برانون مدوکس
گوردون براون دیروز حق داشت که ایران را بلافاصله به تهدیدهای سنگین تر تهدید کند. هرچند اعلام اینکه اتحادیه اروپا بالاخره برای این اقدام به توافق رسیده کمی زود بود، ولی به هر حال اشاره به مسدود کردن دارایی های یکی از بزرگترین بانک های ایرانی در نوع خود قدم بزرگی بود. البته مایه تأسف است که اظهارات او پس از دیدار با جورج بوش، ظاهراً با گفته های خاویر سولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا درتضاد قرار گرفت.
ازنظر فنی این درست است که تدبیر اتحادیه اروپا برای مسدود ساختن دارایی های خارجی بانک ملی چند روزی طول می کشد. با اینحال علیرغم قابلیت بی حد و حصر ایران در تعبیر پیام های بین المللی به شیوه ای که خود می پسندد، این بار برای آن کشورعاقلانه نیست که تهدیدها را نادیده بگیرد. براون به این نتیجه رسیده است که اکنون اعضای اتحادیه اروپا، روسیه و چین بیش از هرزمان دیگری به فوریت لزوم برچیدن فعالیت های هسته ای خود اعتقاد پیداکرده اند. مشکل در تبدیل این نگرانی ها به فشار واقعی است. ایران هم متوجه قریب الوقوع بودن مشکلات بانکی شده و قادر به رفع قسمت عمده اثرات آن خواهد بود. موضوع اصلی توافق بر سر راه هایی است که جلوی واردات بنزین و صادرات نفت و گازآن کشور را بگیرد.
سولانا به همراه مدیران سیاسی “گروه سه کشور اروپایی بعلاوه 3” شامل انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه و چین روز شنبه به تهران عزیمت کرد تا بهترین پیشنهاد از سال 2006 را تسلیم آنها نماید. با اینحال، بسته با پیشنهادات و تهدیدات ضمنی قبلی که در متوقف ساختن غنی سازی اورانیوم دچار شکست شده بود، تفاوت عمده ای نداشت. غنی سازی مشکلترین مرحله در ساخت یک بمب است، و این هدف نهایی ایران است (هرچند آنها هنوز به انکاراین امر مشغول هستند.) از یکی از مقامات ارشد انگلیسی پرسیده شده چه چیزی (در این بسته) بهتر شده است، و او پاسخ داد گذشت زمان تفاوت هایی ایجاد کرده است. “آنها اکنون در موقعیتی قرار گرفته اند که می دانند ما جدی هستیم.“
ممکن است نقطه ضعف چنین رویکردی بهای فعلی نفت بشکه ای 140 دلار باشد، که بیش از دو برابردو سال پیش است. بوش به زودی کاخ ریاست جمهوری را ترک خواهد کرد. در طول این دوسال انشعابات موجود میان کشورهای طرف گفتگو در زمینه تحریم ها هم آشکار شده است. چین و روسیه به عنوان اعضای دائم شورای امنیت که پشتیبانی آنها از تحریم های سازمان ملل لازم است، به حفظ پیوندهای اقتصادی خود با ایران علاقمند هستند. زنگ خطر تسلیحات هسته ای تنها مدتی است برای آنها به صدا درآمده است. آلمان (و حتی ایتالیا) هم پیوندهای محکمی با ایران دارند، اما آنها نیز به سوی متحد شدن با موضع اروپایی ها، به همان سرسختی که انگلستان و فرانسه می خواستند، در حرکتند.
از سوی دیگر، اقتصاد ایران با وضعیت ناگوارتری روبرو است که نیاز به واردات نفت را ایجاب نموده و مردم فقیر آن کشور را دربرابر افزایش بهای مایحتاج خوراکی و یافتن منابع مالی دیگر آسیب پذیر ساخته است. چنین فشارهایی به همراه پیگیری برنامه هسته ای به نوبه خود، موجب بروز شکاف هایی در داخل حکومت شده است.(هرچند دل بستن به چنین رویدادهایی در گذشته به نتیجه نرسیده است.)
اکنون زمان مناسبی برای سنگین تر کردن تحریم ها و برقراری محدودیت ها در زمینه نفت و گاز است. کنگره ایالات متحده یکبار در گذشته از رسیدن به توافق برای اعمال این محدودیت ها طفره رفته است، شاید علت آن هراس از ایجاد تشنج در بازار و بالاتر رفتن قیمت نفت بوده است. ضمناً وقتی به نظر می آمد ارائه مشوق ها به ایران کارآیی داشته باشد، کسی مایل به انتخاب گزینه جنگ نبود. اما پاسخ منفی ایران در هفته جاری نشان داد تقاضاهای مقامات بالا راه به جایی نمی برد. بهتر است با ایران وقتی جنگید که هنوز بدترین سلاحش فقط نفت است.
منبع: تایم آنلاین – 17 ژوئن