برای آموزگار همه ما، سعید حجاریان و برای برادری که همواره به برادریش افتخار کرده ام و خواهم کرد، سعید شریعتی.
برادرانم،
نمایش مضحک دیروز را دیدیم و شما را نیز؛ دیدیم که چگونه فرزند راستین انقلاب و اصلاحات که هنوز اثرات جراحت سفاکان بر صورتش نمایان است با تنی بیمار و ناتوان در مقابل دادگاه که نه، بیدادگاهی قرار گرفته است و بر اثر ظلمی که بر جان و تنش روا شده توان سخن گفتن ندارد.
دیدم که فرزند راستین اصلاحات چگونه به جبر در نمایشی سخیف و خنده دار حاضر شد، اما من و مایی که سالهای سال است با سعید شریعتی کار کرده ایم و او را خوب میشناسیم میدانیم که سعید ما آنی نبود که دیروز در پیشگاه بیدادگاه ظالمان حاضر شده بود.
برادران بزرگوارم،
متن هایی که از قول شما نوشته شده بود و شما نیز به دلایل موجه خودتان آنان را خواندید، همه ما شنیدیم و همگان همچنان به صلابت و بردباری و استقامت شما ایمان داریم و می ستاییم راهتان را که راه ما نیز هست.
بدانید که اگر امروز پرچمی را برادر یا خواهر من به هر دلیلی بر زمین بگذارد، فردا ما و شما آن پرچم را برخواهیم داشت و فریاد خواهیم زد عقیده سبزمان را و نشان خواهیم داد که روز همانی است که دیده اند و نمی شود با هیچ نمایشی پرده بر چهره خورشید کشید و حقیقت زمان و جهان را کتمان کرد.
اگر امروز گرفتار ظلم و جور و باتوم و شلاق و هزار ستم دیگر شده و به عقیده نداشته برای حفظ هزاران دستاورد دیگر معترف شده ایم، بدانید اندکی پیش از ما، دیگری در راه ما قرار گرفته است و این راه را پایانی نیست.
برادران عزیزم،
ما همه از یک خانواده ایم و اعضای یک خانواده با مشورت یکدیگر تصمیم به ماندن و رفتن و انجام هر کار و فعالیتی میگیرند و اصولا برای همین است که همه ما عضو تشکلی هستیم که در ابتدای نام آن، پیش از هر چیز دیگر کلمه “جبهه” را نوشته ایم.
جبهه ای که میشناسیم و شما معلمان سیاست برایمان تعریف کردهاید، یعنی حرکت جمعی و تصمیم جمعی. همانطور که در عمر 11 ساله مشارکت همیشه و در همه مقاطع جمعی تصمیم گرفتهایم؛ گاهی شما به رای جوانانی چون ما و گاهی هم ما به رای با تجربگانی چون شما گردن نهادهایم.
اما امروز ما یاران اسیر در بیرون از اوین در تصمیمی جمعی به شما برادران آزاده ای که در آزادترین نقطه این خاک که همان اوین است گرفتار آمدهاید میگوییم که استعفایتان شاید برای کودتاچیان مایه تبلیغات تلویزیونی و شوهای سخیف باشد، اما برای ما پذیرفتنی و باورکردنی نیست و صندلیهای خالیتان در ساختمان 180 سمیه منتظر شما هستند تا سرافرازانه به میانمان بازگردید و همچنان به ما درس اخلاق و سیاست و حکمت بیاموزید.