علائم هشداردهنده دربارۀ حملۀ اسرائیل به ایران

نویسنده

دیوید اوون

برخی از تصمیم گیرندگان کلیدی اسرائیل نگرانند که دیگر زمانی وجود نداشته باشد تا بتوانند به حمایت آمریکا از حملۀ ‏یکجانبه به ایران تکیه کنند، مگر اینکه ظرف چند ماه آینده و تا زمانی که هنوز بوش رئیس جمهور آمریکاست، به ‏تأسیسات غنی سازی هسته ای ایران حمله کنند. ‏

در چهل سال گذشته موارد اندکی وجود داشته که نگرانی من دربارۀ آنها بیش از تشدید یک درگیری خاصی بوده است ‏که کل دنیا را، به لحاظ اقتصادی، در برگیرد. ما شاهد بکارگیری اطلاعات نادرستی هستیم که به چند سرویس ‏اطلاعاتی مربوط می شوند. این در حالی است که روشن شدن حقیقت بیش از پیش سخت تر می شود.‏

ماه گذشته گزارشی در روزنامۀ گاردین منتشر شد مبنی بر اینکه ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل در نشست 14 ماه ‏مه با جرج بوش، خواستار حمایت آمریکا از حمله به تأسیسات غنی سازی هسته ای ایران شده است. به ما گفته شد که ‏بوش این درخواست اولمرت را رد کرده است. بوش معتقد بود که ایران، آمریکا را مسئول چنین حمله ای خواهد دانست ‏و در نتیجه، آمریکایی های مستقر در عراق و افغانستان را هدف حملات مجدد قرار خواهد داد. در عین حال، تردد ‏کشتی ها نیز در خلیج فارس خطرناک خواهد بود. به ما گفته شد که منبع این موضوع یکی از سران کشورهای اروپایی ‏و مقاماتش بودند. با این وجود، بعید است که اسرائیل از گزینۀ حملۀ یکجانبه به ایران صرفنظر کند. ‏

سه هفتۀ بعد، ارتش اسرائیل رزمایشی را بر فراز دریای مدیترانه انجام داد تا به آمریکا و ایران ثابت کند که توان حمله ‏را دارد. اخیرا ً نیز چند موضوع نگران کننده دربارۀ اتفاقات داخل ایران مطرح شده اند. یک موضوع آن است که اولین ‏نیروگاه تولید کنندۀ برق اتمی ایران در ماه دسامبر وارد مرحله ای حساس خواهد شد و از آن پس هرگونه حملۀ هوایی، ‏از آنجا که باعث انفجار اتمی خواهد شد، غیرممکن خواهد بود. سپس به ما گفته شد که سیستم رادار آمریکا همراه با ‏پرسنل این کشور در اسرائیل مستقر شده اند تا پدافند دفاعی اسرائیل را در برابر حملات هوایی ایران تقویت کنند. ‏همچنین در مصاحبۀ انجام شده با اولمرت، او این تصور را که اسرائیل باید به ایران حمله کند، “جنون خود بزرگ ‏بینی” پنداشت. بنظر می رسید اولمرت تلاش می کند مذاکرات حزب کادیما را مختل نماید.‏

در نهایت، روزنامۀ نیویورک تایمز روز جمعه فاش کرد، یک بازرس آژانس بین المللی انرژی اتمی در ماه فوریه از ‏انجام آزمایشاتی در ایران سخن گفته است که “با هیچگونه کاربردی بجزء ساخت سلاح اتمی همخوانی ندارند.” اما ‏ایران این ادعا را رد کرده است. ‏

اگر قرار باشد اسرائیل به ایران حمله کند، یک واکنش ایران بستن تنگۀ هرمز خواهد بود. ایران در 16 سپتامبر اعلام ‏کرد که سپاه پاسداران از آب های خلیج فارس دفاع خواهد کرد. غرق کردن فقط یک تانکر نفت در تنگۀ باریک هرمز ‏ماهها انتقال محموله های نفتی را متوقف خواهد کرد. پوشش بیمه نیز در کار نخواهد بود و مالکان محموله های نفتی، ‏حتی در صورت پاکسازی مین ها توسط نیروی دریایی آمریکا، احساس نگرانی خواهند کرد.‏

سپاه پاسداران به جنگ با اسرائیل پایبند است، تجهیزات مناسبی در اختیار دارد و می تواند از زمین، هوا و دریا ‏عملیات کند. سپاهیان از جمله سربازان، دریانوردان و هوانوردان انتحاری خواهند بود. در صورت حمله به ایران، ‏روسیه و چین نیز به ایران تسلیحات خواهند داد. از این رو لازم است مقامات آمریکا و اروپا به اسرائیل دربارۀ اقدام ‏یکجانبه بر ضد ایران هشدار دهند.‏

اتخاذ اقدام دیپلماتیک به منظور جلوگیری از وقوع جنگ با ایران بهترین میراث بوش خواهد بود. او باید علنا ً به ‏اسرائیل هشدار دهد که آمریکا از قدرت هوایی خود برای جلوگیری از بمباران ایران استفاده خواهد کرد و در عین حال ‏اعلام کند که رایس را به تهران می فرستد تا مذاکره دربارۀ یک چانه زنی بزرگ را آغاز کند، چانه زنی که باعث لغو ‏تمامی تحریم ها خواهد شد اگر ایران گزینۀ سلاح های اتمی را کنار بگذارد. بوش می تواند اعلام کند که مدت مذاکرات ‏نامعلوم نخواهد بود، بلکه این مذاکرات به جانشین او نیز فرصت خواهد داد تا به بررسی همۀ گزینه ها از جمله نظامی ‏و اقتصادی بپردازد. این مذاکرات همچنین جایگزین مذاکرات چندجانبۀ فعلی خواهد شد که توسط چین و روسیه به ‏تعویق می افتد. ‏

منبع: ساندی تایمز، 12 اکتبر‏