رسانه ♦ چهار فصل

امید حبیبی نیا
امید حبیبی نیا

این روزها ظاهرا مطالعات کم مایه در باره موضوعات روز رسانه ای در سطح برخی دانشگاه ها بدجوری ‏همه گیر شده و نخستین سوالی که برای خواننده ایرانی این آمارها مطرح می شود آن است که چرا با وجود ‏آنکه در چند سال اخیر موضوع دستگیری، بازداشت و تهدید وبلاگ نویسان ایرانی به طرز گسترده ای در ‏رسانه های جهان و به ویژه سازمان های حقوق بشر مطرح شده است، آمار مربوط به ایران تا این حد ناقص ‏است؟

gozareshd1.jpg


در حاشیه یک گزارش دانشگاهی ‏

‎ ‎سرهم بندی آمریکایی‎ ‎

این روزها ظاهرا مطالعات کم مایه در باره موضوعات روز رسانه ای در سطح برخی دانشگاه ها بدجوری ‏همه گیر شده است.‏

باور کردنی نیست که یک گروه از دانشجویان دوره لیسانس ارتباطات دانشگاه واشنگتن زیر نظر استاد خود با ‏استفاده از یافته های گوگل و آرشیو روزنامه های آمریکایی آماری از وضعیت دستگیری وبلاگ نویسان در ‏جهان منتشر کنند و بعد با تکرار این یافته ها در سایت های مختلف دانشگاهی و خبری بخواهند به مرجعی ‏برای این امر بدل شوند.‏

خبرگزاری ایسنا که خبر این “مطالعه” را بر روی خروجی خود منتشر کرده است از آن به عنوان ‏‏”وبلاگ‌نویسان دستگیر شده به افشای فساد در دولت، نقض حقوق بشر و سرکوبی مخالفان پرداخته‌اند و از ‏سیاست‌های عمومی انتقاد کرده و چهره‌های سیاسی را به عمل فراخوانده‌اند.” نام برده است و طبق معمول ‏البته بخش های مربوط به ایران را سانسور کرده است.‏

نخستین سوالی که برای خواننده ایرانی این آمار مطرح می شود آن است که چرا با وجود آنکه در چند سال ‏اخیر موضوع دستگیری، بازداشت و تهدید وبلاگ نویسان ایرانی به طرز گسترده ای در رسانه های جهان و ‏به ویژه سازمان های حقوق بشر مطرح شده است، آمار مربوط به ایران تا این حد ناقص است.‏

در اطلاعات مربوط به ایران، بنا بر داده های این گزارش کل دستگیری های وبلاگ نویسان در طول پنج ‏سال اخیر تنها هفت مورد بوده است که شامل: سینا مطلبی (2003)، امید شیخان(2004)،مجتبی سمیع نژاد ‏‏(2005)، آرش سیگارچی (2005 دو بار تکرار شده)، احمد رضا شیری (2006)، رضا والی زاده ‏‏(2007)، کیانوش سنجری (2007).‏

صرف نظر از تاریخ های نادرست در مورد برخی از دستگیری ها از جمله کیانوش سنجری که حدود دو ‏سال است از ایران خارج شده، تهیه کنندگان گزارش حتی متوجه نشده اند آرش سیگارچی که دو بار با دو ‏املای مختلف نام وی را تکرار کرده اند در واقع یک نفر است.‏

موارد اتهامی همین هفت نفر نیز اغلب اشتباه درج شده است، ازجمله در مورد مجتبی سمیع نژاد موارد ‏اتهامی ربطی به اعتراض به دستگیری وبلاگ نویسان نداشت.‏

در فاصله سال های مورد بررسی یعنی 2003 تا 2008 صدها فعال سیاسی و اجتماعی، روزنامه نگار و ‏روشنفکر در ایران بازداشت شده اند که حداقل نیمی از آنها وبلاگ داشته و یا وبلاگ نویس حرفه ای بوده اند. ‏با اینکه در موارد بسیاری از جمله بازداشت فعالان زن، علت اصلی بازداشت نوشته های وبلاگ های ‏شخصی این افراد نبوده است، اما بازجویان در مرحله بعدی برای سنگین تر کردن پرونده اتهامی آنها نوشته ‏های این افراد در سایت های اینترنتی و وبلاگ شخصی شان را نیز ضمیمه پرونده آنها کرده اند.‏

