ژاک بنی لوش
سرکوب و بازداشت در سوریه ادامه دارد. نیروهای نظامی مجدداً به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. به گفته فعالان حقوق بشر، چندین نفر در شهر لاذقیه در شمال سوریه کشته و زخمی شدند. بسیاری از مبارزان و مخالفان حکومت بشاراسد دستگیر و بازداشت شدند.
به نظر می رسد که رییس جمهور سوریه به بن بست رسیده و قادر نیست شورش های مردمی علیه حکومت مستبد خود را مهار کند. او دو گزینه پیش رو داشت: یا باید سازش می کرد، که این اقدام به ضعف وی تفسیر می شد، یا می بایست آنها را سرکوب کند که این نیز به تندروتر کردن نیروهای مخالف اش منجر شده است. و البته تعجبی هم ندارد. او سیاست پدر خود حافظ اسد را به کار بسته. کسی که در برابر فشار تسلیم نمی شد. به همین دلیل، بشار نیز سرکوب خونین مردم را برگزیده که با واکنش اغماض گرایانه و ضعیف جهان که هر از گاهی اقدامات او را محکوم می کنند روبرو شده است. شاید غرب روزی انگشت ندامت به دندان گیرد که چرا فرصت ازمیان بردن حکومتی را که بی شک منفورتر از حکومت قذافی است ازدست داده است.
مطمئناً مسایل اخلاقی در سیاست جایگاهی ندارند. کشورهای غربی هیچ اقدامی برای کمک به مردمی که ازسوی یک دیکتاتوری سرسخت سرکوب می شوند انجام نمی دهند. همین مسأله در ایران نیز روی داد و غرب نیز روی خود را برگرداند تا چیزی نبیند و وارد داستان نشود. بشاراسد یکی از رقیب های سرسخت ایالات متحده است. او به عنوان متحد نزدیک جمهوری اسلامی برای حماس و حزب الله لبنان اسلحه تأمین می کند. حکومت سوریه از سال ۲۰۰۳ به هزاران جهادگرا کمک کرده تا در سراسر جهان عرب پراکنده شوند؛ به عنوان مثال در عراق که در آن به نیروهای آمریکایی حمله کرده اند. او با سازماندهی ترور شخصیت ها در دولت لبنان که حامی غرب بود ایجاد بی ثباتی کرد. و با این حال، قتل های انجام شده توسط او به مقیاس وسیع در میان مردم سوریه هیچ گونه پاسخ محکمی از سوی دموکراتیک های غربی، به مانند مورد لیبی، به همراه نداشته است.
ده ها کشته
ناظران سیاسی معتقدند رییس جمهور سوریه نتوانسته موضع درستی در برابر معترضان حکومت مستبدش اتخاذ کند. شهرهای دمشق، درعا، حمات، و ازرع در خاک و خون بسر می برند و تعداد کشته ها تاکنون به بیش از ۱۰۰ نفر رسیده که در این میان صدها نفر نیز زخمی شده اند. در شهر درعا چندین هزار نفر پس از خارج شدن از مسجد خواستار “لغو ماده ۸” قانون اساسی شدند که طبق آن حزب بعث برتری کامل یافته است. البته اسراییل نیز از سوی تظاهرکنندگان فراموش نشده و آنها در شهر الزبدانی در ۵۰ کیلومتری شمال غربی دمشق فریاد می زدند: “نه حزب الله نه ایران، ما خود گولان را آزاد می کنیم.”
ارتش گلوله جنگی به سوی مردم شلیک می کند و به تشییع جنازه ها نیز احترام نمی گذارد. ۱۵ نفر در خلال همین تشییع جنازه ها کشته شدند. برخی از مجروحان با مرگ دست و پنجه نرم می کنند، زیرا ارتش به آمبولانس ها اجازه انتقال مجروحان و کشته ها را نمی دهد تا بدین ترتیب تعداد آنها مشخص نشود. کمیته دفاع از حقوق بشر سوریه خاطرنشان کرده است که “نیروهای امنیتی سوریه در بسیاری از شهرها قتل عام انجام داده اند.” رییس جمهور اسد، مستأصل، به متحد خود، ایران، متوسل شده تا در سرکوب “شهروندان”اش به او کمک کند. به علاوه، حکومت اسد به تدریج درحال دودستگی است، زیرا دو نماینده ناصر الحریری و خلیل الرفایی در اعتراض به قتل عام مردم استعفا داده اند. بی شک حکومت خودکامه اسد از چنین دودستگی هایی چشم پوشی نمی کند.
مرزهای اسراییل
تنها واکنش به این قتل عام ها چند اظهارنظر بوده است. رییس جمهور آمریکا “استفاده از خشونت” را محکوم کرده و آلن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، بشاراسد را به محاکمه در دادگاه جزایی بین المللی تهدید کرده است. البته هیچ یک از این دو درخصوص ترک قدرت بشاراسد چیزی نگفته اند. در لندن، ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلستان، کشته شدن تظاهرکنندگان سوری با گلوله را “غیرقابل قبول” خواند و خواستار “برداشته شدن حالت فوق العاده شد”.
سرویس های اطلاعاتی اسراییل افشا کرده اند که بسیاری از درجه داران سوری که از شلیک به سوی مردم خودداری کرده اند، در خفا اعدام می شوند. رییس جمهور اسد درحال بهره برداری از آخرین برگ های برنده خود است. اکنون مردم تظاهرکننده مسلح شده اند و امکان دسترسی نیروهای حکومت به برخی منطقه ها را گرفته اند. لزوم به کارگیری خشونت بیشتر برای به خاک و خون کشیدن مردم در دستور کار قرار گرفته. بشاراسد پس از اعمال خشونت در شانزده شهر اصلی کشور و سه شهر کردنشین، اکنون نگران رسیدن شورش های مردمی به دمشق است.
فرماندهان ارتش تدابیری درخصوص سازماندهی مجدد اتخاذ کرده اند تا از پیشروی مردم شورشگر جلوگیری کنند. آنها تصمیم گرفته اند کشور را به سه منطقه نظامی تقسیم کنند: دمشق و حومه آن، مرکز کشور به همراه شهر حلب و حمات و در نهایت بخش جنوبی کشور. شورش ها حتی در میان ارتشی ها نیز دیده می شود، به ویژه در هنگ هفتم زرهی که در شهر استراتژیک کاتانا مستقر است.
ولی حکومت سوریه تصمیم گرفته ارتشی متشکل از ۲۲۰ هزار نفر را در نقاط مختلف کشور مستقر سازد. ولی در برابر گستردگی قتل عام ها، این احتمال نیز وجود دارد که بخش هایی از ارتش، همان طور که تاکنون نیز اتفاق افتاده، ریزش کند.
البته بشار اسد در اطراف خود نفراتی را دارد که جایگزین ناپذیرند و به علاوه، گروه های حزب الله نیز با یک دستور ساده از سوی جمهوری اسلامی آماده مداخله هستند تا حکومت بشاراسد را نجات دهند. و البته این احتمال که اسراییلی ها در برابر چنین مداخله ای ساکت بمانند بسیار ناچیز خواهد بود.
منبع: لو پست، ۲۴ آوریل