فایده گفتگوی تمدنها

حسن اسدی زیدآبادی
حسن اسدی زیدآبادی

سنگ بزرگ همیشه علامت نزدن است. ماجرای طرح ایده گفتگوی تمدنها در دولت اصلاحات نیز به نظرم مصداق این مثل بود، جنبشی که با شعارهای قابل درک ملی و انسانی آغاز شد و به پیروزی رسید. اما مطالباتی که به قول نماد آن محمد خاتمی، ریشه ای یکصد ساله داشت، هرچه از عمر اصلاحات گذشت امید تحقق خود را کمرنگ و کمرنگ تر یافت تا جایی که متصدیان آن وقتی برای داخل نتوانستند کاری بکنند، ناچار عزم شکستن سقف فلک را کردند.

از این رو اگر روزی از من بپرسند که وجه تشابه دولت خاتمی و احمدی نژاد چیست؟ پاسخ من نوع مواجه هر دو با ناتوانی های خود است. هر دو دولت وقتی عاجز از حل مسایل داخلی شدند، به دنبال راه حل هایی بین المللی و جهانی رفتند. نکته ای که اتفاقا به خوبی نشانگر فهم عمیق سردمداران آنها از نظام بین المللی است. نظامی که در آن برای حرف زدن “مالیات” نمی‌گیرند، نظام حقوقی آن “ضمانت اجراء” ندارد و حتی صدام نیز می تواند در آن مدعی ریاست بر دموکراتیک ترین حکومت تاریخ شود و یا “دیگری” در حالی که مسیر عمده ترین زندان پایتخت حکومت اش برای انواع منتقدان به “راه حمام” تبدیل شده است، میزان آزادی در کشور را “تقریبا مطلق” بداند.

آری! همین نظام بین المللی که روسای ما آن را “نظامی استعماری و سلطه طلب” می دانند و با قیاس آن با “قانون جنگل” دعای “حول حالنا” می خوانند، جولانگاهی برای پراکندن ادعاهایی است که حداکثر مالیات آن تاسیس “کارگروه رسیدگی به موضوع” آن هم از کیسه ملتهای متبوع است.

البته واقعیت نظام بین المللی، ممکن است قابل انتقاد باشد، اما به هر حال علوم مختلفی به وجود آمده اند تا بر مبنای آنها دولتمردان با درکی صحیح و واقع‌بینانه در این جنگل بی قانون بالاترین حد ممکن منافع ملی را تامین کنند. کارکردی که از نظر دولتمردان این کشور کمترین توجه به آن شده است.

اما اصل ماجرا؛ چندی پیش، در حال پژوهشی در موضوع تبعیض و بیگانه ستیزی، برخی از اسناد بین المللی و گزارش های سازمان ملل در این مورد را مطالعه می کردم که در این میان گزارش عملکرد جمهوری اسلامی به عنوان یکی از اعضای اصلی کمیته ای که ذیل کنوانسیون رفع تبعیض نژادی و بیگانه ستیزی در سازمان ملل ایجاد شده است، نظرم را به خود جلب کرد.

از آنجا که معتقدم انواع و اقسام تبعیض ها (جنسی، قومی، مذهبی و…) عمده ترین مشکل جامعه ایران امروز است و شاید به طور روزانه مطالبی را در نقد عملکرد دولت در این زمینه مشاهده می کنیم، فرصتی بود تا یکبار هم که شده پاسخ دولت کریمه را به نهادی بین المللی بخوانم، تا شاید دلیل موجه تری از شکستن کمر ائمه معصومین پس از انتصاب یک “هموطن کرد سنی” به سمت بخشدار یک منطقه کردنشین پیدا کنم و یا پاسخی برای بیشمار پرسش‌های از این دست.

پاسخ ها اما کاملا دندان شکن بود، دانستم که چقدر ماده و تبصره در برنامه های توسعه کشور و بودجه های سالانه برای “رفع انواع تبعیض” به ویژه در مورد اقلیت های مذهبی و زنان و… در نظر گرفته شده است و دولت ایران با طرح ایده “گفتگوی تمدنها” و تعداد بسیار زیادی همایش و کنفرانس داخلی و بین المللی در این مورد از قضا پیشقراول قافله رفع انواع تبعیض و برپایی عدالت در “سطح جهانی” بوده و ما بی خبر (و شاید هم بی نصیب) بوده‌ایم و….

با این حال گرچه پاسخی برای پرسش های مذکور نیافتم اما لااقل کارکرد ایده فاخر “گفتگوی تمدنها” برایم روشن شد که به قول معروف “اگر برای شما آب نمی شود برای ما که نان می شود… “.