گفت وگو♦ تئاتر ایران

نویسنده
مرضیه حسینی

‏این هفته پای صحبت دو نفر از دو نسل مختلف بازیگران صحنه نمایش ایران نشسته ایم. اولی مهین شهابی بازیگر کهنه ‏کار تئاتر، سینما و تلویزویون که عشق و نظم درتئاتر را دلیل موفقیت های خود درعرصه بازیگری می داند. با این ‏وجود مدت هاست از نمایش صحنه ای فاصله گرفته و دومین نفر سامان دارایی بازیگر جوان و خلاقی است که معمولا ‏درآثار کمدی چهره ای پررنگ دارد و اخیرا با دو نمایش “کلبه عمو تم” و”غولتشن ها” درمجموعه تئاتر شهرحضور ‏داشته است.‏

mahinshahabi_1.jpg

گفت و گو با مهین شهابی ‏

تئاتر به من عشق آموخت

مهین نیک طبع(شهابی) متولد 1315 تهران است. بعد از گرفتن دیپلم و گذراندن دوره بازیگری در هنرکده ‏آناهیتا(1339) بازی در صحنه تئاتر را با نمایش طبقه ششم (1339) آغاز کرده و همزمان با فعالیت در کنار گروه ‏اسکویی به کار در رادیو نیز پرداخته است. مهین شهابی از سال 1342 تا 1357 کارمند وزارت فرهنگ و هنر بود و ‏از بازی در سینما را با فیلم ماجرای جنگل(1339) به کارگردانی مهدی میرصمد زاده آغاز کرده است. وی در سال ‏‏1354 موفق به دریافت جام زرین بهترین بازیگر سریال، تئاتر و تلویزیون شد. همسر وی هوشنگ شهابی نویسنده، ‏مترجم، آهنگساز و شاعر است. از عمده نمایش های مهین شهابی می توان به امیر ارسلان، بلبل سرگشته، لانه شغال، ‏بنگاه تئاترال، ای باکلاه و آی بی کلاه و بام ها و زیر بام ها اشاره کرد. ‏

چطور وارد عرصه هنرهای نمایشی شدید؟

من از سال 1345 با فیلم سینمایی ماجرای جنگل که توسط همسرم نوشته شده بود، شروع به کار در سینما کردم. بعد از ‏مدتی با گروه اسکویی ها آشنا شدم و وارد این رشته شدم.‏

اولین حضور حرفه ای شما در تئاتر با کدام نمایش بود؟

اولین بار من با نمایش طبقه ششم روی صحنه تئاتر آمدم.‏

از هنرمندانی که در مدرسه اسکویی همدوره شما بودند بگویید.

مهدی فتحی از بزرگ ترین آنها بود. تعداد زیادی بودند و بسیاری از آنها از من بزرگ تر و بعضی ها هم کوچک تر ‏بودند. من بعد ها وارد اداره هنرهای دراماتیک شدم، آنجا مشغول به کار بودم که همزمان دوره ای را هم گذراندم و ‏استخدام شدم. یادم می آید که درزمان های مختلف گاهی دو سه نمایش را همزمان بازی می کردم تا اینکه در فیلم ‏‏”گاو”داریوش مهرجویی بازی کردم.‏

آخرین بار کی روی صحنه تئاتر رفتید؟

آخرین بار در نمایش “از نو شکفتن” بعد از انقلاب به کارگردانی آقای خلج به صحنه رفتم. البته هفت نمایش کوتاه را به ‏کارگردانی ایشان درآن سال به صحنه بردیم.‏

‏ اکثر هم دوره های شما کارشان را با تئاتر شروع کردند و بعد توانستند جایگاه خوبی در سینما و تلویزیون برای ‏خودشان پیدا کنند. به نظر شما تئاتر چقدر می تواند برای یک بازیگر پایه ای محکم را برای کارهای دیگر فراهم کند؟ ‏

تئاتر در وهله اول نظم و انضباط را به بازیگران می آموزد و یاد می دهد سروقت هر کار دیگری را زمین بگذاری و ‏خودت را به موقع به اجرای نمایش برسانی. چون حضور درصحنه تئاتر دیر و زود ندارد. پرده به موقع کنار می رود و ‏تو باید آماده باشی. تئاتر در کنار نظم عشق به بازیگری را هم به تو می دهد.‏

mahinshahabi_2.jpg

فکر می کنم حالا که بحث به اینجا کشیده شد قدری هم در مورد فاکتورهایی که تئاتر به بازیگر یاد می دهد و ‏از آنها به عنوان تکنیک در کارهای دیگرارائه می دهد از زبان یک پیشکسوت بپرسیم.‏‎‎

‏ در تئاتر ایست روی صحنه بسیار مهم است. این چیزی است که بازیگر در جلوی دوربین هم به شدت از آن بهره می ‏برد. من خودم با اینکه نسبتا بیان مناسبی را درتئاتر داشتم توانستم از آن در دوبله هم استفاده کنم. باور کنید من به دلیل ‏اینکه عشق به تئاتر داشتم از همه ابزار آن در کارهای دیگرم هم استفاده کردم.‏

‎ ‎هیچ وقت در طی این سال ها دل تان برای تئاتر هم تنگ شده است؟‏‎ ‎

خیلی زیاد. دلم می خواهد دوباره در صحنه تئاتر بازی کنم. من هم کمدی بازی کرده ام هم درام و فکر می کنم هنوز هم ‏توانایی ارائه آنها را داشته باشم. دوست دارم دوباره این اتفاق برای من بیفتد.‏

‎ ‎بازی در کنار کدام بازیگر در ذهن شما مانده است؟‎ ‎

درکنار زنده یاد مهین اسکویی. با آقایان انتظامی و مشایخی هم بازی داشته ام و خیلی های دیگر.‏

