شیرین کریمی
هفته پیش، تیتر اول روزنامه اعتماد ملی درکنار عکس بسیار بزرگ خاتمی کلید یک سیاست رایج تبلیغاتی در جمهوری اسلامی را رقم زد: “می آِید، نمی آِید.” آیا سیاستی که مبتکر و پیرو دائمی اش، هاشمی رفسنجانی است، اکنون از طرف اصلاح طلبان به برنامه محمد خاتمی تبدیل شده است؟
تیر ماه سال 1384 و بعد ازبرکشیدن محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ایران، مردی ساختمان نهاد ریاست جمهوری را ترک کرد که هشت سال پیش از آن با رایی بی سابقه به این ساختمان پا گذاشته بود.
محمد خاتمی آن روزها به همه خبرنگارانی که درباره آینده سیاسی اش از او می پرسیدند می گفت هشت سال ریاست جمهوری برایش بس بوده و دیگر هرگز مقامی رسمی در حکومت را نخواهد پذیرفت. چند بار هم در طول سال های اخیر تاکید کرد که هرگز به” قدرت” باز نخواهد گشت.
اما اصلاح طلبان که اکنون کشور را در “شرایط ویژه”، “مخاطره آمیز” و “بحرانی” می بینند، تمام تلاش خود رابکار گرفته اند تا محمد خاتمی که بار اول با “لبخند” و بار دوم با”گریه” نام خود را بر اوراق رای نزدیک به 23 میلیون ایرانی رقم زد، حرفش را پس بگیرد و به کانون آتش در مجلس یا کاخ ریاست جمهوری بر گردد.
خاتمی بیاید
تنها تیتر اول اعتماد ملی نبود که خاتمی را سر لیست احتمالی حزب مهدی کروبی اعلام کرد. سخنگوی حزب اعتماد ملی گفت: “در صورت ورود سید محمد خاتمی به عرصه انتخابات مجلس هشتم، قطعا وی به عنوان سرلیست حزب اعتماد ملی معرفی خواهد شد.“
جبهه مشارکت هم همین نظر را داشت. آذر منصوری، معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی به سایت نوروز گفت: “ما امیدواریم که اگر آقای خاتمی برای انتخابات مجلس هشتم کاندیدا نمی شوند حتما برای انتخابات ریاست جمهوری آینده اعلام آمادگی کنند و بپذیرند که در آن انتخابات حضور یابند. ما امیدواریم که بتوانیم موافقت آقای خاتمی را برای حضور در انتخابات آینده ریاست جمهوری کسب نماییم چرا که معتقدیم ایشان در جایگاه ریاست جمهوری به شکل مؤثرتری میتوانند برای خروج ایران از وضعیت مخاطره آمیز و بحرانی فعلی ایفای نقش نمایند.“
سیدمحمدعلی ابطحی مشاور و دوست بسیارنزدیک محمدخاتمی هم به ایسنا گفت: “انتشار برخی اخبار مبنی بر کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی ناشی از یک خواست و مطالبه اجتماعی است و با توجه به شرایط موجود طبیعتاً قوت مجلس میتواند بسیار به قوت کشور کمک کند و خاتمی نیز بسیار میتواند به ایجاد این قوت کمک و وحدت را در صفوف انتخابات ایجاد کند.“
محمد علی ابطحی، مقاله مفصلی نیز تحت عنوان “آقای خاتمی، برای نمایندگی مجلس کاندیدا شوید لطفاً” در وب نوشت خودمنتشر کرد و دلایل ضرورت آمدن خاتمی را بر شمرد و در پایان نتیجه گرفت: “همه علاقه مندان به سرنوشت کشور باید تلاش کنند تا آقای خاتمی کاندیدای انتخابات مجلس شود.“
سیدمصطفی تاجزاده، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت هم به سایت آفتاب گفت: “فشار زیادی از سوی قشرهای مختلف به آقای خاتمی وارد میشود برای اینکه ایشان نامزدی انتخابات مجلس هشتم را بپذیرد. دانشگاهیان، صنعتگران، هنرمندان، فرهنگیان، زنان، احزاب، سیاسیون و قشرهای مختلفی که به آقای خاتمی دسترسی پیدا میکنند به صورت مکتوب یا حضوری خواهان این هستند که خاتمی در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود.استدلال تمامی این گروهها این است که کشور در شرایط ویژه قرار دارد و مخاطرات بسیاری ایران را تهدید میکند. بر این اساس این فشارها روزمره است و بسیاری از گروهها و احزاب چنین درخواستی را دارند.”
مرتضی حاجی رییس ستاد ائتلاف اصلاحطلبان تهران بزرگ در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران گفت: “بسیاری از شخصیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با نگاه به شرایط کشور، به طور جد از آقای خاتمی درخواست کردند که در عرصه سیاسی به صورت پررنگتری ظاهر شده و نامزدی انتخابات هشتمین دوره از مجلس شورای اسلامی را بپذیرند؛ چراکه اعتقاد بر این است که با وجود ایشان بسیاری از مسایل کشور قابل حل خواهد بود.“
خاتمی نمی آِید
تمام کسانی که از خاتمی دعوت کرده اند تا خواست مردم را بپذیرد و برای نجات کشور به قدرت بر گردد، اعلام کرده اند که او با این خواست موافقت نکرده است.
