حرف/ حرف اول
خرداد در ایران به ماه حوادث مهم سیاسی و به “خرداد پُر حادثه” معروف شده است. اما تا این لحظه حوادث خرداد سال ۱۳۹۳ دامان اهالی هنر را گرفته است. واژه کلیدی این حوادث هم کلمه “اغفال” است. کسانی که ادعا شد اغفال کردهاند و کسانی که مغفول شدند تا جایی که لیلا حاتمی “ داوطلبانه” از کن نامه عذر خواهی نوشت و “خوشحالها” اعلام کردند اغفال شدند و ساسان سلیمانی در نقش اغفال کننده از زندان اوین سر درآورد.
عذرخواهی لیلای سینما
همه چیز از “یک بوس کوچولو” آغاز شد. بوسه بازیگر زن ایرانی ۴۱ ساله بر هوای اطراف گونه پیرمرد هشتاد و چهار ساله انگلیسی و رئیس امسال جشنواره کن آنقدر حاشیهساز شد که کار به توضیحات مکتوب لیلا حاتمی و ژان ژاکوب رسید. صدای تندروهای داخل ایران چنان بلند بود که باعث حیرت بسیاری از رسانههای جهان گردید و این بوسه تبدیل به خبری مهم در حاشیه جشنواره کن شد. پس از توضیحات مکتوب این دو “متهم”، روزنامه کیهان طی مقالهای ابعاد ذهنی پیرمرد را شناسایی و آن را بخشی از یک پروژه ضد ایرانی و ضد اسلامی دانست و نوشت: “با توجه به اینکه رئیس جشنواره کن نسبت به حساسیتهای داخلی و آداب و رسوم ایرانیان آشنا بوده، یادداشت او نشان میدهد که رفتار وی شیطنتآمیز بوده و در پی کاهش محبوبیت لیلا حاتمی در ایران بوده است. در واقع، هدف ژیل ژاکوب -رئیس جشنواره صهیونیستی کن- از مصافحه با بازیگر زن سینمای ایران، مشابه همان طرحی است که درباره گلشیفته فراهانی انجام داده تا رفته رفته شأن هنری او را از بین برده و حاتمی را غرق در سینمای غرب کنند.”
ژاکوب در صفحه توییتر خود و در پاسخ به انتقادها نوشته بود: “این من بودم که با خانم حاتمی روبوسی کردم، زیرا او برای من نماد سینمای ایران است. بوسه رسمی عادی و مرسوم در غرب است”. لیلا حاتمی هم در نامه خود گفته بود که ژان ژاکوب را در حکم پدربزرگ کهنسال و میزبان خود میداند. کسی که به دلیل کهولت سن برخی “تاکیدات” را فراموش کرده است. حاتمی که ادای این توضیحات را شرم آور میداند اعلام میکند که ناگزیر شده است وارد برخی جزئیات شود. او در نامه خود تاکید کرده است که “ سعی کرده ام موازین و اصول را رعایت کنم ؛ به همین دلیلِ روشن که رعایت این اصول از الزامات کار در سینمای ایران است.”
دستگیری شادی
خوشحالها بازداشت شدند. این خبری بود که تلویزیون ایران در امنیتیترین بخش خبری خود یعنی “اخبار ۲۰:۳۰” اعلام کرد. میلیونها نفر این گزارش را دیدند و خبرش مثل یک موج فضای رسانههای مجازی را پر کرد. بازداشت شدهها گفتند توسط یک کارگردان اغفال شدهاند. این موج فردای آن روز با خبر آزادی بازداشت شدگان رنگ و بوی دیگری گرفت هر چند ساعاتی بعد مشخص شد کارگردان آزاد نشده است ونزدیکانش مدعی شدند که او به زندان رجایی شهر منتقل شده است.
حاشیهها در حال فروکش کردن بود که نام کارگردان شاد و خوشحال علنی شد. “ساسان سلیمانی” همان کارگردانی است که نیروهای امنیتی ایران تلاش داشته اند او را به عنوان چهره اصلی، مخفی و اغفالگر بازیگران این ویدئو کلیپ معرفی کنند. اما پیوند نام ساسان سلیمانی با رنگ “بنفش” به عنوان رنگ انتخاباتی حسن روحانی تبدیل به موج خبری جدید شد و گمانه زنیها را در مورد سیاسی بودن این بازداشت بیشتر میکند.
پیش از این ساسان سلیمانی در مصاحبه ای با مجله “زندگی ایدهآل”، خود را به عنوان ایدهپرداز رنگ بنفش به عنوان رنگ انتخاباتی حسن روحانی معرفی کرده بود. سلیمانی در این مصاحبه دلیل انتخاب رنگ بنفش را “آرامش بخش” و “شاد بودن” آن اعلام میکند و تاکید میکند تا امروز در جامعه ما کمتر از این رنگ استفاده شده است. سلیمانی خود را فردی غیرسیاسی معرفی می کند اما تاکید می کند که امیدوار است فضا به گونهای شود که جامعه به سمت کار گروهی و شادی عمومی پیش برود.
پس از خبر بازداشت این گروه و تاکید نهادهای امنیتی بر نقش کارگردان این گروه، برخی رسانهها احتمال تکذیب این مصاحبه و عدم نقش داشتن ساسان سلیمانی در انتخابات سال گذشته را ممکن دانستند. سایت تابناک در گزارشی ضمن بررسی نقش ساسان سلیمانی در پروژه تبلیغاتی حسن روحانی، با اشاره به عدم تکذیب این مصاحبه تا الان، مدعی شد که “بعید نیست با توجه به اتفاقاتی که رخ داده، اساساً وجود سلیمانی چه به عنوان عکاس تصاویر تبلیغاتی منتخب و چه مبتکر رنگ بنفش و حتی یک عضو ساده این ستاد تکذیب شود! ” هر چند که پس از انتشار خبر بازداشت این افراد، حسن روحانی در توئیتر خود این متن را منتشر کرد: “شادی حق مردم است ما نباید در مورد رفتارهایی که باعث خوشی میشود سختگیرانه برخورد کنیم.”