فاطمه کمالی، همسر عمادالدین باقی در مصاحبه با “روز” اعلام کرد طی سالهای گذشته تلاش زیادی صورت گرفته تا قلم این روزنامه نگار بشکند و او نتواند بنویسد و حرف بزند، اما آقای باقی همچنان روزنامه نگار باقی مانده است.
همزمان رضا خندان، همسر نسرین ستوده بازداشت شد و ریحانه طباطبایی و محمد حسین مظفری آزاد شدند. برای فرزانه روستایی، کیوان مهرگان و عادل محمد حسینی نیز قرار وثیقه صادر شده است.
همسر باقی: از قلم می هراسند
درحالیکه روند احضار و بازداشت روزنامه نگاران همچنان ادامه دارد، دهها روزنامه نگار در بند 350 زندان اوین و همچنین در زندان رجایی شهر در حال سپری کردن دوران محکومیت خود هستند.عمادالدین باقی، روزنامه نگار سرشناس ایرانی و رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان از این جمله است که در بند 350 زندان اوین به سر می برد.
تلفن های بند 350 از 7 ماه پیش قطع است و تنها راه ارتباط آقای باقی با خارج از زندان، ملاقات های کوتاه کابینی با خانواده اش است.
فاطمه کمالی، همسر عمادالدین باقی در مصاحبه با “روز” میگوید که تمام فعالیت های همسرش در عرصه روزنامه نگاری و فالیت حقوق بشری، کاملا قانونی بوده و در تمام این سالها حتی یک کار غیر قانونی نتوانسته اند در فعالیت های ایشان پیدا کنند.
او توضیح میدهد: آقای باقی برای یکسال حبس تعزیری در پرونده مربوط به انجمن دفاع از حقوق زندانیان در بند 350 زندان اوین است و از زمانی که برای دوران محکومیت، ایشان را به زندان برده اند هیچ ملاقات حضوری نداشته ایم و تنها ملاقات های ما کابینی، آن هم برای 20 دقیقه است. تلفن هایشان هم که قطع است و امکان تماس تلفنی ندارند.
از خانم کمالی که خود روزنامه نگار است می پرسم علت ایجاد محدودیت و فشار بر روزنامه نگاران، حتی روزنامه نگارانی که در زندان هستند چیست؟ پاسخ میدهد: برخی قلم ها برای برخی آزار دهنده است؛ خود من در روند زندگی مان دیده ام که تلاش بسیار زیادی شد که قلم آقای باقی شکسته شود و ایشان دیگر نتواند بنویسد و حرف بزند، در حالیکه در تمام امور نتوانستند حتی یک مورد غیر قانونی از آقای باقی ـ برای نمونه هم که شده ـ بگویند. اصلا یکی از معضلات آقایان این است که چگونه یک مورد کار غیر قانونی در فعالیت های آقای باقی پیدا کنند.
همسر عمادالدین باقی می افزاید: طی چند سال گذشته تقریبا در هر عرصه ای که آقای باقی خواستند فعالیتی کنند، تحمل نشد و مشکل ایجاد کردند. کار حقوق بشری ایشان که به گفته خیلی ها در اکثر کشورهای جهان پاداش دارد، اینجا با زندان پاسخ داده می شود. وقتی ایشان می گویند و می نویسند که باید حقوق یک زندانی رعایت شود برای خودشان مشکل ایجاد میکنند؛ در هر عرصه ای هم همین طور است. روزنامه خواستند منتشر کنند، تحمل نشد، انجمن دفاع از حقوق زندانیان را ایجاد کردند انجمن را بستند و خودشان را زندان بردند، هر جایی قلم ایشان به کار افتاد سعی کردند قلم را بشکنند و در تنگنا قرارشان دهند. جلوی تدریس شان گرفته شد و….
خانم کمالی با بیان اینکه “هیچ مبنای قانونی برای زندانی کردن آقای باقی وجود ندارد” می افزاید: الان آقای باقی برای حکم یکسال حبس، زندان هستند یعنی چون به خانواده های زندانیان کمک کرده اند چون از حقوق زندانیان دفاع کرده اند، به زندان رفته اند. همزمان 6 سال حکم محکومیت برای مصاحبه با آیت الله منتظری دارند که در مرحله تجدید نظر است. در حقیقت ما خیلی بدبین ایم و با توجه به اتفاقات و رفتارهایی که سالهای اخیر صورت گرفته فکر نمیکنیم در این حکم 6 ساله هم تغییری بدهند.
