابات حساسیت خیلی زیاد خواهد بود و به دنبال بهانه گرفتن از ‏ما خواهند بود و در نهایت هم با وارونه سازی یکی از اطلاعیه ها بهانه ی لازم را به دست آوردند. سپس اعلام کردند که تحکیم ‏از سال 83 غیر قانونی بوده که البته دیدار ما با دکتر معین، دکتر توفیقی، دکتر خانیکی و مصاحبه دکتر ظریفیان که همگی از ‏مسوولین وزارت علوم دوره اصلاحات بودند ساختگی و دروغ بودن این سناریو را نشان داد. واقعا ما می خواهیم از شما ‏بپرسیم روزی که انقلاب می کردید چنین تصوری داشتید که 30 سال بعد از پیروزی انقلاب چنین اتفاقاتی بیفتد؟ در این انقلاب ‏قرار بود که مارکسیست ها آزاد باشند ولی امروز حتی انجمن های اسلامی نیز در فعالیت خود آزاد نیستند. آیا واقعا شما برای ‏چنین فضایی در کشور انقلاب کردید؟”‏

در ادامه این جلسه برخی از اعضای دفتر تحکیم وحدت به طرح سوالاتی درباره انتخابات پیش رو پرداختند و نظرات عبدالله ‏نوری را در این زمینه جویا شدند. آنان ضمن طرح سئوالاتی از قبیل اینکه “پیشنهاد شما برای نوع حرکت دانشجویان در ‏موضوع انتخابات چیست؟” و “ما چگونه مناسبات خود را با قدرت تعریف کنیم که استقلال جنبش دانشجویی از قدرت حفظ ‏شود؟» این نکته را نیز مطرح کردند که:“متاسفانه برخی از اصلاح طلبان حاضر نیستند تن به شفافیت بدهند و سطح دعوای ‏خود را پایین آورده و به جای گفتگو بر سر برنامه و نقشه راه تحقق اهداف خود تنها بر سر چهره ها بحث می کنند.به نظر شما ‏در این شرایط واقعا چه تصمیمی باید گرفت؟”‏

پس از پایان سخنان جاضرین، عبدالله نوری به پاسخگویی پرداخت و در آغاز با اشاره به اینکه “در تمامی انقلاب ها تصور ‏ایجاد مدینهء فاضله بعد از پیروزی انقلاب وجود دارد” گفت: “مردمی که انقلاب می کنند فکر می کنند که پس‎ ‎از پیروزی ‏انقلاب دنیا برایشان بهشت می شود.“‏

وی ادامه داد: “بسیاری از شخصیت های انقلابی دنیا از ابتدا تصور نمی کردند روزی پس از پیروزی انقلابشان خود به ‏دیکتاتوری مستبد تبدیل شوند ولی در نهایت عملکردشان آنها را در جایگاه مستبدان تاریخ نشاند، شاید از اکثریت قریب به اتفاق ‏دیکتاتورهای جهان اگر سئوال شود چرا به این مسیر گرفتار شده اند ضمن نپذیرفتن این نسبت، سئوال کننده را متهم به مزدوری ‏بیگانه و ده ها اتهام دیگر نمایند. بسته به حد دیکتاتوری و وحشت دیکتاتور، با سئوال کننده و یا منتقد و یا مخالف برخورد می ‏شود.“‏

نوری در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: “همیشه در آغاز هر انقلابی‎ ‎‏ مبارزان آرمان خواهند و شعارهای زیبا می ‏دهند ولی رفته رفته آرمان ها فراموش می شود و حفظ قدرت به هر قیمت برای برخی اصل می گردد. بسیاری افراد که پس از ‏دوران انقلاب بر مسند قدرت قرار می گیرند و مدعی انقلاب نیز هستند تصوری غیر از رفتار خود از انقلاب داشتند. قدرت ‏منهای اخلاق نتیجه اش همین است. بر همین اساس انسان باید به لحاظ نفسانی خیلی خود را تزکیه کند تا قدرت نتواند بر او تأثیر ‏بگذارد.” ‏

