احمدی نژاد، ابوموسی و الشرق الاوسط

حسین باستانی
حسین باستانی

روز دوشنبه، روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن از “طرح محمود احمدی‌نژاد” برای حل مساله جزایر سه‌گانه خبر داد. این روزنامه نوشت: محمود احمدی نژاد آماده بازگشت به توافقنامه تقسیم اداره جزیره ابوموسی و صرف نظر کردن از موضوع حاکمیت کامل بر این جزیره است و ایران همچنین تغییرات جغرافیایی و جمعیتی به نفع حاکمیت کامل ایران بر این جزیره را متوقف خواهد کرد!

انتشار این خبر شگفت انگیز، آن هم از سوی روزنامه ای مشهور چون الشرق الاوسط، موضوعی نبود که به راحتی قابل نادیده گرفتن باشد و از آن جا که موضوع خبر، به تمامیت ارضی ایران مربوط می شد، انتظار می رفت که توضیح دولت ایران در مورد این خبر، متناسب با اهمیت آن باشد. اما واکنش مقامات دولتی به خبر، یک اتفاق شگفت انگیز دیگر بود. کل واکنش، اظهارات دیروز “یک منبع آگاه” بی نام و نشان، در گفتگو با خبرگزاری فارس بود، به شرح زیر: “یک منبع آگاه در گفتگو با فارس اخبار منتشره از سوی برخی رسانه‌ها در خصوص طرح مطروحه از سوی جمهوری اسلامی ایران به مقامات امارات درباره جزیره ایرانی ابوموسی را یک سناریوی ساختگی و بی‌پایه خواند و هدف از انتشار این گونه اخبار را تحت تاثیر قرار دادن آثار و نتایج سازنده و مفید سفر محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران به امارات عربی متحده و نتایج حاصل از این سفر عنوان کرد. “این “منبع آگاه” در عین حال لازم می دید بلافاصله این توضیح را هم به اظهارات خود بیفزاید که: “جمهوری اسلامی ایران همواره تاکید داشته مسائل مربوط به سوء تفاهم درباره جزیره ایرانی ابوموسی از طریق گفت‌وگوهای دوستانه و برادرانه قابل حل است.”

چرا باید تکذیب خبری به این اهمیت در ارتباط با تمامیت ارضی ایران، به این شیوه “غیر رسمی” انجام شود؟ تا آنجا که حافظه روزنامه نگاران یاری می کند، همکاران آقای احمدی نژاد و حتی شخص رییس جمهور در “تکذیب کردن” اخبار مرتبط با ایشان از “اعتماد به نفس” شگفت انگیزی برخوردارند. یادمان نرفته که چگونه رییس دفتر رییس جمهور، این که آقای احمدی نژاد از پدیدار شدن یک “هاله نور” دور سر خود در هنگام سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل سخن گفته باشد را (سخنانی که فیلم آن روی اینترنت موجود است و صدها هزارنفر آن را دیده اند) به چه راحتی تکذیب کردند. همچنین، یادمان نرفته که خود رییس جمهور، چگونه از اساس منکر شدند که در هنگام تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری از “آوردن نفت بر سر سفره های مردم” سخن گفته باشند (سخنی که میلیون ها ایرانی آن را شنیده و خوانده اند). اما با وجود چنین اعتماد به نفس بالایی برای تکذیب اخبار، مشخص نیست چرا وقتی خبر الشرق الوسط در مورد بذل و بخشش خاک ایران توسط آقای احمدی نژاد منتشر می شود، هیچ کس در دفتر رییس جمهور یا دولت جمهوری اسلامی ایران، این قدر شهامت ندارد که با شفافیت (و بدون پنهان کردن نام خود) به تکذیب چنین خبر مهمی بپردازد؟

تمام اینها در حالی است که، به گزارش خبرگزاری های رسمی ایران، آقای احمدی نژاد، در جریان سفر اخیر خود به امارات متحده (به عنوان اولین رییس جمهور تاریخ ایران که لازم دیده به این شیخ نشین سفر کند)، با وجود تکرار ادعای مقامات اماراتی در خصوص مالکیت جزایر سه گانه همزمان با این سفر، اظهار داشته: “برخی مسائل‏‎ ‎در رسانه‌ها مطرح می‌شود و دشمنان منطقه نیز آن را مطرح می کنند، اما میان ما و‎ ‎امارات چنین مسائلی مطرح نیست!” بدون آن که توضیح بدهند ااین “بعضی مسایل” پیش پا افتاده - که اختلافی در خصوص مالکیت سه جزیره استراتژیک خلیج فارس است - چگونه در روابط ایران و امارات “مطرح نیست” و چه اتفاقی افتاده که قرار است مطرح نباشد؟

آیا آقای احمدی نژاد ابتکار مشخصی را برای مطرح نبودن این اختلاف پیشنهاد کرده اند؟ شاید واقعا جواب این سوال منفی باشد؛ اما آنچه ما را کنجکاو به دانستن اطلاعات بیشتر در این مورد می کند، وضعیت احساسی خاص رییس جمهور در هنگام سفر اخیر به امارات است، که ظاهرا در حال و هوای “ابتکارهای ناگهانی” برای بهبود روابط با کشورهای عربی بوده اند. سفری که در جریان آن، مثلا در جریان یک مصاحبه مطبوعاتی ناگهان احساساتی شدند و در پاسخ به سوالی فی البداهه در مورد رابطه با مصر گفتند: “اگر دولت مصر اعلام آمادگی کند تا‏‎ ‎پایان وقت اداری همین امروز ‏سفارت ایران را در قاهره برپا می‌کنیم!” (که البته از آن زمان تاکنون هم هیچ کس در دولت مصر کوچکترین اعتنایی به پیشنهاد آقای احمدی نژاد نشان نداده است). همان طور که فرضا در جریان سفر قبلی خود به آمریکای جنوبی نیز، در جریان مراسمی تبلیغاتی به همین شیوه گرفتار احساسات شدند و (بدون مجوز مجلس) از تاسیس صندوق مشترک 2 میلیارد دلاری ایران و ونزوئلا برای کمک به کشورهای ضدامپریالیستی آمریکای لاتین و سایر نقاط خبر دادند…

آیا کسی در دولت ایشان آن قدر احساس مسوولیت می کند که نفیا یا اثباتا، به طور شفاف در این زمینه ها اطلاع رسانی کند؟ از آن مهم تر، چگونه است که رسانه های دولتی “خیلی خیلی نگران امنیت ملی”، حتی در حد نقل خبر “الشرق لاوسط” نیز نسبت به شفاف سازی ادعایی به این اهمیت در مورد تمامیت ارضی ایران حساسیت نشان نمی دهند؟