به گفته محمد علی ابطحی “در جلسه مجمع روحانیون مبارز قرار شد کمیته انتخاباتی آن، لیست افراد پیشنهادی را مثل سایر احزاب مشخص کند و جزء ائتلاف آن را ارائه نماید. من اعتقادم بر آن است که آقای خاتمی سرلیست باشد. امروز هم روزنامه اعتماد ملی آن را زده است ولی باز هم امروز که با آقای خاتمی صحبت می کردیم، کاندیداتوری اش را برای مجلس رد می کرد.“
مرتضی حاجی گفت: “آقای خاتمی تصمیم بر کاندیداتوری ندارند ولی هنوز پافشاریها برایشان ادامه دارد، البته به نظر من چنین خواستی از آقای خاتمی فارغ از معذوریتهای ایشان، نابهجا نیست، اما به هر حال ایشان هم برای خود دلایلی دارند.“
و مصطفی تاج زاده تاکیدکرد: “آقای خاتمی حاضر نشده در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود، اما به دلیل همین شرایط ویژه و مخاطرهآمیز پذیرفته است در انتخابات حضور فعال داشته باشد.“
حضور در پشت صحنه
این سخنان هم مانند دعوت از محمدخاتمی به بازگشت توسط کسانی دیگر اعلام می شود و بنابراین فضا را برای شنیدن نظر مستقیم محمد خاتمی آماده می کند؛ امری که هسته مرکزی سیاست “می آید، نمی آید” است. سخنانی که نشان می دهد خاتمی بخاطر”شرایط ویژه و مخاطره آمیز” در پشت پرده حضور دارد، هر چندهنوز حضور در جلوی صحنه را نپذیرفته است.
روزنامه کیهان که بلافاصله بعد از انتشار اخبار بالا دو سر مقاله بسیار تند و توهین آمیز در باره خاتمی نوشت و به نحو بیسابقه ای به تحقیر او پرداخت، فاش کرد که خاتمی در پشت پرده انتخابات شوراها هم حضور داشته است: “نقش آفرینی پس پرده خاتمی در انتخابات شوراها منجر به ورود 5 نفر از اصلاح طلبان به شورای شهر 15 نفره تهران شد.“
سایت فارسی بی بی سی هم نحوه فعالیت خاتمی را چنین شرح داد: “از چند ماه پیش بعضی از چهره های سیاسی در ایران از نقش پررنگ آقای خاتمی در تلاش های اصلاح طلبان برای ائتلاف در مجلس هشتم خبر دادند، اما در این مدت جزئیات چندانی از نحوه فعالیت های او در این زمینه منتشر نشده بود. گزارش روز جمعه صفدر حسینی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران و رئیس کمیته استان های ستاد ائتلاف اصلاح طلبان، به کنگره دهم جبهه مشارکت نشان داد که آقای خاتمی عملا مرد اول تلاش ها در راه به وحدت رسیدن گروه های اصلاح طلب است.آقای حسینی در گزارش خود گفت که آقای خاتمی در اوایل سال جاری حدود 300 نفر از چهره های جریان اصلاحات را به جلسه ای دعوت کرده و در واقع کلید شروع پروژه ائتلاف را زده است. به گفته آقای حسینی از میان آن افراد جمعی 22 نفره، که بعدا تعداد آنها به 28 نفر افزایش پیدا کرده، ستاد ائتلاف اصلاح طلبان را تشکیل داده اند که «جلسات این ستاد از یک ماه قبل به شکل هفتگی با حضور آقای خاتمی» تشکیل می شود و «انگیزه و پیگیری خاتمی در این انتخابات به همه نیروها برای فعالیت و انشاءالله پیروزی در انتخابات، انگیزه داده است.” خود آقای خاتمی نیز چند روز پیش در جمع روزنامه نگاران اصلاح طلب به امیدواری اش درباره انتخابات تاکید کرد: “من به دوستان گفته ام در انتخابات مجلس مشارکت کنند، منتهی آدم های معقول جناح اصلاح طلب اگر در زیر یک چتر در آیند، مطمئن باشید نتیجه انتخابات متفاوت تر از چیزی خواهد بود که دوستان الان پیش بینی می کنند.“
سفر های استانی
فعالیت های جدید محمد خاتمی محدود به راهبری ائتلاف اصلاح طلبان نمی شود. یکی از مسئولان بنیاد باران، بنیادی که خاتمی بعد از پایان دوره ریاست جمهوری خود تاسیس کرده و فعالیت های خود را در قالب آن پی می گیرد، روز شنبه از آغاز سفرهای استانی خاتمی در آینده نزدیک خبر داد.
پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 1376، خاتمی که در آن زمان کاندیدایی با بخت پیروزی نه چندان بالا بود، با اتوبوس به نقاط مختلف ایران سفر و برای مردم سخنرانی کرد. بسیاری از تحلیلگران نقش این سفرها و گفتگوهای رودررو را در پیروزی چشمگیر خاتمی در انتخابات آن سال قابل توجه ارزیابی می کنند.
به نوشته سایت بی بی سی “سفرهای استانی آقای خاتمی، اگر به گستردگی آنچه ده سال پیش اتفاق افتاد باشد، می تواند دو نتیجه اصلی داشته باشد: اول، ارتباط دوباره با مردم سراسر ایران و تشویق آنها به رای دادن به احزاب اصلاح طلب، و دوم، بالا بردن روحیه نیروهای اصلاح طلب در استان ها.“
تحقیر خاتمی
روزنامه کیهان که سخنگوی عملی نیروهای امنیتی ـ نظامی شمرده می شود، در دو سرمقاله پیاپی به خاتمی هتاکی کرد، او را سخت مورد تحقیر قرار دادو طبق معمول رئیس جمهور سابق را به وابستگی به آمریکا و اسرائیل متهم کرد. حسین شریعتمداری تحت عنوان “خود گوئی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی” که ملایم شده یک تکیه کلام لاتی است، نوشت: “از طرح گفت وگوی تمدن های آقای خاتمی با افتخار یاد می کنید و اولاً توضیح نمی دهید که تهیه کننده اصلی این طرح آقای داریوش شایگان- عضو دفتر فرح پهلوی- بوده است و طرح مزبور را در دوران طاغوت و از سوی بنیاد فرح پهلوی ارائه کرده بود… البته مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2001 به اتفاق آراء این طرح را تصویب کرد و معلوم بود که تصویب می کند، زیرا هیچ کشوری حاضر نیست در ظاهر و به طور علنی جنگ تمدن ها را بر گفت وگوی تمدن ها ترجیح بدهد، اما نتیجه چه بود؟ در همان سال 2001، جرج بوش ایران را یکی از سه کشور «محور شرارت» نامید و آقای خاتمی در اولین مصاحبه خود با CNN از «شهید آبراهام لینکلن» تجلیل کرد. در همان سال بوش به افغانستان حمله کرد و مدعیان اصلاحات از ضرورت همکاری با طالبان سخن گفتند مگر شما نبودید که در مطبوعات وابسته به خود با افتخار می نوشتید «مبارزه با اسرائیل مبنای فقهی ندارد»! و تاکید می کردید که ایران باید از سازش ساف با اسرائیل سرمشق بگیرد! و از اسرائیل به عنوان یک کشور دموکراتیک که حقوق همه مسلمانان در آن رعایت می شود یاد می کردید! و… با توجه به مواضع و عملکرد 8ساله مدعیان اصلاحات که آنچه به آن اشاره شد فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست و تمامی آنها مستند و موجود است، باید از آقایان پرسید، مگر آمریکا و اسرائیل از طرفداران خود چه می خواستند که شما آنگونه نبودید؟”
و همکار دیگرش در سازمان اطلاعاتی کیهان روز بعد، ادامه داد: “موج مطرح کردن سیدمحمد خاتمی به روش های گوناگون البته جدید نیست. از این حیث، دوستان آن طرف آب آقایان اصلاح طلب بر آنها فضل تقدم دارند. هنوز چند ماهی از انتخابات سوم تیر و نه قاطع مردم به بزرگترین ائتلاف تاریخ اصلاح طلبان نگذشته بود که اروپا و آمریکا آغوش خود را به روی رئیس جمهور سابق گشودند و مکرراً به بهانه های مختلف او را میزبانی کردند. پیام این کار هم البته واضح بود، همانطور که خودشان گفته اند می خواستند به مردم ایران نشان بدهند اساساً چطور رئیس جمهوری را می پسندند و چرا از نتیجه انتخاب آنها در سوم تیر سخت ناخشنودند. خاتمی اگرچه ممکن است در این وانفسای بی سرو صاحبی اضطراراً بتواندنقشی موثرتر از دیگران در جبهه اصلاحات ایفا کند، اما قدرمطلق تاثیر او هرگز از مقدار معینی فراتر نخواهد رفت. به تعبیر دیگر، اصلاح طلبان- به دلایلی که خواهیم گفت- دربرآورد محبوبیت خاتمی چه در میان مردم و چه حتی در خود جبهه اصلاحات اندکی بیش از حد مجاز خطا کرده اند. قصه اگر چه خیلی جدی نیست؛ خاتمی البته درست فهمیده بود، بیش از 80 درصد کسانی که او رایحه دشمنی از کردارشان استشمام کرد اکنون تحت حمایت بنیادهای وابسته به سرویس های غربی در خارج از ایران به «مبارزه برای دموکراسی»(؟!) مشغولند و آن 20درصد باقی مانده در ایران هم فعلاً به لطف کرم و نجابت نظام جمهوری اسلامی، آشکارا در حال توطئه اند تا کی نوبت مسافرتشان به پاریس و آمستردام و پراگ برسد.“