مادرم را به عنوان مجهول الهویه دفن کردند

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» مرگ مادر یک زندانی سیاسی هنگام بازگشت از ملاقات

طوبی سلطانی، مادر محسن قشقایی زاده، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین که ۲۹ اردیبهشت ماه پس از ملاقات با فرزندش مفقود شده بود پس از خروج از زندان اوین در یک سانحه تصادف جان باخته است. برادر محسن قشقایی زاده در مصاحبه با “روز” می گوید که مادرش به عنوان مجهول الهویه در بیمارتسان شریعتی بستری و سپس به خاک سپرده شده است.

محسن قشقایی زاده از بازداشت شدگان سرای اهل قلم در آبان ماه ۹۱ است که با قرار وثیقه آزاد شده بود و از اواخر فروردین برای سپری کردن محکومیت خود در زندان اوین زندانی شده بود. وب سایت کلمه از مفقود شدن مادر این زندانی سیاسی پس از ملاقات با او خبر داده بود و درخواست مرخصی استعلاجی از سوی این زندانی سیاسی برای پی گیری وضعیت و سرنوشت مادرش از سوی مسولان دستگاه قضایی و مسولان زندان اوین رد شده بود.

برادر محسن قشقایی زاده در مصاحبه با “روز” می گوید: مادرم همان روزی که از ملاقات با محسن بر می گشت در چمران همان حوالی اوین تصادف می کند. ساعت یک ظهر این اتفاق می افتد و او را می برند بیمارستان شریعتی و تا دو ساعت هم ظاهرا زنده بوده. راننده ای که به ایشان زده بود می گفت وقتی این اتفاق افتاد کیف مادرم که چند متر آن طرف تر پرت شده بود را یک نفر برداشت و رفت کل مدارک و تلفن و همه چیز در کیف اش بوده و برده بودند. مادرم هم نمی توانسته صحبت کند بی هوش بوده تا اینکه از بین می رود. هیچ مدرکی نبوده که ثابت کند اسم و مشخصات اش چی است و..

او می افزاید: ما ساعت ۱۱ شب به تلفن اش زنگ زدیم یک آقایی جواب داد گفتیم این گوشی دست شما چه می کند این موقع شب. گفت من دستشویی پیدا کرده ام و قرار است بیاید و ببرد. بعد دیگر خاموش کرد و هیچ جوابی نداد. ما رفتیم دادسرا برای پی گیری. ابتدا فکر می کردیم رفته خانه یکی از آشنایان چون قرار بود آنجا برود. بعد که تلفن آن خانم را در دفتر تلفن مادرم پیدا کردیم و زنگ زدیم گفت اینجا نیامده. رفتیم دادسرا و شکایت کردیم. هرچند روز یکبار مدام می رفتیم عکس هایی که از پزشکی قانونی می امد را می دادند چک می کردیم تا چند روز پیش که باز رفتیم آگاهی دیدیم عکس مادرم آمد روی صفحه مانیتورشان. یک نامه دادند برویم آگاهی شاپور و آنجا گفتند ۲۹ اردیبهشت ساعت یک ظهر تصادف کرده و شما یک ماه بیشتر گذشته و امده اید. گفتیم کوتاهی از کارمندان شما است ما که مدام عکس ها را چک می کردیم در آگاهی. بعد رفتیم پزشکی قانونی و گفتیم چرا زودتر روی سایت ندادید گفتند ما ۳۱ اردیبهشت روی سایت آگاهی دادیم منتهی چرا نشان شما نداده اند یا روی مانیتور بالا نیامده نمی دانیم.

برادر محسن قشقایی زاده خبر از دفن مادرش به عنوان فردی مجهول الهویه می دهد و می گوید: به هر حال عکس را شناسایی کردیم. گفتند تا ۲۰ خرداد نگه داشته بودند بعد به عنوان مجهول الهویه خودشان دفن کرده اند. حالا باید برویم دنبال کارهای قانونی که شماره قطعه و ردیف را دربیاوریم ببینیم کجا دفن کرده اند.

