گفت و گو♦ تئاتر ایران

نویسنده
یارتا سازش

‏حسن معجونی بازیگری را ازتئاتر شروع کرده و با وجود پیشنهادات متنوعی که از سینما دارد همچنان در تئاتر مشغول ‏به کار است. بامعجونی دررابطه با نوع فعالیت های تئاتری وحمایت های دولتی تئاتربه گفتگو نشسته ایم.‏

barta1.jpg

بازیگری شغل خطرناکی است

به نظر شما جایگاه یک بازیگر درقبال کارگردان و کار با او در کجا می تواند باشد؟

ببینید کارگردان و بازیگر نقاط اشتراک بسیاری زیادی درکار خویش دارند و هریک ازآنها تعاریف ویژه ای از کار ‏خود. باید دید ارتباطی که بین این دو به وجود می آید چیست. به نظر من یک کارگردان بد می تواند یک بازیگر خوب ‏را به اعماق چاه بفرستد و همین طور برعکس بازیگر بد کارگردان خوب را. بنابراین در تئاتر و روی صحنه حرف ‏اول و آخر از آن بازیگر است و اوست که به صحنه و نقش سر و شکل می دهد.‏

آیا این ضعف در قسمت آموزش بازیگری نیست؟

بله. بخش عمده مشکل همین است. مشکل اینجاست که ما درآموزش هایمان هم روش و متد خاصی نداریم و همه چیز به ‏پراکنده گویی ختم می شود.‏

به نظر می آید الان چیزی که درمساله آموزش تئاتر دیده می شودبیشتر مربوط به نگرش فردی افراد به این ‏رویکرد است و برداشت های خصوصی و تجربی آنها.

بله. کسانی که با یک کارگردان کار می‌کنند،‌ در یک دوره دارای ویژگی‌هایی می‌شوند. این مشخص می‌کند که او دارای ‏نگرشی است و بر این اساس عده‌ای را تربیت کرده است همه این‌ها به چشم می‌آید. ما آموزش درست نداریم در عین ‏حال سنت تئاتری هم نداریم، چون گروه در ایران وجود ندارد. اگر گروه باشد در این مدام تمرین کردن چیزهایی بین ‏افراد یک گروه کشف می‌شود که همیشه می‌توانند آن را تازه کنند. باید این گروه باشد و همین طور حمایت از این گروه.‏

خواسته شما به عنوان یک کارگردان از حمایت هایی که در مورد تئاتر وگروه آن می گویید چه می تواند ‏باشد؟

گروه با حمایت مدیران باید در سال برنامه های خاص خود را داشته باشد و بر اساس آن همه کارهای خود را انجام ‏دهد. این نمی شود که افراد یک گروه در طول یک سال بیکار باشند تا برای کسب درآمد و تجربه سر از گروه های ‏دیگر در بیاورند. این چنین است که مقدمه از هم پاشی جمع آغاز می شود.‏

شما و همکاران تان گروهی را تشکیل داده اید که همراه با کار عملی در بخش آکادمی هم دیدگاه های خاصی ‏دارید.ف عالیت گروه “لیو”از چه زمانی آغاز شد؟

فعالیت گروه لیو از سال 76 آغاز شده واز سال گذشته با هدف اجرایی شدن تئاترخصوصی شکل جدیدتری به خود ‏گرفته است وعده ای که از سوی مدیران تئاتر درسال های گذشته بارها عنوان شده اما هیچ وقت پیگیری نشده است.‏

گروه “لیو”به عنوان یک گروه حرفه ای در تئاترایران تا به حال چه تعدادی نمایش به صحنه برده و اگر ‏امکان دارد مجموع رقم دریافتی از مرکز را برایمان بگویید.

تابه حال 12 نمایش را درتالارهای متفاوت اجرا کرده ایم که تنها 5 نمایش قرارداد گیشه نبوده است. رقم مجموع ‏دریافتی ما برای این تعداد نمایش 55 میلیون تومان بوده است.‏

بنابراین بازدهی مالی گروه چندان وضعیت مناسبی ندارد.

بله متاسفانه.این درد اغلب گروه هاست. با این وجود و با در نطر گرفتن این نکته که گروه تئاتر لیو فعالیت چندانی در ‏عرصه اجرای عمومی در سال گذشته نداشته، تنها بازدهی مالی که داشتیم مربوط به ضبط تلویزیونی نمایش “خرس و ‏خواستگاری” بود که چندی پیش اجرای عمومی داشت و شبکه چهارم سیما آن را ضبط کرد.‏

شما از گروه هایی هستید که معمولا نمایش هایی که تولید می کنند به اجرای عمومی می رسد؟

ما به هیچ عنوان مدعی نیستیم هر کاری که تولید کردیم باید اجرا شود، اما حداقل خواستار مشخص شدن سرنوشت این ‏تولیدات از جانب مدیران تئاتر هستیم. البته به این موضوع هم رسیده‌ایم که برگزیده شدن در جشنواره و قول اجرای ‏عمومی نمایش‌ها یک وعده تزئینی است و این اداره کل هنرهای نمایشی است که تصمیم می‌گیرد چه نمایشی اجرا برود ‏یا نرود.‏

فکرمی کنید مهم ترین مشکلات بازیگران ما درتئاتر امروزه چیست؟

بازیگری تئاتر بسیار شغل خطرناک و سختی است.با تمام سختی ها کمترین حمایت های مالی از آنها به عمل می ‏آید.برای پرداخت دستمزدها بدترین برخوردها شکل می گیرد و درآخر پولی که رقم ناچیزی دارد با کسر مالیات ها به ‏بازیگر می رسانند. البته ناگفته نماند که امروزه بخش هایی برای حمایت از بازیگران تئاتربه وجود آمده اند که بد نیستند ‏اما بسیار کم اند. یکی از دلایل کوچ تئاتری ها به سینما همین بحث پول است. هیچ نظام و قانون سر و شکل داری برای ‏سروسامان دادن اوضاع تدوین نمی شود.‏

با این همه مشکلات عدیده که انگار تمامی هم ندارد پس چگونه است که شما هنوز در تئاتر دوام آوردید و یا ‏اینکه بسیار دیگر درآن کار می کنند؟

ببینید بسیار هستند که تئاتر را برای خد محفلی برای گذران اقتصاد تبدیل کرده اند و خوب هم این کاررا بلدند و انجام می ‏دهند. اما داستان برای امثال ما فرق می کند. مگر می شود که مثلا من الان شما را به کار دیگری دعوت کنم؟ اگر این ‏شغل در پوست و روح تو غلطیده باشد نمی شود به سادگی تو را از آن راند. تئاتر با همه جذابیت هایش برای ما هم ‏همین مسئله را دارد.‏