مایکل نایتز
یکی از سیاستمداران عراقی در یک جلسه خصوصی در واشنگتن گفت:«امروز عراق برای ایران همان است که لبنان برای سوریه بود» این احساس میان عراقی ها، متحدان عرب آمریکا و بسیاری از دیپلمات های آمریکایی و سربازان آمریکایی مشترک است: اینکه آمریکا یکی از سرسخت ترین دشمنان ایران- حکومت صدام حسین- را از میان برداشت و به ایران اجازه داد که با نفوذترین قدرت خارج از حکومت عراق شود.
اما آیا این یک بازی پیروزمندانه برای ایران خواهد بود؟ هرگونه ارزیابی درباره نفود ایران در عراق باید با مرور اهداف و منافع ایران در کشور همسایه و دشمن تاریخی اش باشد. علاوه بر همه این ها، ایران به دنبال جلوگیری از ترمیم ارتش عراق بعنوان یک تهدید یا بعنوان محل آغاز حمله آمریکا به ایران است.
ایران دست کم در دهه گذشته با سقوط صدام و از بین رفتن سرویس های امنیتی بعث و افزایش حضور مخالفان نظامی در رهبری عراق بعد از صدام، به برخی از این اهداف دست پیدا کرده است.
به عهده گرفتن یا حمایت هر نوع حمله به ایران برای سیاستمداران عراقی که در سه دهه گذشته حکومت بعث در عراق به حمایت ایران احتیاج داشتند و غالبا با ایران هدف مشترکی را علیه ارتش عراق دنبال می کردند برایشان دشوار است. این یکی از دلایلی است که چرا ایران متحدانش را در تلاششان برای از بین بردن حکومت بعث حمایت کرد و اینکه چرا ترجیح می دهد یک حکومت ملی جدید در عراق سربلند کند.
حامیان ایران در دولت عراق به دنبال این هستند که اهداف توافقنامه عراق و آمریکا را پیچیده کنند و کمک آمریکا به نیروهای امنیتی عراق را محدود کنند. تا گروه های نظامی ایران در عراق، سپاه قدس، وابسته به سپاه پاسداران ایران، که مسئول عملیات های نظامی ایران در خارج از این کشور است، توانایی های خود را هدف قرار دادن سربازان آمریکایی، دیپلمات ها و شهروندان عراق حفظ کند و در عین حال این گروه می تواند علیه حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به ایران کمک کند که در این صورت این یک کابوس بزرگ برای فرماندهان آمریکایی و دیپلمات ها در عراق خواهد بود.
ایران در اقتصاد عراق، یک تجارت با ثبات و متعادل بوجود آورده است و همکاری های اقتصادی که به سود ایران است و آن را از حمله احتمالی یا تحریم ها حفظ می کند. ایران از مشی “اقتصاد تماما دولتی” که باعث شده است صنایع دولتی و وابسته به سپاه (بنیاد) از همه امکانات دولتی استفاده کنند، سود می برد.از سال 2003، دولت ایران مناطق شرقی عراق را تشویق کرد تا روی محصولات نفتی خانگی ایران مثل، گازشهری، سوخت برای گرم کردن منازل و سوخت خودرو ها حساب کند و ایران هم از شبکه برق عراق حمایت خواهد کرد. در آینده ممکن است عراق از ایران گاز وارد کند درحالیکه ایران ممکن است پیشنهاد بدهد که توانایی صادرات نفت عراق از طریق استفاده از بنادر ایران افزایش بدهد و احتمال متوقف شدن صادرات عراق در مناطق تحت توسعه جنوبی، خنثی شود.
ایران گاهی از اوقات برتری خود را در این رابطه نشان می دهد و سوخت و برق را در زمستان و تابستان، زمان هایی که عراقی ها به آن احتیاج دارند، نشان می دهد. این اتفاق این نگرانی را بوجود آورده است که ایران می تواند در مورد صدور نفت عراق در آینده، کارشکنی بکند، بخصوص اگر بخواهد نسبت به رفتار های جوامع بین المللی اعتراض کند یا اگر بخواهد توانایی های عراق را در جایگزین شدن بجای محصولات ایرانی در بازار جهانی، محدود کند.
جدایی و عدم اتحاد سیاستمداران عراق به ایران اجازه داده است که سرمایه گذاری، حمایت رسانه ای و میانجیگری سیاسی و همچنین حمایت از شبه نظامیان را در انحصار خود دربیاورد. حامیان ایران دائما نشان می دهند که به سود عراق نیست بخصوص در مجلس اعلای اسلامی عراق، حرکتی که رای دهندگان عراقی به دلیل رابطه اش با ایران، از آن پرهیز می کنند و حالا به نظر می رسد این رابطه با حمایت ایران از مالکی شکسته شده است. تجاوز به مرز های عراق، حمایت از نیروهای شبه نظامی و تغییر مسیر رود های عراق، باعث انتقاد همه عراقی ها از هر قوم و مذهبی شده است. احتمالا ایران با آینده ای روبرو خواهد بود که ناسیونالیسم عراقی به عنوان یک قدرت رشد کند و این اتفاق با محو شدن سیاستمداران فعلی عراق که از ایران حمایت می کنند، همزمان بشود. همه این ها نشان می دهد که ایران، مثل آمریکا، باید به نفوذ خود در عراق سال ها و دهه ها ادامه بدهد.
گاردین، 17 اکتبر