مهرداد شیبانی
شهریورماه آخر تابستان 1378 رسیده است. نم نمک باد پائیزی می وزد و ایران همچنان در آتش می سوزد. رودها و دریاچه ها خشک می شوند. جنگل ها به ذغال تبدیل می گردند، تاریکی بیشتر می شود و سحرگاهان طناب دار را بر گردن نوجوانان می اندازند.
رئیس جمهور کارگزار حکومت نظامی – امنیتی خود رامحبوب ترین چهره جهان عرب می خواند.
حتی به حرف رفیقش و رقیبش علی لاریجانی هم گوش نمی دهد که می گوید: “اداره جهان با حرف های سست و حقیر امکانپذیر نیست” و این هفته آمریکا را فرا می خواند تا با هم “ کلید مدیریت ” را در قفل های” جهان” بچرخانند.
او می گوید و رهبرش تائید می کند و نام انتقاد از او را تخریب و خیانت می گذارد. معلوم نیست شنونده این حرف های ” سست و حقیر” کیست. هاشمی رفسنجانی که هنوز جزو” ارکان نظام است”، درمجلس خبرگان پاسی به رهبر می دهد و در سخنرانی ها چند آبشار توی زمین کارگزارش می کوبد: “هاشمی رفسنجانی در دو هفته گذشته به کرات عملکرد اقتصادی دولت را مورد سوال قرار داده و با اشاره به وضع معیشتی، قطعی برق و ارائه آمارهای دولت از پیشرفت در اجرای اصل 44 که وی آنها را نادرست می خواند به دولت هشدار داد. احمدی نژاد در سال پایانی ریاست جمهوری نظارت مجمع را جدی تر از گذشته احساس خواهد کرد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هفته گذشته و هنگامی که در مشهد به سر می برد در مجمع طلاب و علمای این شهر لب به شکوه گشود و با تشریح برخی تناقضات و پسروی دولت در روند اجرایی کردن اصل 44 صراحتاً به دولت گوشزد کرد مجمع تشخیص مصلحت نظام دیگر با دولت «مدارا» نخواهد کرد. “
نهضت آزادی ایران درنامه سرگشاده اش گوشه دیگری از واقعیت را نشان می دهد . فیلمی هم در “یوتیوب” به نمایش در می آید که وضعیت زندگی 5تا 8 میلیون ایرانی را نشان می دهد که اکثریت انها روستائیان اند که دههای ویران را گذاشته و به شهرهای آباد پناه آورده اند و در زاغه ها زندگی می کنند.
1200 هکتار جنگل استان گلستان می سوزد و دامنه حریق به گیلان می رسد. رودها ودریچه ها همچنان خشک می شوند . سایت رادیو فردا می نویسد: “سه دریاچه بختگان، ارژن و طشک در استان فارس به دلیل آنچه سازمان محیط زیست، «خشکسالی و کمبود بارندگی» عنوان کرده است، خشک شدند.پیش از این خبر مقامات مسئول ایرانی از کم شدن خطرناک آب دریاچه های ارومیه، هامون و پریشان خبر داده بودند. با این حال، آنها هرگز نگفتند که برنامه های توسعه اقتصادی آنها چقدر در نابودی طبیعت تاثیر گذار بوده است. علاوه بر خشک شدن کامل دریاچه های ارژن و طشک، آمار نشان می دهد که حدود ۹۵ درصد دریاچه بختگان،۹۰ درصد دریاچه مهارلو، و ۸۰ درصد دریاچه های پریشان و کافتر هم در این استان خشک شده است. “
برخی از کارشناسان محیط زیست، احداث سدها و قطع حق آبه این دریاچه ها را اصلی ترین علت خشک شدن آنها می دانند. وزیر نیرو هم می گوید: “تمام منابع آبی، توان تولید برق خود را از دست داده اند. در وضعیت کنونی تمام صنعت برق روی پاشنه نیروگاه های حرارتی می چرخد. ”
در کشوری که روی دریای نفت خوابیده ومعلوم نیست رقم ناچیز 190 میلیارد دلار درآمد دولت کجا رفته است ، مدیر عامل آتش نشانی استان گلستان می گوید که برای مبارزه باآتش سوزی یک بالگرد خشک وخالی هم ندارد. وزیر نیرو هم می فرماید: “ما منتظر اولین بارش هستیم و دل به رحمت الهی بسته ایم .“
در المپیک چین هم که این هفته به پایان رسید، 40 میلیارد بودجه هپو شد و مسئولان از دامان امام زمان آویختند. نتیجه ”بدترین نتیجه در 15 دوره المپیک بود.” مسیحی و کلیمی وبودایی و کافر و بت پرست از امام زمان سبقت گرفتند و جمهوری اسلامی را قال گذاشتند. بخش عمده ای را زنان ورزشکار جهان بردند که امام جمعه”مهریز” آنها را چنین خواند: “الاغ هائی که بار بر پشت دارند.“
بعد از خدا ، امید برای تامین برق به روسیه دلال است که هم از توبره می خورد و هم از آخور، بازی با “برگ ایران” را هم از گرجستان شروع کرده واین هفته اتمام نیروگاه بوشهر را با زهم به تعویق انداخته است: “نیروگاه اتمی بوشهر در اوایل سال آینده میلادی وارد شبکه تولید برق ایران می شود.“