این روزنامه نگار می افزاید: انگار باید عده ای روزنامه نگار در زندان باشند و نتوانند حرفی بزنند و قلمی بزنند. تازه تنها بستن روزنامه و زندانی کردن روزنامه نگاران که نیست؛ ببینید چقدر به خانواده های این روزنامه نگاران فشار می آورند. من صاحب انتشارات بودم معلق کردند و اجازه چاپ کتاب به من ندادند، گفتم حتی یک مورد کار غیر قانونی نمی توانید از من داشته باشید بعد متوجه شدم دستور داده شده که ایشان نباید کار کند چون همسر فلانی است. بعد مجله مرا بستند، گفتند شکایات فراوانی شده اما به اتفاق آرا تبرئه شدیم، با این حال اجازه ندادند مجله منتشر شود. حتی قرار بود در هیات نظارت بر مطبوعات این مساله بررسی شود اما شنیدم که بعد از مراجعه من و برائت، حتی اجازه ندادند این مساله در این هیات مطرح شود. در اصل دست هایی در کار است که عده ای نتوانند هیچ گونه فعالیتی کنند و زندگی عادی داشته باشند و فشارهای بسیار مضاعفی نه تنها بر آقای باقی که بر تک تک اهالی خانه بوده که هیچ کدام نتوانند فعالیتی کنند.
از خانم کمالی می پرسم: آقای باقی به عنوان یک روزنامه نگار چه خطری برای جمهوری اسلامی دارد که اجازه هیچ نوع فعالیتی به او و خانواده اش نمی دهند و باز ایشان را به زندان برده اند؟
او می گوید: من بارها در قالب نامه و یا نشست هایی که با برخی از آقایان داشتیم همین را مطرح کرده و گفته ام که چه اتفاقی افتاده؟ باقی چرا خطرناک است؟ چرا تحملش نمیکنید؟ علت های مختلفی بیان می شود برخی کتاب های ایشان و نوشته های سابقشان را عنوان می کنند، برخی ارتباطاتی که ایشان با آیت الله منتظری داشتند و برخی دیگر اندیشه خود اقای باقی را. اصل قضیه تاثیر گذاری ایشان است و اینکه یک روزنامه نگارند. فعالیت هایشان برای عده ای، نه تنها دوست داشتنی نیست بلکه سخت است که تحمل کنند در فضای فعلی کار کنی و قلم بزنی و بر مبنای قانون عمل کنی.
روزنامه نگاران زندانی که در حال سپری کردن دوران محکومیت خود هستند از بسیاری از حقوق خود که در آئین نامه سازمان زندان ها نیز بر آن تاکید شده محروم هستند. در این زمینه از خانم کمالی می پرسم. می گوید: متاسفانه اوضاع چنین است این موضوع را نه تنها مردمی که سیاسی هستند بلکه بارها در ملاقات ها از زندانیان عادی هم می شنویم. آنها هم متوجه هستند که در استفاده از حقوق قانونی شان، بسیار وضعیت شان بهتر از زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران است. در حقیقت شما تصور کنید رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان که بارها برای تقبیح چشم بند، پای بند، استفاده از مرخصی به عنوان یک حق نه امتیاز و… سمینار برگزار کرده، تمام این تضییع حقوق ها در مورد خود او نیز انجام می شود. این خیلی غم انگیز است که حقوق زندانیان رعایت نمی شود و تبدیل به امتیاز میگردد و غم انگیز تر اینکه حقوق زندانیان سیاسی که همه فعالیت هایشان دگر خواهانه بوده اصلا رعایت نمی شود.