وی سپس با بیان فرازهایی از سخنان امام اول شیعیان دربارهء حکومت بر مردم گفت: “امیر مؤمنان صلوات الله علیه در دو ‏جمله همه مطلب را بیان می فرماید. روزی عبدالله ابن عباس بر امام وارد می شود و ایشان را در حال تعمیر کفشش می بیند. ‏حضرت خطاب به عبدالله می گوید ارزش این کفش چه قدر است؟ ابن عباس نگاهی به کفش فرسوده امیر مومنان می کند و می ‏گوید هیچ قیمتی ندارد. آنگاه حضرت می فرماید: «به خدا سوگند این کفش بی ارزش برای من دوست داشتنی تر است از ‏حکومت بر شما مگر آنکه حقی را بپا دارم و یا از باطلی جلوگیری نمایم.» و برای اینکه از این ادعای بسیار سنگین فاصله ‏نگیرد در بیان دیگری می فرماید: «مرا با مدح و ثنای نیکو ستایش نکنید و به رسم سخن گفتن با جباران تاریخ با من سخن ‏مگویید و همانند زورمندان دژخوی از من پروا مکنید… و چنین گمان مبرید که اگر با من سخن حقی گفته شود مرا گران می آید ‏و نیز مپندارید که من بزرگداشت خود را خواهانم زیرا آن کس که شنیدن حق و پیشنهاد عدالت بر او سنگینی کند عمل به آن دو ‏برایش سنگین تر خواهد بود. بنا براین از گفتن سخن حق و نظر دادن به عدل دریغ منمایید که من در نزد خود برتر از آن نیستم ‏که خطا نکنم و از خطا در کردار خویش نیز احساس امنیت ندارم مگر آنکه خداوند مرا کفایت کند.» علی علیه السلام می داند ‏که حکومت و قدرت دارای آفت های فراوان است و چه بسا انسانی همچون علی را هم که مظهر عدل الهی است از جاده ‏انصاف و حق دور کند که «إن الإنسانَ لَیطغی أَن رأه استَغنی». شاید هم می خواهد به همه انسان ها در طول تاریخ یک نشانی ‏بدهد که آنها که انتقاد از خود را بر نمی تابند در صف ستمگران تاریخ قرار دارند و یا به مرور در زمره جباران قرار می ‏گیرند و آنهایی که می خواهند حکومتشان در مسیر حق و عدل حرکت کند همیشه در هراس هستند که مبادا این قدرت و شوکت، ‏آنها را از مسیر حق و تواضع جدا سازد و به راه باطل و تکبر سوق دهد، به همین جهت خود را در معرض نقدها و پندها و ‏حتی سرزنش ها قرار می دهند و مردم را به انتقاد از خویش فرا می خوانند تا مبادا فریبندگی مقام، آنها را دچار تکبر و نخوت ‏نموده موجب فساد در حرث و نسل جامعه شوند.” ‏

نوری سپس افزود: “انسان همین که زعامت یافت میکوشد در زمین برای افساد، یا میکوشد در راه پیشرفت قدرت و نفوذش در ‏زمین که لازمه آن افساد، مقابل اصلاح است- برهم زدن نظم و التیام طبیعی اشیاء، از میان برداشتن حقوق و حدود افراد، بستن ‏راههای رشد و کمال و باز نمودن راههای تباهی و رشد استعدادها، برتری یافتن فرومایگان و برکناری فرزانگان و ایجاد ‏گروه‏ها و طبقات- همه مراتب و مظاهر افساد است که به از میان رفتن و تباهی محصول کشت و کار و نسل و استعدادها ‏خلاصه میشود.“‏

