بعضی ها زن را محبوس در خانه می خواهند

نویسنده
مریم کاشانی

» بحران زنان در جمهوری اسلامی

مساله “زنان” به بحرانی در نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است. در حالی که طی سالهای پس از پیروزی انقلاب و حاکمیت روحانیون در ایران، زنان با محرومیتهای جدیدی مواجه شدند، اما امکان سرکوب کاملا زنان وجود نداشت. هرچند با وضع قوانینی که بر اساس نگرش فقهی سنتی، زنان را با مردان برابر نمیدانست و در مواردی همچون ارث و طلاق و حتی دیه، به نابرابری و تبعیض علیه زنان دامن میزد، زمینه این سرکوب فراهم شده، و حتی با وضع حجاب اجباری محدودیتهای زنان افزایش یافته بود، اما حضور زنان در جامعه و نقش آفرینی در تحولات آن همچنان ادامه داشت.

در این سالها حداقل دو دیدگاه در درون حکومت جمهوری اسلامی در برابر هم قرار داشت که یکی خواستار خانه نشینی زنان و پذیرش نقش او تنها در درون خانواده بود، و دیگری که معتقد به تجدید نظر در رویکردهای سنتی و احقاق حقوق حداقلی زنان در چارچوب فقه بود.

حسن روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی خود، صریحا اعلام کرد که به رویکرد دوم معتقد است. او تاکید داشت: “زنان و مردان در اسلام و انقلاب اسلامی برابری کامل دارند، دولت آینده، دولتی است که فرصت برابری برای زنان و مردان ایجاد می‌کند.” او حتی یکبار اعلام کرد: “دولت آینده معتقد است که فقه اسلامی در شرایط امروز از سوی حوزه علمیه نیاز به بازنگری دارد و ما از حوزه‌های علمیه تقاضا می‌کنیم که به اصل زمان و مکان توجه بیشتری بکنند. ما نمی‌توانیم بگوییم که یک دختر ۹ ساله اگر جرمی مرتکب شد، باید مجازات شود، اما پسر ۱۴ ساله مجازات نشود.”

روحانی همچنین گفته بود: “منزلت را هم به زنان برخواهم گرداند. من کاری خواهم کرد که با کمک پلیس زحمتکش کشور در سراسر خیابان‌ها، امنیت واقعی مستقر شود و دختران ما در خیابان احساس امنیت کنند. من نخواهم گذاشت ماموری بی‌نام و نشان از کسی سئوال کند. دختران جامعه ما خود حافظ حجاب و عفاف هستند.”

او درباره وضعیت اشتغال زنان هم معتقد بود: “در پنج سال گذشته، ۲۳ درصد از حضور زنان شاغل کاسته شده است، باید نسبت اشتغال زنان با نسبت اشتغال به تحصیل آنها برابری کند و در دولت آینده این نسبت نزدیک می‌شود.” و “دولت آینده میان زنان و مردان در کسب موقعیت‌های شغلی، تبعیضی قائل نمی‌شود، امنیت اخلاقی و اجتماعی را مورد توجه قرار می‌دهد و به زن ایرانی نگاه جنسیتی نخواهد داشت. “

رویکرد حسن روحانی، مورد پسند راستگرایان تندرو نبود. آنان با استناد به نظرات آیت الله سیدعلی خامنه ای معتقد بودند که اولویتهای زنان در “کانون گرم خانواده” است و نه جای دیگر. تاکید این سالها بر افزایش جمعیت و دادن ابعاد امنیتی به این موضوع نیز در همین راستا بود.

تا عاقبت چندی پیش سیدعلی خامنه ای صریحا از برابری جنسیتی انتقاد کرد و گفت: “اگر میخواهیم نگاه ما نسبت به مسئله‌ی زن، نگاه سالم و منطقی و دقیقی باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرفهایی که غربی‌ها در مورد زن میزنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریّت، در مورد برابری جنسی - باید بکلّی تخلیه کنیم. یکی از بزرگ‌ترین خطاهای تفکّر غربی در مورد مسئله‌ی زن، همین عنوان «برابری جنسی» است.” او معتقد بود: “مسئله‌ی زن از مسئله‌ی خانواده قابل تفکیک نیست. این را هم عرض بکنیم، اگر چنانچه کسی بخواهد مسئله‌ی زن را جدای از مسئله‌ی خانواده بحث بکند، دچار اختلال در فهم و در تشخیص علاج خواهد شد؛ این دو را باید در کنار هم دید.”