همسر عمادالدین باقی سپس با اشاره به ملاقات های کابینی می گوید: یکبار نیز ملاقات حضوری به ما نداده اند و این ظلم است به سه دختر آقای باقی و خود ایشان که در 20 دقیقه ملاقات بتوانند دست پدرشان را بگیرند و او را در آغوش بکشند. ملاقات ها فقط کابینی است آن هم فقط برای اینکه چیزی از زندان ها بیرون نیاید. خب نمی گویند اگر قانون همه جا رعایت شود چرا باید نگران باشند؟ سالهای قبل که ملاقات حضوری میدادند چند نفر را بین ما می گذاشتند که چیزی رد و بدل نشود و روح وروانمان را به هم می ریختند، الان هم که اصلا ملاقات حضوری نمی دهند. خب این همه هراس از ملاقات زندانیان و خانواده ها برای چی است؟ ازچی است؟ وقتی پشت این کابین ها می روم و کودکانی را می بینم که می کوبند به شیشه های کابین ها، چنگ میزنند به شیشه ها که پدران یا مادرانشان را در آغوش بگیرند نمیدانید چه حالی می شوم. آخر این بچه پدرش را در آغوش بگیرد چه خطری برای چه کسی دارد؟
خانم کمالی با بیان اینکه انتقام فعالیت های دگرخواهانه پدران و مادران را از کودکان و خانواده ها می گیرند می افزاید: وقتی اینها را می بینم و در سالن های ملاقات می بینم اساتید دانشگاهی که باعث افتخار مملکت هستند پشت ششه نشسته اند تا دقایقی با خانواده هایشان حرف بزنند، آرزو میکنم یک روزی این زندان خراب شود و احسنت می گویم به آقای باقی که وقتی درد را کشید و با تمام وجودش در زندان این درد را لمس کرد بلافاصله بعد از آزادی به دنبال حقوق زندانیان رفت و اکنون متاسفم و نمیدانم چرا باید بین زندانیان نیز این همه اجحاف کنند و حقوق زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران را نادیده بگیرند.
بازداشت همسر نسرین ستوده
رضا خندان، همسر نسرین ستوده که روز گذشته و در پی احضارکتبی، به دادسرای اوین مراجعه کرده بود بازداشت شد.
نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری است که از 13 شهریور ماه در بازداشت به سر می برد و از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 11 سال حبس تعزیری، 20 سال محرومیت از وکالت و 20 سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.
آقای خندان روز یکشنبه در مصاحبه با “روز” خبر ازاحضار خود و وکیل همسرش به شعبه اول دادسرای اوین داده و گفته بود: در برگه احضاریه ای که به دست ما رسیده نوشته شده که به عنوان متهم برای پاره ای توضیحات باید به شعبه اول دادسرای اوین مراجعه کنیم. اما دقیقا ننوشته که اتهام چیست و علت را نمیدانم.
آقای خندان افزوده بود که: 12 روز بعد از بازداشت خانم ستوده نیز به این دادسرا احضار شده بودم اما آن بار در احضاریه تنها نوشته شده بود برای ادای پاره ای توضیحات اما این بار به عنوان متهم احضار شده ام. دفعه گذشته پرونده ای تشکیل نشد و تذکراتی دادند؛یعنی به طور تلویحی می خواستند مصاحبه نکنم ولی الان نمیدانم آیا باز موضوع همان است یا مساله جدیدی مطرح است.
همسر خانم ستوده دیروز براساس همین احضاریه به دادگاه مراجعه کرد و در حالی بازداشت شد که اتهام یا اتهامات انتسابی به او هنوز مشخص نیست.
در همین زمینه سایت تغییر برای برابری به نقل از خانواده آقای خندان خبر داده که روز گذشته قرار ۵۰ میلیون کفالت برای آزادی ایشان صادر شده، اما کفالت خواهر خانم ستوده برای آزادی آقای خندان پذیرفته نشده است.
آزادی ها
ریحانه طباطبایی، خبرنگار روزنامه شرق روز گذشته با قرار وثیقه 60 میلیون تومانی آزاد شد. خانم طباطبایی یک ماه و نیم پیش بعد از بازداشت سردبیر و دبیران سرویس های سیاسی و اجتماعی روزنامه شرق بازداشت شده بود.
وب سایت امروز هم از آزادی محمد حسین مظفری، فعال دانشجویی خبر داده است. آقای مظفری، 12 دی ماه و در پی احضار به دفتر پی گیری های وزارت اطلاعات بازداشت شده بود.
همزمان گزارش ها از صدور قرار وثیقه برای سه زندانی سیاسی و مطبوعاتی حکایت دارد. عادل محمد حسینی، از جوانان جبهه مشارکت است که سایت تحول سبز از صدور قرار وثیقه برای او خبر داده. برای فرزانه روستایی و کیوان مهرگان، دو روزنامه نگار روزنامه شرق نیز قرار وثیقه ده میلیون تومانی صادر شده است.