تصویری از جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی
برنامه تغییر و تحول اسلامی در دروس دانشگاه های ایران، ابعاد تازه ای یافته است. خبرگزاری مهر، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، در گزارشی بخشی از تصمیمات جدید “شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی” را اعلام کرد. بر اساس این گزارش در رشته فلسفه، مدیریت، مطالعات زنان، روانشناسی و حتی معماری و شهرسازی تغییراتی اساسی صورت گرفته است. در بخشی از این گزارش از قول دبیر شورای تحول علوم انسانی آمده بود: “شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی از جانب شورای عالی انقلاب فرهنگی ماموریت دارد تا بازنگری مبانی معرفت شناختی علوم انسانی رایج در دانشگاه ها و باز تعریف این مبانی بر طبق اصول جهان بینی اسلام، وضعیت علوم انسانی در دانشگاه ها را بهبود ببخشد.”
بر همین اساس رشته فلسفه از دوره لیسانس حذف شده است. در رشته روانشناسی کلیه منابع تغییر کرده و همه گرایشهای مختلف روانشناسی به مقاطع فوق لیسانس و دکترا منتقل شده و برای رشته مطالعات زنان هم در گرایش “حقوق زن در اسلام” و “زن و خانواده” در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری راه اندازی شده است.
حجت الاسلام احمد احمدی رئیس انتشارات علوم انسانی سمت و عضو کارگروه تحول و ارتقای علوم انسانی هفته پیش در گفتگویی اعلام کرد: “در خصوص رشته فلسفه باید بگویم که ما سعی داریم ورودی به این رشته از مقطع کارشناسی ارشد به بالا صورت گیرد.از ابتدا هم این برنامه بود اما به دلیل مشکلات و فرصت اندک آن زمان نتوانستیم این کار را انجام دهیم اما در حال حاضر ما شاهد این امر هستیم که برخی رشته ها دانشجویان وارد می شوند در مقطع لیسانس اما بعد از فارغ التحصیلی آن کارایی که باید داشته باشند را ندارند. دانشجوی مقطع کارشناسی رشته فلسفه بعد از اتمام چهار سال تحصیل نه می تواند معلم معارف شود و نه چیز دیگری یعنی با مدرک کارشناسی رشته فلسفه دانشجو تنها دچار سردرگمی می شود و نمی تواند شغل مناسبی پیدا کند به همین خاطر ما پیشنهاد کردیم که اگر رشته ای حتی کارایی لازم را ندارد تغییر کند همان طور که در فلسفه این کار انجام خواهد شد.” او درباره اسلامی شدن دروس هم گفته بود: “ما سالانه کتاب های زیادی در حوزه علوم دینی منتشر می کنیم که می توانند توسط اساتید حوزوی تدریس شوند و یا محتوای مورد نیاز برخی دروس توسط این افراد آماده شود. در رشته هایی مانند فلسفه، حقوق، روانشناسی، مدیریت و… ما می توانیم از آیات و روایات و بیانات بزرگان دینمان استفاده نماییم.”
تلاش دوباره برای تغییر علوم انسانی و اسلامی کردن آن، پس از آن آغاز شد که آیت الله خامنه ای در شهریور ماه ۸۸، ضمن ابراز نگرانی از تحصیل “حدود دو میلیون دانشجو از سهمیلیون و نیم دانشجوی کشور در رشتههای علومانسانی” گفت: “این نگرانکننده است. بسیاری از مباحث علومانسانی، مبتنی بر فلسفههائی هستند که مبنایش مادیگری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربیها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بیاعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست. این از جملهی چیزهائی است که بایستی مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعههای دولتی مثل وزارت علوم، هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هم در هر مرکز تصمیمگیری که در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاهها و بیرون دانشگاهها.”
سخنان خامنه ای در اوج اعتراضهای خیابانی بعد از انتخابات بیان شده بود و برخی تحلیلگران این نگرانی را به دلیل نارضایتی های گسترده دانشجویان در دانشگاه ها می دانستند.
آیت الله خامنه ای حدود یک سال بعد نیز در جمع روحانیون علت هشدارهایش درباره علوم انسانی را صریحتر بیان کرد: “این علوم انسانیای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد.”
اکنون مدتهاست که شورای تحول و ارتقای علوم انسانی تلاش میکند که با تغییر ساختار و محتوای آموزشی علوم انسانی در دانشگاه ها، آن چیزهایی که “ماهیت معارض نظام” دارند را حذف کند. البته سطح سواد و میزان انتظاراتی که اعضای این شورا از تغییر و تحول دارند، متفاوت است.
