سیاست نویدبخش آمریکا در قبال ایران

نویسنده

bushakharinroozha.jpg

حسن ابونیماه

بر اساس گزارش های اخیر، دولت بوش قبل از کناره گیری از قدرت، برای اولین بار پس از قطع ‏روابط تهران و واشنگتن در سال 1979، به طور رسمی در ایران حضور دیپلماتیک خواهد داشت. ‏تأسیس دفتر حفاظت از منافع آمریکا در تهران اولین گام در جهت احیای روابط کامل دیپلماتیک دو ‏کشور خواهد بود. ‏

روزنامۀ سیاتل تایمز 24 اکتبر به نقل از مقامات بلندپایۀ دولت بوش گزارش داد، تهران پس از انتشار ‏شایعات مربوط به این موضوع در تابستان سال گذشته از پیشنهاد آمریکا مطلع شد. در این روزنامه ‏همچنین آمده است، تصور می شود محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران از این اقدام آمریکا ‏استقبال کند.‏

اگرچه تصمیم نهایی هنوز توسط ایالات متحده گرفته نشده، اما یک دیپلمات آمریکایی هدایت این ‏مأموریت را به عهده گرفته است. این تغییر شرایط خارق العاده است. اگرچه بنظر می رسد دولت ‏بوش از تهدیدهای حمله به ایران کناره گرفته است، اما برخی از مقامات اسرائیل و برخی از حامیان ‏مشتاق آنها در واشنگتن هنوز مایلند این اتفاق بیفتد. آنها قطعا ً دست به هر اقدامی خواهند زد تا بتوانند ‏ازسرگیری روابط ایران و آمریکا را تضعیف کنند.‏

سال هاست که منطقۀ خاورمیانه به دو جریان مهم تقسیم شده است. یک طرف به اصطلاح “میانه ‏روها” هستند که موضع آنها به طور مستقیم به حمایت مالی، سیاسی و نظامی آمریکا و به طور ‏غیرمستقیم به دشمنی آمریکا با ایران و نفوذ رو به گسترش ایران در منطقه بستگی دارد. ‏

طرف دیگر، جریان مخالف متشکل از ایران و متحدانش – از جمله سوریه، حماس، حزب الله و ‏احزاب شیعۀ عراق و سایر نقاط جهان – هستند که به گفتۀ آمریکا “افراطی ها” نامیده می شوند. میانه ‏روها، که شامل کشورهای خلیج فارس و سایر کشورهای عربی، تشکیلات خودگران فلسطین در رام ‏الله و اتحادیۀ عرب هستند، ایران را یک تهدید مهم استراتژیک در منطقه می دانند. آنها ایران را متهم ‏می کنند به اینکه با حمایت از گروه های شیعه در سراسر منطقه تلاش می کند سلطۀ خود را گسترش ‏دهد. آنها همچنین مدعی اند که ایران از “تروریسم” و “افراط گرایانی” که مخالف فرآیند صلح با ‏اسرائیل هستند، حمایت می کنند.‏

اگر ایران همانی است که آمریکا و متحدانش مدعی اند، هست، پس چرا ایالات متحده بدنبال بازگشایی ‏دفتر حفاظت از منافع در تهران است؟ پاسخ این سؤال ساده است: این کار سیاست انتخاب نیست، بلکه ‏شناخت عملی و دیرهنگام از واقعیت است. جنگ با ایران تحت هر شرایطی فاجعه بار خواهد بود. ‏آمریکا این را می داند و بنابراین، این گزینه عملا ً از دستور کار دولتمردان این کشور حذف شده ‏است. ‏

حتی یک مفسر مهم مانند راجر کوهن نویسندۀ روزنامۀ نیویورک تایمز در تاریخ 23 اکتبر بر بازبینی ‏کامل رویکرد آمریکا در قبال ایران تأکید کرد و گفت، “آیت الله علی خامنه ای می داند که قدرت ایران ‏تا چه اندازه طی سال های اخیر بخاطر برکناری دشمن اصلی این کشور یعنی صدام حسین توسط ‏آمریکا و به قدرت رسیدن شیعیان در بغداد افزایش یافته است. او می داند آمریکا تا چه اندازه از نظر ‏نظامی از پا افتاده است. او می داند که برنامۀ هسته ای در داخل کشور نماد اهداف منطقه ای ایران ‏است و می داند که اسرائیل بمب دارد. درس سال های (ریاست جمهوری) بوش این است که سرگرم ‏بودن با توهمات بی فایده است.“‏

ارزیابی های منصفانۀ آمریکایی ها نشان می دهد که تنها مبنای دشمنی ایران و آمریکا، مداخلۀ ایالات ‏متحده در امور ایران بوده است. از جملۀ این مداخلات می توان به سرنگونی دولت دموکرات مصدق، ‏حمایت از رژیم شاه، حمایت از تجاوز نظامی صدام حسین به ایران در سال 1980 و دامن زدن به این ‏جنگ اشاره کرد. بسیاری از اقدامات ایران، حتی اقدامات توجیه ناپذیر مانند بحران گروگانگیری، ‏واکنش های این کشور بوده اند.‏

ایران هرگز تلاش نکرده است دولت آمریکا را سرنگون کند. ایران هرگز به همسایگان آمریکا تجاوز ‏نکرده است. مادامی که ایالات متحده سیاست های نامعقول خود را دنبال کند، ایران دشمن آمریکا ‏خواهد بود. حتی اگر تمام ادعاهای میانه روها بر ضد ایران درست باشد، باز هم خصومت و تشدید آن ‏راه حل درست نخواهد بود. ایران بخش لاینفک منطقه است و اهداف و منافع مشروعی دارد که باید به ‏آن اجازه داد در چارچوب توافقات منطقه، آنها را دنبال کند.‏

این امکان بایستی در محیطی آرام و صمیمانه به بوتۀ آزمایش گذاشته شود و برقراری روابط مجدد ‏ایران و آمریکا اولین گام مثبت خواهد بود. جنگ و مقابله و سلطه از خارج از منطقه هرگز اجازه ‏نخواهد داد اهدافی مانند حل منصفانۀ درگیری اسرائیل و فلسطین، خاورمیانه ای عاری از سلاح های ‏کشتار جمعی، عراقی آباد و باثبات و مناسبات عادی و آزاد در سراسر منطقه تحقق پیدا کنند.‏

گفتگو بر مبنای شناخت و احترام متقابل می تواند به تحقق این اهداف کمک کند. بگذارید این گزینه ‏بعنوان جایگزینی برای ماجراجویی نظامی و هرج و مرج دیپلماتیک امتحان شود.‏

منبع: دیلی استار، 11 نوامبر‏