خامنه ای حتی از تبعیض در پذیرش دانشگاهی هم دفاع کرده بود: “یکی از کارها این است که آن تحصیلاتی را که به آن مشاغل منتهی میشود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضی‌ها جنجال میکنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همه‌جا بد نیست.”

یک هفته بعد از سخنان خامنه ای، خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، گزارشی از پیامدهای منفی اشتغال زنان در جامعه منتشر کرد و نوشت: “دختران، با احراز فرصت‌های شغلی، موقعیت اجتماعی جدیدی می‌یابند و شرایط سخت‌تری برای ازدواج خود در نظر خواهند گرفت.”

در حالی که دولت متعهد به حفظ حقوق زنان و مدعی برابری فرصتها شده بود، راستگرایان کوشیدند هر جایی که توان دارند، تبعیض جنسیتی را اعمال کنند. طرح تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران و بعد تاکید بر گسترش این برنامه، بخشی از تلاش آنها برای محدودتر کردن حضور اجتماعی زنان تلقی شده است.

 هاشمی رفسنجانی اما چند روز پیش طی سخنانی گفت: “ تبعیض جنسیتی در اسلام معنا ندارد و ملاک تقوا و توانایی های علمی و جسمی است.” او با اشاره به اینکه “بعضی ها شاید با نیت خوب، افکار ناقص خود را به اسلام تعمیم می دهند و متحجرانه زن را محبوس در خانه می دانند.” اضافه کرده بود: “زن ایرانی امروز در آموزش و پژوهش و حتی در مدیریت‌ها، کارنامه‌ای سرافرازانه دارد و اگر بعضی از قوانین دست و پاگیر نباشد، شاهد رشد حضور زنان در عرصه‌های مختلف خواهیم بود.”

تلاش برای حذف زنان از عرصه اجتماعی، با این بهانه توجیه میشود که زنان در خانواده خوشبخت خواهند شد.

سایت برهان، وابسته به سپاه پاسداران، چندی پیش در گفتگویی با عنوان “چرا مسئله‌ی زن از خانواده قابل تفکیک نیست؟” از قول کارشناس خود آورد: “اگر یک زن نقش اجتماعی داشته باشد، کس دیگری می‌تواند جایگزین او شود و کارهای او را انجام دهد، اما کسی نمی‌تواند جایگزین نقش مادری او شود. از حیث خانواده هم باید گفت که در حال حاضر، شرایط جامعه‌ی ما به‌گونه‌ای شده که دور شدن زن از خانواده و مهم جلوه کردن مسائل دیگر باعث شده که ضربه‌ی شدیدی به خانواده و همچنین به زن وارد شود.” او اضافه کرده بود: “طبق آمار دقیق، در حال حاضر یک‌پنجم خانم‌های۳۰ تا ۳۵ ساله و یک‌هفتم خانم‌های ۳۵ تا ۴۰ ساله‌ی کشور مجرد هستند. طبیعی است که این خانم‌ها دیگر امیدی به تشکیل خانواده نخواهند داشت و این یعنی اینکه خانم‌ها مسائل دیگر را مهم‌تر از خانواده می‌دانستند. در حالی که اگر خانمی به جایگاه علمی و اجتماعی بسیار خوبی هم برسد، ولی نتواند همسر یا فرزندان خوبی داشته باشد، هرگز در زندگی احساس آرامش نمی‌کند و خود را خوشبخت نمی‌داند.”

با اینحال به نظر میرسد که مساله اصلی در تبعیض علیه زنان، نگرانی از خوشبخت شدن آنها نیست. سایت راشد نیوز در گزارشی با عنوان “فرار رو به جلوی محافظه کاران در مساله زنان” آورده است: “واقعیت چیز دیگری است، واقعیت، ترس برخی مسوولان از رشد جامعه زنان است، از تحصیل و از نیازی که حالا به بازار کار حس می شود، بازار کاری که بیش از هر زمان دیگری از زنان ایرانی دریغ شده. پز دادن به نرخ بالای ۶۰ درصدی پذیرش زنان در دانشگاه ها حالا وارد فاز نیاز به کار شده و آلترناتیو مسوولان گرامی بالا بردن پرچم تفکیک فضای جنسیتی، اخراج زنان و تعدیل نیرو است.”