وی آنگاه با اشاره به تبعاتی که امروزه گریبانگیر منتقدین می شود افزود: “مولای متقیان سلام الله علیه بهتر از همه می داند که ‏حکومت چون از قدرت برخوردار می باشد و امکانات گوناگون در اختیار دارد، هرچه بخواهد انجام می دهد و طرف دیگر ‏چون خود را در ضعف و چه بسا هراس میبیند از سخن گفتن و توصیهء به حق کردن و انتقاد نمودن اجتناب می کند و اگر کسی ‏هم دل به دریا زد و به تعبیر برخی در صف افراطیون قرار گرفت و به خود جرأت داد و سخنی گفت، برای اینکه سر جایش ‏بنشیند و دست از افراط گری بردارد و عبرت دیگران هم شود با او برخورد قاطعانه می شود و با امکانات تبلیغاتی که در ‏اختیار حکومت است از انتقاد کننده فردی فریب خورده و بازیچه دشمن و تحت تأثیر القائات بیگانه و ده ها تعبیر دیگر می ‏سازند و بسته به جمع بندی سیاسی که دارند نسبت به او تصمیم قضایی می گیرند. با چنین رفتاری در نهایت و بیش از همه این ‏خود حکومت است که آسیب می بیند، امیر مومنان علیه السلام از جامعه خویش می خواهد که از انتقاد به او نهراسند و مبادا او ‏‏(حاکم) را در وادی جهل و انحراف و اشتباه رهایش گذارند. او می خواهد این رفتار درسی باشد برای همه حاکمان طول تاریخ ‏تا از او بیاموزند و با سخنان او خود را محک زنند.” ‏

عبدالله نوری سپس درباره نوع دموکراسی موجود در جمهوری اسلامی گفت: “آن زمان که در روزهای آغازین انقلاب بحث ‏دموکراسی مطرح شد و حتی برخی از شخصیت های انقلاب درخواست داشتند که به جای جمهوری اسلامی جمهوری ‏دموکراتیک اسلامی گفته شود هیچکس نمی گفت در جمهوری اسلامی دموکراسی نیست، بلکه بالعکس همه می گفتند در کلمه ‏جمهوری اسلامی دموکراسی نهفته است و در بیان استدلال خود قبل از کلمه جمهوری از کلمه اسلام هم دموکراسی را برداشت ‏می نمودند. حال پس از گذشت سی سال از انقلاب آیا همچنان همان برداشت هست؟ و آیا همگان اسلام و دموکراسی را در یک ‏راستا می بینند؟” ‏

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: “باید تلاش نمود تا با ارتباط مؤثر و پیوسته با مردم اصلاحات واقعی و دموکراسی ‏را در بطن توده های مردم نهادینه کرد، چه بتوان از قدرت و حکومت استفاده نمود و چه نتوان، ولی اگر بتوان برای این کار از ‏قدرت استفاده نمود چرا استفاده نشود؟ اگر بتوان از امکانات حکومت برای نهادینه کردن اصلاحات بهره برد چرا استفاده نشود؟ ‏و چه بسا دوستانی که نظر بر شرکت در انتخابات دارند اینگونه می اندیشند که با پیروزی اصلاح طلبان شاید فرصت و فضای ‏تنفسی هر چند محدودی برای نهادینه کردن اصلاحات به وجود آید و به هر اندازه که شرایط فعلی ادامه یابد اوضاع در زمینه ‏های گوناگون بدتر شود.“‏

عبدالله نوری در پایان اظهار داشت: “من هم مشکلات را یکی، دو مورد نمی دانم. برخوردهایی که با حقوق افراد می شود ‏مسائل مربوط به بخشی خاص است و مشکلات عموم جامعه نیست و به تعبیر دیگر عموم جامعه با آن در گیر نیست. جامعه ای ‏که مشکل آب و نان، گرانی، بیکاری، فقر، فساد و تبعیض دارد و در سطح محدودی از فرهنگ و علم نیز قرار دارد که شاید ‏بسیاری از ارتباطات پیچیده را نداند و یا برای او اهمیت نداشته باشد خود را در گیر مسایل سیاسی و دعواهای جناحی و ‏مسابقات حکومتی نمی کند. فردی که برای بیماری فرزندش به این سو و آن سو می دود و برای تهیه لقمه نانی تمامی هم و غم ‏خویش را صرف می کند اولویت اول او سیاست نیست و شاید در این مرحله ابزار دست سیاست مداران نیز قرار گیرد تا از این ‏راه مشکل خود را حل کند و چه بسا آن سیاستمدار است که از او هم به عنوان ابزاری در جهت منافع خود بهره می برد.“‏