رئیس جمهور “ضد آمریکائی” هم که عاشق تلویزیون های آمریکاست، در شبکه تلویزیونی PBC در باره آزادی ها در دولت او و در جمهوری اسلامی می گوید: “در ایران آزادی مطلق برقرار است. افراد، دیدگاه های خود را مطرح می کنند و کسی به خاطر بیان دیدگاهش محدود نمی شود. “
و در همین حال برای تائید فرمایشات ایشان، خبر می رسد: “یک دادگاه تجدید نظر در شهرستان مهاباد استان آذربایجان غربی، حکم چهار سال زندان برای زینب بایزیدی از فعالان حقوق زنان و کمپین یک میلیون امضاء را تایید کرد.” اتهام این زن کرد”انتخاب نام کردی برای فروشگاه خود و همچنین فعالیت در کمپین یک میلیون امضاء است.” زندان برای ”انتخاب نام مغازه” نشان دهنده آزادی مطلق درجمهوری اسلامی است که با ممانعت عملی در برگزاری کنسرت همایون شجریان کامل می شود و حتما در انتخابات ریاست جمهوری به نهایت می رسد.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنانی که در نسخه ارسالی برای مطبوعاتش سانسور می شود از تمایل خود برای ادامه ریاست جمهوری احمدی نژاد پرده بر می دارد. حزب اعتماد ملی شیخ کروبی را نامزد می کند. آیت اله طاهری سکوت را می شکند و از محمدخاتمی می خواهد باردیگر به میدان بیاید. آخرین سخنان خاتمی حاکی از ارزیابی اوضاع توسط اوست. می گوید: “می داند بر آیند خواست اکثریت چیست”. شاید هم به نامه فعالین دانشجوئی فکر می کند که به او نوشته اند: “وقت آن رسیده که شیوه بازی در ایران تغییر کند.“
شیو ه ای که درتاریخ ایران مکرر است وکسانی راکه باید خدمتگزاران مردم باشند به “پاچه خواران”رهبر تبدیل می کند تا مانند رئیس سبک وزن ستاد نیروهای مسلح فریاد بکشند:” ما سربازان رهبر عزیز انقلاب وفداییان دولتیم .“
شیوه ای که از عهد سعدی تاکنون”سفله پرور” است و حتی معاون رئیس جمهور که دو کلمه حرف حساب در باره اسرائیل زده ، دارای سوابق درخشان است : “نشریه وابسته به انصار حزبالله گزارشی درباره سابقه این معاون احمدینژاد منتشر کرد که نشان میدهد مشایی دارای سابقه عضویت در وزارت اطلاعات و نیز اطلاعات سپاه است و در برخورد با کردهای مخالف نظام نیز نقش مؤثری داشته است.” و لقب “اسفندیار روین تن” را هم از اوباش حزب اله می گیرد تا حماسه ایران را تا حد مامورین امنیتی تنزل بدهد.
در این شیوه بی آزارترین هم کسانی هستند که به نام قرآن دکان 5 نبش باز کرده اند، یکیشان حجت الاسلام قرائتی است که نزدیک به سی سال بهترین ساعت پخش تلویزیون را در اختیار داشت تا مردم را با اسلام و قرآن آشنا کند. و حالا تازه به مناسبت فرا رسیدن ماه رمضان با انتشار نامه سرگشاده ای به روحانیت خواستار خارج کردن قرآن از مهجوریت و چشاندن مزه قرآن به نسل جوان شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، محسن قرائتی در این نامه نوشته است: “عمر ما رفت و چیزی نفهمیدیم. نه مزه قرآن را چشیدیم و نه به نسل تشنه چشاندیم، اگر ما زیباییهای قرآن را به نسل نو میچشاندیم، نسل نو دست از همه چیز بر میداشت. همانگونه که زلیخا زیبایی یوسف را به زنان نشان داد، آنان دست خود را بریدند و از خوردن میوهها دست کشیدند .“
نسل نو سرگردان است. قرائتی و دوستان “ میوه ها” را می خورند که احمد کسروی آنان را “میوه چینان” انقلاب لقب داد . کسانی که سالهاست “زلیخا” های ایرانی را در خیابان ها به خودفروشی واداشته اند و 20 سال پیش درچنین روزهائی هزاران” یوسف” رابر دار کردند.
قرائتی و یایاران که حکومت را در قبضه دارند “نمی خواهند موسیقی داشته باشیم”. این را محمد رضا شجریان آبروی موسیقی ایران می گوید و هشدارش چون صدایش در سراسر ایران طنین انداز می شود: “اما بدانند تازبان فارسی هست ، موسیقی فارسی هم هست.“
و تازبان فارسی هست، ایران هست. تا ایران هست، از زمین های سوخته، از جنگل دارها زندگی بر خواهد خاست. ققنوس ایران پر خواهد کشید و اسفندیار راستین تیر در کمان خواهد گذاشت.
ایران می سوزد و زیر خاکستر انبوه امروز، جرقه فردا را زنده نگه می دارد.