تنها در مورد برخی از وبلاگ نویسان علت اصلی بازداشت آنها نشر آثاری که به باور مقامات امنیتی و ‏قضایی “کفرآمیز و توهین آمیز” تلقی شده اند، بوده است.‏

در یک مورد بازداشت نزدیک به سی و سه نفر از فعالان زن در اسفند ماه گذشته، تقریبا بیست نفر از آنها ‏وبلاگ نویس بودند که برخی از آنها بعدها به دلیل نوشته های خود در وبلاگ هایشان مورد بازجویی و یا ‏طرح اتهام قرار گرفتند.‏

در زمان بازداشت این فعالان زن بسیاری از سازمان های مدافع حقوق بشر و آزادی بیان با صدور بیانیه ‏هایی این بازداشت گروهی را محکوم کردند و در برخی از این بیانیه ها نیز به وبلاگ نویس بودن برخی از ‏بازداشت شدگان اشاره شده بود.‏

سال گذشته همچنین نزدیک به چهل دانشجوی چپ در دانشگاه های مختلف کشور بازداشت شدند که برخی از ‏آنها وبلاگ نویس بوده اند اما در این گزارش از آنها نیز ذکری به میان نیامده است.‏

بازداشت فعالان کارگری، معلمان یا روزنامه نگاران شهرستانی که وبلاگ نویس هم هستند را نیز می توان به ‏این فهرست افزود، مضاف بر آنکه بازداشت وبلاگ نویسان و فعالان سیاسی و اجتماعی در شهرهای مختلف ‏کشور دیرتر و کمتر در رسانه های آلترناتیو فارسی زبان منعکس می شود.‏

اما هیچ یک از این موارد در این “مطالعه دانشگاهی” در باره وضعیت دستگیری وبلاگ نویسان ایرانی ذکر ‏نشده است.‏

در این گزارش به طرز حیرت آوری هیچ توجهی به گزارش های نهادهایی چون گزارشگران بدون مرز یا ‏کمیته حمایت از وبلاگ نویسان نشده است.‏

به این ترتیب به نظر می رسد که هدف از ارائه این اطلاعات مخدوش، نادرست و ناقص تنها کسب اعتبار ‏برای این سایت و نهاد مرتبط با دانشگاه واشنگتن است.‏

در چین بنا بر آمار این گزارش تنها ده مورد بازداشت در بین وبلاگ نویسان صورت گرفته است و کل ‏بازداشتی های پنج سال گذشته در جهان 65 مورد بوده است.‏

در بخشی از یافته های این گزارش آمده است که اکثریت وبلاگ نویسان بازداشت شده مرد بوده اند، حال با ‏افزودن وبلاگ نویسان بازداشت شده زن ایرانی به این فهرست به احتمال زیاد این موازنه جنسی برهم خواهد ‏خورد، ضمن آنکه موارد بسیاری از بازداشت وبلاگ نویسان زن در کشورهای اسلامی در سال های گذشته ‏رخ داده است که در این آمار هیچ اشاره ای به آنها از جمله در اردن و مصر نشده است.‏

gozareshd2.jpg

از سوی دیگر متوسط بازداشت وبلاگ نویسان در این آمار که پانزده ماه محسوب شده است، خوشبختانه در ‏مورد ایران (به دلایل مختلف) احتمالا به کمتر از یک ماه می رسد.‏

اما این مورد که ایران، چین و مصر خطرناک ترین کشورهای جهان برای وبلاگ نویسان هستند با توجه به ‏میزان دستگیری ها و تعقیب های قضایی به نظر درست می رسد.‏

به نظر می رسد که وبلاگ ها در دنیای ارتباطات قرن بیست و یکم به عنوان رسانه شهروندان بیش از پیش ‏در زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نقش می یابند و به همان میزان نیز با حاکمیت های توتالیتر ‏درگیری بیشتری می یابند. ‏

اما اگر قرار باشد برای دستیابی به تاثیرگذاری وبلاگ ها در عرصه سیاست، میزان بازداشت وبلاگ نویسان ‏در کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار داد، بهترین شیوه بهره گیری از روشهای مطالعه و تحقیق معتبر ‏از جمله مطالعات موردی و کنترل چند باره داده ها و در برخی موارد مشورت با کارشناسان مرتبط است، ‏زیرا آمار مخدوش، ناقص و غیرقابل دفاع نقض قرض و در بهترین حالت سبب بی اعتباری داده ها و ‏پژوهشگران می شود.‏

عکس ها از: راحله عسگری زاده‏