باهنر: گرانی، پاشنه آشیل ماست

نویسنده

bahonar.jpg

امیرحسین لطیفی

در پی هشدار طهماسب مظاهری، رئیس بانک مرکزی در خصوص افزایش نقدینگی و تورم که روز پنجشنبه در ‏روزنامه‌های چاپ تهران انعکاس گسترده‌ای داشت، بانک مرکزی روز شنبه با انتشار گزارشی در خصوص ‏افزایش نقدینگی منجر به تورم، شش دلیل را برای گرانی‌ها و روند رو به افزایش سطح قیمت‌ها ذکر کرد که به ‏عقیده کارشناسان، همه این موارد به طور مستقیم یا غیرمستقیم از تبعات اقدامات دولت نهم بوده‌اند.‏

در همین حال محمدرضا باهنر، رئیس فراکسیون اصولگرایان در مجلس هفتم نیز در مصاحبه با خبرگزاری مهر ‏درباره انتخابات آینده مجلس، تورم و افزایش قیمت‌ها را “پاشنه آشیل اصولگرایان” دانست و خواستار چاره‌اندیشی ‏در این باره شد. وی گفت: “اصولگرایان در خصوص مسئله تورم و افزایش قیمتها که برای مردم بسیار آزار ‏دهنده شده، باید چاره اندیشی کنند.” باهنر سپس به صراحت این مشکلات را به کارهای دولت نسبت داد و افزود: ‏‏”چنانچه این مشکلات مرتفع گردد، مردم دوباره به اصولگرایان روی خواهند آورد.“‏

به عقیده کارشناسان، بحران اقتصادی ناشی از حجم رو به افزایش نقدینگی در جامعه، و بر اثر آن نرخ رو به ‏رشد تورم در همه کالاها، نتیجه سیاست‌های طبیعی دولت اصولگرای احمدی نژاد در دو سال اخیر است که در ‏هر دو بودجه مصوب 85 و 86 مورد تایید مجلس اصولگرای هفتم نیز قرار گرفته است. از همین روست که ‏باهنر به درستی نگران آن است که تورم و گرانی و تبعات سیاسی آنها دامنگیر اصولگرایان شود و شعارها و ‏تبلیغات هم از عهده اقناع مردم در این باره بر نیاید.‏

در این حال و با وجود آنکه در یک سال اخیر، ابتدا در محافل خصوصی و کمی بعد در مجالس علنی، صحبت از ‏این شده است که تورم باید به هر شکل ممکن کنترل شود و در غیر این صورت باعث ضربه‌های جبران ناپذیر به ‏حاکمیت اصولگرایان می‌شود، دولت نهم نتوانسته است هیچ برنامه مشخصی را برای مهار تورم در دستور کار ‏قرار دهد؛ جر اینکه در برهه‌های مختلف دشمن، مخالفان بی‌هویت و دست‌های پنهانی موهوم را به توطئه در این ‏باره متهم کند.‏

ناتوانی دولت در مهار تورم در حالی در کنار سرعت روزافزون افزایش تورم قرار گرفته است که اطلاعات ‏موجود و بررسی‌های کارشناسی، همه از بحرانی‌تر شدن اوضاع و شاید چیزی شبیه یک انفجار در ماههای پایانی ‏امسال و ابتدای سال آینده خبر می‌دهند. افزایش عجیب قیمت طلا در روزهای اخیر، تاثیر بیرونی افزایش قیمت ‏نفت در قیمت بخشی از کالاهای وارداتی و احتمال افزایش دوباره نرخ مسکن به‌رغم اشباع بازار نمونه‌هایی از ‏مولفه‌های هشداردهنده در خصوص آغاز یک وضعیت بحرانی تا شش ماه آینده هستند.‏

‎ ‎شش دلیل تورم، همگی ناشی از عملکرد دولت!‏‎ ‎

هشدار مظاهری در خصوص حجم بالای نقدینگی در جامعه (به طوری که کارشناسان معتقدند و اثبات می‌کنند که ‏در دو سال اخیر به اندازه یکصد سال پیش از این، نقدینگی به جامعه ایران وارد شده است) نشانه توجه این نهاد ‏مسئول دولتی به بخش دیگری از وضعیت در معرض بحران اقتصاد کشور بود. طبق برآوردها، حجم نقدینگی تا ‏سال 84 در حدود 70 هزار میلیارد تومان بود که در این دو سال به اعتراف روز چهارشنبه رئیس بانک مرکزی ‏دولت احمدی نژاد، به 140 هزار میلیارد تومان رسیده است!‏

بانک مرکزی برای اینکه نشان دهد هشدار رئیس خود درباره نقدینگی، یک اظهارنظر کم‌اهمیت در حاشیه همایش ‏اقتصاد اسلامی و در پاسخ به خبرنگاران نبود بلکه با هدف اعلام شد، روز شنبه با انتشار گزارش مجددی در این ‏باره، با عدد و رقم به ذکر 6 دلیل برای افزایش سطح عمومی قیمت‌ها پرداخت که همه آنها به نوعی ناظر به مساله ‏افزایش نقدینگی و مدیریت نشدن آن از سوی دولت و بلکه دامن زدن دولت به بحران افزایش نقدینگی بودند. در این ‏گزارش اعتراف شده که: “نرخ تورم از مردادماه سال 85 همواره روند افزایشی داشته است.“‏

اما نکته جالب اینجاست که همه دلایلی که بانک مرکزی در توجیه علت افزایش قیمت‌ها ذکر کرده، نه ناشی از ‏توطئه دشمن یا دست‌های پنهانی و یا مخالفان دولت، بلکه مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از عملکرد دولت احمدی نژاد ‏هستند.‏