محسن قشقایی زاده روز پنج شنبه از طریق برادرش در جریان تصادف و فوت مادرش قرار گرفته. برادرش می گوید: محسن اطلاعی نداشت به ما هم می گفتند نگویید تا خیلی اذیت نشود در زندان. گفتیم شاید حالش خراب شود در زندان یا صدمه ای به خودش بزند یا اینکه مشکلاتی برای خودش درست کند گفتیم که پیدا کردیم و تصادف کرده اما بیمارستان است. اما دیگر روز پنج شنبه به او گفتم که حالش هم خیلی بد شد. او بارها تقاضای مرخصی کرد که بیاید پی گیری کند اما ندادند. قبول نکردند. بعد اعتصاب غذا کرد و از بند سیاسی منتقل کردند به بند مالی. حالا هم که وضعیت اینطور شده ما پیش قاضی رفتیم گفت باید فوت نامه بیاورید و ثابت کنید که مادر این شخص فوت شده تا برای مرخصی اقدام کنیم. ما رفتیم آگاهی و دادسرا و همه کارها را انجام دادیم اما دستور قضایی را قاضی به ما نداد. گفت باید سرباز آگاهی بیاید پرونده را تحویل او بدهم. در حالیکه آگاهی پرونده را به من داده بود و گفته بودند ببرید قاضی. روی پرونده هم نوشته بود بدهید به همان کسی که اورده اما قاضی به ما نداد و گفت باید سرباز خود آگاهی باشد. به خاطر فوتبال هم ظاهرا نیروها آماده باش بودند گفتند نمی توانیم سرباز بدهیم. روز بعد یعنی پنج شنبه هم رفتیم نتوانستیم سرباز بگیریم. حالا باز پی گیری می کنیم و حالا گفته اند باید فوت نامه بگیرید که نوشته باشد برای مرخصی زندانی.

به گفته او، مادرش خانه دار بود و فعالیت خاصی نداشت: فقط پی گیر وضعیت محسن بود. مادرم می گفت یک ماه و نیم از حکم را محسن قبلا کشیده. حالا هم گفته بودند نامه ای بنویسد و تقاضای عفو کند تا ازادش کنیم اما محسن قبول نکرد و تقاضای عفو نکرد. الان دیگر تحمل برای محسن خیلی سخت تر است. قبلا یک دلخوشی حداقل داشت اما الان دیگر امیدی ندارد و برایش قابل هضم هم نیست. یک مراسمی جمعه گرفته ایم چون اقوام که قضیه را فهمیدند یکسری از شهرستان آمده اند و یک مجلس ختم می گیریم که از راه دور آمده اند البته محسن اصرار داشت که مراسم را نگیریم و منتظر باشیم تا به او مرخصی دهند اما هم اقوام از راه دور آمده اند هم مشخص نیست به محسن مرخصی بدهند یا نه. برای همین مراسم را می گیریم و اگر به محسن مرخصی بدهند و بیاید مجلس یادبودی دوباره می گیریم.

محسن قشقایی زاده پس از بازداشت آبان ماه ۹۱ در بند ۲۰۹ زندان اوین زندانی بود او سپس با قرار وثیقه آزاد شد و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به دو سال حبس تعزیری محکوم شد. حکم این زندانی سیاسی در دادگاه تجدید نظر به یک سال و نیم حبس تعلیقی و ۶ ماه حبس تعزیری تبدیل شد و او از اواخر فروردین ماه برای سپری کردن محکومیت خود زندانی شد.

محسن قشقایی زاده اما تنها زندانی سیاسی نیست که اعضای خانواده اش هنگام بازگشت از ملاقات در سانحه تصادف جان باخته اند. مادر و همسر پیمان عارفی دیگر زندانی سیاسی که به زندان مسجد سلیمان تبعید شده هنگام بازگشت از ملاقات با او، در سانحه تصادف جان باختند و او با وثیقه ای سنگین تنها موفق شد برای سه روز به مرخصی بیاید تا در مراسم تشییع جنازه و ختم اعضای خانواده اش حضور داشته باشد اکنون مشخص نیست آیا مسولان قضایی به محسن قشقایی زاده مرخصی خواهند داد یا نه.