اواخر خرداد ماه و در یکی از جلسات شورای تحول و ارتقای علوم انسانی که به ریاست غلامعلی حداد عادل تشکیل شده بود، دکتر محمد اسحاقی دبیر کارگروه رشته مطالعات زنان و خانواده، با اشاره به برگزاری بیش از ۵۰ جلسه در کارگروه مزبور گفت: “بازنگری در سرفصلهای رشته مطالعات زنان در خانواده، برپایه فرمایشات رهبر معظم انقلاب «مدظلهالعالی» مبنی بر نقد تفکرات فمینیستی و تبیین نظریه مترقی اسلام در این زمینه، انجام شده است.” او تاکید داشت: “با توجه به ظرافتهای موجود در موضوع خانواده و نقش محوری زن در خانواده، تمام سعی ما بر این بوده که استحکام بنای خانواده و ارائه راهکار علمی برای تحقق این هدف در همه ابعاد این رشته جاری باشد.”
حداد عادل نیز در همین جلسه اعلام کرد: “موضوع «زن و خانواده» در بسیاری از مؤلفههای اجتماعی مانند عفاف، ازدواج، جمعیت و… تأثیرگذار است و به همین دلیل باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.” او پیشنهاد کرد: “تأسیس رشته «مدیریت خانواده» به منظور آموزش نحوه اداره مطلوب خانواده به عنوان اصلیترین هسته شکل دهنده اجتماع یک ضرورت است و دراین رشته باید مباحثی مانند اخلاق در خانواده، بهداشت روانی در خانواده، مدیریت اقتصادی خانوار و… تدریس شود. جهتگیری تربیت دانشجو در رشته «مطالعات زنان و خانواده» باید تربیت افرادی باشد که بتوانند از مبانی فلسفی نظام حقوق زن و خانواده در اسلام دفاع کنند.”
منوچهر محمدی، دبیر کارگروه علوم سیاسی نیز چندی پیش درباره چگونگی اسلامی کردن علوم سیاسی در دانشگاه ها گفت: “واقعیت امر این است که این رشته تمامش ترجمه ای بود که از غرب آمده بود و مطلقاً نگاه اسلامی به آن نشده بود. البته نه به این معنا که دروس اسلامی نداشتیم، دروس اسلامی هم در کنارش بود اما کل رشته اسلامی نشده بود و اکثر قریب به اتفاق عناوین و سرفصل های دروس ترجمه ای بود که از غرب آمده بود. بنابراین ما بر اساس مبانی معرفتی اسلامی، مبانی هستی شناسی و انسان شناسی اسلامی به رشته علوم سیاسی نگاه کردیم و این تفاوت عمیقی با آنچه که نگاه غربی ها به رشته علوم سیاسی دارد داشت.”
او همچنین از “کار بسیار سنگینی” که برای مفهوم سازی انجام داده اند خبر داده و به عنوان یک نمونه گفته بود: “ما دیدیم که در این رشته تمام واژه هایی که به کار گرفته شده واژه های غربی و عموماً استعماری است. بنابراین می بایست ما مجدداً بازتعریف کنیم این مفاهیم را برای مثال واژه منطقه خاورمیانه، خاورمیانه یک کلمه استعماری است یعنی اروپا مرکز و محور دنیاست و براساس مرکزیت دنیا شرق و غرب را تعریف کرده است، خاورمیانه، خاور دور. ما مجدداً با توجه به تأثیری که اسلام بر منطقه داشته است آمدیم و مناطق را بازتعریف کردیم و واژه جهان اسلام را جایگزین واژه منطقه خاورمیانه کردیم.”
محمدی در حالی که تاکید داشت که این تغییرات از مهرماه اعمال خواهد شد، گفته بود: “ما تا به حال دانشجو تربیت نمی کردیم که نگاه اسلامی داشته باشد چون متأسفانه این مطالب از غرب آمده بود و دانشجو نمی توانست این حوادث را قرآنی اسلامی ببیند برای مثال در مورد مسئله سوریه اینکه نگاه ما مبتنی بر اسلام و قرآن است یاخیر یا در حوزه انرژی هسته ای حوزه ما بر چه اساسی است؟”
تلاش برای اسلامی کردن دانشگاه ها در ایران تلاشی تازه نیست. تعطیلی چند ساله دانشگاه ها در سال ۱۳۵۹ نیز با همین هدف صورت گرفته بود. در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز زمزمه انقلاب فرهنگی دوم برخاست که نشانه ای از نارضایتی حکومت از وضعیت دانشگاه ها داشت. در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی این نارضایتی به نگرانی تبدیل و حتی آیت الله خامنه ای خواستار آرامش در دانشگاه ها شده است. یکی از زمینه های فشار بر وزارت علوم، همین طرح اسلامی شدن دانشگاه ها است. چندی پیش محمدمهدی زاهدی وزیر سابق علوم و نماینده کنونی مجلس تاکید کرد: “یکی از مطالبات جدی مجلس از وزیر بعدی علوم تحول در علوم انسانی است و وی باید بحث تحقق علوم انسانی اسلامی و اسلامی شدن دانشگاه ها را دردستور کار خود قراردهد.”