‎ ‎آخرین بار کی برای دیدن یک نمایش به سالن تئاتر رفتید؟‎ ‎

خیلی وقت است که نتوانسته ام تئاتر ببینم. اما آخرین بار به دعوت دانشجویان نوشهر به این شهر رفتم و کاری را از ‏آنان دیدم.‏

‎ ‎به نظرتان چرا مخاطب تئاتر امروز کمتر از گذشته شده است؟‎ ‎

شاید به دلیل اینکه عرصه هنرهای نمایشی زیاد شده است. مشکلات تئاتری زیادی برای رسیدن به یک سالن تئاتر پیش ‏روی خانواده هاست. یادم می آید که وقتی نمایش بلبل سرگشته را اجرا می کردیم جمعیت زیادی پشت درب های می ‏ماندند و التماس می کردند تا وارد شوند و روی پله ها بنشینند و کار را ببینند. اما باید دقت کنیم که سرگرمی های ‏هنرهای نمایشی در این عرصه مثل سینما و تلویزیون و ویدئو بسیار زیاد شده است.‏

samandaraee.jpg

گفت و گو با سامان دارایی

‎ ‎امنیت شغلی نداریم‎ ‎

‎ ‎بازی در نمایش های کمدی چه ویژگی هایی را می خواهد؟‏‎ ‎

همه فکر می کنند که باید استعداد های خاصی در این مورد وجود داشته باشد.حقیقت این است که بازی کمدی یک ‏تکینیک است و شخصیت پردازی و موقعیت نمایشی دو ابزار بسیار بزرگ در دستان هنرپیشه هاست. گرچه استعداد ‏لازمه حضور در نمایش های کمدی است اما همه آن نیست. تضاد میان موقعیت و وضیت نمایشی است که به بازیگران ‏کمک ویژه ای می کند.‏

‎ ‎بازی در دو نمایش با فاصله زمانی کمتر از ده دقیقه برایتان دردسرآفرین نیست؟‎ ‎

همین طور است. من اصلا نمی خواستم که چنین اتفاقی بیفتد. تمرینات دو نمایش با فاصله شروع شد ولی وقفه های ‏اجرایی در زمان باعث شد که اجراها همزمان باشد. بعد از پایان نمایش اول از سالن اصلی به سالن سایه می روم وکارم ‏را آنجا شروع می کنم.‏

‎ ‎مونولوگ آخر نمایش کلبه عمو تم را به دلیل وقفه در اجرای غولتشن ها را دیگر نمی گویی؟‎ ‎

خیر. متاسفانه بزرگ ترین ضربه به نمایش عمو تم همین است.مونولوگی که نتیجه گیری شخصیت من در این نمایش ‏است گفته نمی شود تا به اجرای بعدی برسم.‏

‎ ‎عکس العمل آقای غریب پور چیست؟‎ ‎

خب او می داند که بیشتر از همه خودم از این جریان رنج می برم ولی اتفاقی است که می افتد و چاره ای هم نیست.‏

‎ ‎گریم شما درعمو تم بسیار سنگین است. برای آن چه می کنید؟‎ ‎

به هرحال نیروهای پشت صحنه کمک می کنند تا همه اینها حل شود ولی درپایان اجراها بسیار خسته می شود.‏

‎ ‎تفاوت دو نقشی که بازی می کنی در چیست؟‎ ‎

ژرژ در نمایش عمو تم یک برده سیاه پوست است که دارای هوش و ذکاوت بالایی است. اونماینده جامعه فقر و نداری ‏است که در برابر سختی ها و نژاد پرستی ها مقاومت می کند. یک شخصیت تراژیک که پایان غم انگیزی هم دارد. اما ‏در غولتشن ها نقش یک میهمان کم عقل را دارم و در موقعیت مختلف بازی من به صورت طنز است.‏

‎ ‎به نظرت دراجرای کدامیک موفق تر بوده ای؟‎ ‎

این را شما باید بگویید. اما هردو نقش را دوست دارم و دلم می خواهد که به بهترین نحو ممکن آنها را اجرا کنم. ‏

‎ ‎به عنوان یک بازیگر از اقتصادی که بر جامعه تئاتر حاکم است راضی هستی؟‎ ‎

هیچ کس راضی نیست. متاسفانه در اینجا کارمی شود ولی برای پرداخت دستمزدها خسته می کنند. به صورت چند ‏قسطی آن هم بعد از گذشت مدت ها. وقتی که مشکل داری هیچ چیزی از آن پول دستت را نمی گیرد. خب این باعث افت ‏کیفی کارها در همه اعضای یک گروه می شود.‏

‎ ‎شما از بازیگران تحصیل کرده این رشته در تئاتر هستید. نظرتان در مورد تعاملی که میان پیشکسوت ها و ‏کسانی که به شکل تجربی بازیگری می کنند چیست؟‎ ‎

هر دو این قشری که گفتید دارای تجارب و اندوخته هایی هستند که در شرایط متفاوت به کارشان می آیند.علم و آکادمی ‏سلاح تحصیلکرده های این رشته و تجربه بالا سلاح دیگران است. هردو در کنار هم موفق و بدون هم نیز موفقند.‏

‎ ‎به نظرتان مهم ترین مشکل بازیگری در ایران چیست؟‎ ‎

البته من هنوز درمرحله کسب تجربه هستم ولی به گمانم با توجه به مشاهدات و مطالعاتم در این مورد خلا بازیگری در ‏ایران ناشی از عدم امنیت مالی و کاری بازیگران است تا دغدغه های آنان رفع رجوع شود و بدون کمترین دلهره ای از ‏خالی بودن سفره به صحنه بیایند.‏