در گزارش بانک مرکزی “جذب نشدن نقدینگی توسط سایر بازارها مانند طلا، سکه، ارز، اتومبیل و تلفن همراه ‏طی سالهای اخیر و حتی خروج نقدینگی از این بازارها”، “تداوم رکود در بازار سرمایه و خروج نقدینگی از این ‏بازار طی سالهای 83 تا 85” و نیز “طولانی شدن و تعمیق دوره رکود سالهای 81 تا 84” از جمله عوامل ‏افزایش سطح عمومی قیمت‌ها ذکر شده است.‏

این گزارش همچنین “رشد کمتر شاخص بهای مسکن از رشد شاخص کل طی سالهای مذکور”، “گسترش فعالیت ‏موسسات اعتباری غیربانکی فاقد مجوز از بانک مرکزی و صندوق های قرض الحسنه در چند سال اخیر” و نیز ‏‏”افزایش ناگهانی و شدید قیمت نهاده‌های تولید مسکن به ویژه فولاد، سیمان، دستمزد و مجوزهای قانونی در سال ‏‏85 و 86” را به عنوان دیگر عوامل موثر در نرخ رشد قیمت‌ها اعلام کرده است.‏

این علل در حالی از سوی بانک مرکزی اعلام شده است که به عقیده کارشناسان، این دولت و اتخاذ سیاست‌هایی ‏همچون نرخ سود دستوری و قیمت‌گذاری دستوری از سوی آن بوده که باعث شده است میزان جذب نقدینگی در ‏بازارهای مختلف تا حدی کم شود. با این حال کارشناسان معتقدند حجم نقدینگی سرگردان در اقتصاد کشور در این ‏دو سال (طبق آمار خود دولت) آنقدر بالا رفته که هیچ بازاری توان جذب آن را نداشته و ندارد.‏

اعتراف بانک مرکزی به خروج نقدینگی جامعه از بازار سرمایه پس از روی کار آمدن احمدی نژاد هم در حالی ‏است که پیش از این حامین احمدی نژاد همواره ادعا می‌کردند با روی کار آمدن دولت نهم، بورس رونق گرفته ‏است، سرمایه‌گذاری داخلی و حتی خارجی بیشتر شده است و سیاست‌های برگرفته از اصل 44 قانون اساسی در ‏جهت خصوصی ‌سازی نیز به فعال شدن بیش از پیش بخش خصوصی منجر شده است؛ اما اکنون بانک مرکزی ‏اعتراف می‌کند که خبری از جذب سرمایه نیست.‏

به زعم ناظران اقتصادی، جالب‌تر از اینها اعتراف مرکزی به اثر منفی فعالیت‌های بی‌حساب بخش قرض الحسنه ‏بر مدیریت نقدینگی است؛ و جالب‌تر این است که بانک مرکزی دقیقا در مقطعی به این تاثیر منفی بر نقدینگی و ‏تورم اعتراف می‌کند که دولت و بانک‌ها به دستور احمدی نژاد در تلاش‌اند تا حجم فعالیت‌های قرض الحسنه را به ‏طور شگفتی‌سازی افزایش دهند؛ که در این صورت تاسیس قریب‌الوقوع بانک قرض الحسنه دولتی و وعده اعطای ‏مجوز “بانک‌های قرض الحسنه جدید” معنایی جز اراده دولت برای افزایش بیش از این نقدینگی و تورم نخواهد ‏داشت! در خصوص نقش سیاست‌های نسنجیده دولت در افزایش قیمت و بروز وضعیت بحرانی در حوزه‌های ‏فولاد، سیمان و مصالح اولیه ساختمانی نیز کارشناسان بارها سخن گفته‌اند.‏

در این شرایط بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دهند که از این به بعد کمترین بی‌تدبیری دولت همچون دو سال ‏گذشته می‌تواند به افزایش مشکلات اقتصاد کشور منجر شود. اقتصاددانان متعلق به هر دو گرایش مهم علمی ‏اقتصادی در کشور، این روزها در خصوص تصمیمات دولت برای بودجه سال آینده، تاثیرات منفی انحلال ‏سازمان مدیریت بر مخارج دولت و تبعات ناگوار هزینه کردن بی‌برنامه درآمد افسانه‌ای 140 میلیارد دلاری ‏هشدار می‌دهند.‏

به عقیده صاحبنظران، انحلال سازمان مدیریت موجب بی‌انضباطی مالی دستگاههای دولتی خواهد شد، آنچنان که ‏تاکنون شده است، و در نتیجه به بروز کسری بودجه سنگین در سال آینده، آنچنان که در بودجه امسال بود و هست، ‏خواهد شد. از سوی دیگر کاهش حجم بودجه و سپردن اختیار بی‌حساب خرج کردن به وزیران و استانداران، به ‏بی‌انضباطی مالی دامن خواهد زد و نظم دولت را به هم خواهد ریخت.‏

به این ترتیب انتقادات پیاپی برخی اقتصاددانان اصولگرا همچون احمد توکلی به بی‌برنامگی دولت احمدی نژاد در ‏حوزه اقتصاد را می‌توان تلاش‌هایی برای جدا کردن حساب دولت از مجلس اصولگرا در خصوص ناکامی‌های ‏فعلی و آتی ارزیابی کرد؛ تلاش‌هایی که رئیس فراکسیون اصولگرایان در عمل آنها را بی‌فایده می‌بیند، چرا که بر ‏تداوم حمایت از دولت تاکید می‌کند. اما او هم در عین حال اذعان دارد که: “تورم و افزایش قیمت‌ها پاشنه آشیل ‏اصولگرایان است.“‏