سریال روز♦ تلویزیون

نویسنده

‏برنامه سازی برای کودک ونوجوان همواره از اهمیت بسزایی در رسانه پرمخاطب و تاثیرگذاری مانند تلویزیون داشته ‏است. با توجه به نقش مهم این رسانه در روند آموزش کودکان و نوجوانان، چنین کاری مستلزم برنامه ریزی ‏کارشناسانه و دقیق علمی است. اما شوربختانه بخش اعظم این برنامه ها را انیمیشن ها و فیلم های وارداتی تشکیل می ‏دهند و کمتر برنامه ای مرتبط با فرهنگ ایرانی دراین گروه تولید می شود. از این روست که تماشاگر در اولین برخورد ‏با سریال “دل خوش سیری چند؟” با این سوال خود را رو در رو می بینید که آیا وظیفه اصلی گروه کودک ونوجوان ‏ساخت مجموعه هایی با رویکردی اجتماعی ست؟ ‏

serialrooz697_1.jpg

‎ ‎دل خوش سیری چند؟‏‎ ‎

نویسنده : حسن مشکلاتی. کارگردان: مجید جوانمرد. تهیه کننده: حسن اکلیلی. طراح صحنه و لباس : خیرا… سلطانی. ‏طراح گریم: فضل ا… فدایی، موسیقی : محمد مهدی کوررنگی. تدوین: حامد رضی. مدیرتصویربرداری: ابوالفضل ‏اقوام کرباسی. صدابردار: رضا عطایی. مجری طرح: حسین خواجویی. بازیگران : حسن اکلیلی[رضا]، پوراندخت ‏مهیمن[زری]، مرتضی کیوانداری[ناصر]، سهیلا وزیری[ریحانه]، سیف ا… نامداریان، شهریاردخانی، بیژن رافعی، ‏معصومه موسوی، امین غلام پور، مانا بهرامی، پری کربلایی. ‏

رضا درشکه چی میدان نقش جهان اصفهان مرد میانسالی است که هنوز‏‎ ‎ازدواج نکرده، تا اینکه یک روز مادرش او را ‏تهدید می کند تا زمانی که ازدواج نکرده به خانه بازنگردد. بدین منظور خواهر او مامور می شود تا برای رضا همسری ‏مناسب پیدا کند. نوروز از راه می رسد و خواهر به اتفاق همسرش به مسافرت می روند. رضا که مسئول نگهداری از ‏خانه است آنجا را به استراحتگاه نوروزی چندین خانواده از شهرهای مختلف ایران، تبدیل می کند. چنین اتفاقی باعث به ‏وجود آمدن بستر مناسبی می شود، تا جوانان دختر و پسر این خانواده ها با یکدیگر وصلت کنند. رضا هم از خواهر ‏داماد خود، خواستگاری می کند. ‏

‎ ‎ساده انگارانه !!!‏‎ ‎

ایده مرکزی و اصلی اثر بر ازدواج رضا استواراست. نویسنده با بهره گرفتن ازچنین تمهیدی که بر روی شخصیت ‏محوری داستان تمرکزکرده، داستان های فرعی خود راگسترش می دهد و پیش می برد. درقسمت های آغازین مجموعه، ‏این ایده بسیار جذاب و پر کشش است اما با گسترش داستان و پی بردن مخاطب به اطلاعات لازم درباره زندگی رضا، ‏دیگر کشمکش چندانی در روند داستان باقی نمی ماند. در واقع اگر کشمکشی هم وجود دارد مربوط به خانواده تهرانی و ‏علیپور است که بر سر وصلت دختر و پسرشان، دچاراختلاف نظر هستند. ‏

نویسنده توجه چندانی به شخصیت رضا درادامه داستان نمی کند و این امربه کلیت قصه ضربه وارد می کند. فصل بندی ‏های داستان و انگیزه رفتاری شخصیت ها هم به درستی در کنارهم قرارنگرفته اند. به عنوان مثال خواهر رضا که ‏ازطرف مادر مامور شده تا همسرمناسبی برای برادرش پیدا کند به یکباره و بدون هیچ دلیل موجهی به مسافرت می ‏رود. در صورتی که نویسنده می توانست با تمهیدات دیگری به ایده اصلی اثر” یعنی خالی شدن خانه زری” برسد تا ‏داستان در آن مکان ادامه پیدا کند. ‏

serialrooz697-2.jpg

خانه در اینجا علاوه بر رضا- شخصیت محوری داستان- به عنوان پرسوناژ کلیدی دیگری مطرح می شود، که بار ‏اصلی درام بر دوش اوست. برخورد متفاوتی که خانواده های نوروزی با معماری خانه از خود نشان می دهند یکی از ‏فصل های موفق داستان به شمارمی رود، اما این تمهید هم موقتی و گذراست. مخاطب بعد از اسکان خانواده ها درخانه، ‏به راحتی می تواند حدس بزند که ادامه قصه از چه قراراست. دلیل عمده چنین اتفاقی، درنوع دیالوگ نویسی و نحوه ‏انتخاب و هدایت بازیگران نهفته است. بازیگران تحلیل خود را ازداستان بازی می کنند؛ و این بزرگ ترین ضربه را ‏برجذاب بودن و غیر قابل پیش بینی بودن گره های داستانی وارد می کند. ‏

کارگردان به خوبی بازیگران خود را انتخاب نکرده و عدم تناسب اکثر بازیگران با نقش هایشان ترکیب نامأنوسی به ‏وجود آورده است. تقطیع و دکوپاژاثر نکته کلیدی دیگری است که کارگردان به سادگی ازآن گذشته است. پلان بندی ها ‏و انتخاب قاب ها بسیار ضعیف و مبتدیانه است. زوم ها و حرکت های افقی – عمودی بی جهتی که روی می دهد، نشان ‏دهنده ناهماهنگی میان کارگردان و فیلمبردار است. ‏

serialrooz697_3.jpg

عنصردیگری که باعث برهم خوردن ترکیب بندی تصویری اثر می شود، طراحی لباس مجموعه است. لباس ها متناسب ‏با زمان ومکان انتخاب نشده اند. لباسی که رضا برتن دارد بیشتر با پوشش 30 سال قبل خود مطابقت دارد تا زمان ‏حاضر. این عدم تطابق، بیشترین ضربه را برروند ارتباطی مخاطب با اثروارد می کند. نمونه دیگراین ناهماهنگی، ‏سکانسی است که ناصردر وان حمام با لباس!!! درحال شستن خود است. در بخش گریم هم، با اغراق بیش ازحدی ‏مواجه هستیم. این اغراق هنگامی بیشترنمود پیدا می کند که رآکورد میان صحنه ها حفظ نمی شود. به نظرمی رسد ‏اشکال و نقاط ضعف عمده ای که مجموعه ازآن رنج می برد از نوع نگاه و رویکرد ساده انگارانه کارگردان نسبت به ‏اثر ناشی می شود. چون اگر او تحلیل جامع و درستی از قصه داشته، ما اکنون با ریتم مناسب نماها – داخل و خارج ‏قاب- روبرو بودیم؛ و آنگاه اتفاق دیگری برای مجموعه می افتاد. ‏