حرف اول

نویسنده
پریا سامان پور

همه شخصیتهای “اخراجیهای 3”از “بایرام”  و “بیژن بزغاله”گرفته تا سید مرتضی و روحانی داستان لمپن هائی با درجات کیفی متفاوت هستند و ادبیات مبتذل پائین ترین اقشار اجتماعی را از  طریق سینما وارد جامعه می کنند.

 کنایه های جنسی “حاجی گرینف” در مورد لزوم بسته بودن زیپ…یک سیاستمدار ، تعریف محدوده آزادی که در صورت رد کردن آن و رسیدن به” اتوبان کرج- قزوین “دیگر راه بر گشتی نیست، خطابه “مهندس دباغ” ( رضا رویگری) در مناظره انتخاباتی و نسبت دادن “کیسه کش مردم”  و “سفید اب” به خود، زمزمه ترانه از “آسمون داره میاد یه دسته حوری همه شون کاکل به سر گوگوری مگوری”، توسط “سید مرتضی”؛حرف های “بایرام” در مصاحبه تلویزیونی در  مورد بچه داخل شکم همسرش  و جومونگ و سوسانو  و نشان دادن چاقوی ضامن دارش به دوربین . حرکات موزون “بیژن بزغاله” و “بایرام ” همراه با ترانه ی تغییر یافته “سوسن خانم” و حتی مداحی هجو آمیز جانبازی در برنامه تلویزیونی، فقط مشتی از خروار فرهنگی هستند که فیلم نمادین “نظام”  رواج دهنده آنهاست و می توان دراین دیا لوگ فیلم اوجش را دید:

حاجی گرینف: “شما باید بدونید که اون ممه رو لولو برد که من جواب شما رو ندم….”

مهندس دباغ:” شما هم بدونید که اون لولو منم….”

 

این زبان ، اقشاری از جامعه است که روزی آفتابه به گردن در خیابانهای تهران به نمایش گذاشته می شوند، درهمان حال برای سرکوب آزادی به استخدام درمی آیندو سپس درنقش قهرمان های فیلمی ظاهر می شوند که با پشتیبانی تام و تمام “نظام” بیشترین سینما ها را

د راکران نوروز ی در اختیار می گیرد.

فیلم که توسط یکی از آغازگران لمپنیسیم و زنجیر کشان خیابانی کارگردانی شده، فرهنگ لاتی را که در زبان سیاستمداران رسمیتی دولتی یافته بود، رنگ هنری می زند تا به تکیه کلام مردم مبدل گردد و جامعه را درنوردد.

به روزگاری دیگر، کارگردانی فرهیخته، چاقوی ضامندار فرهنگ لاتی را به نماد مبارزه علیه حکومت وقت مبدل ساخت ؛ وامروز همه لومپن های فیلم “اخراجی های سه” برای تقدیس حکومت بکار گرفته شده اند.