علیرضا افتخاری با ضربات باتوم کشته شد

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» خانواده و گزارشگران بدون مرز اعلام کردند:

درحالیکه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در تماس روز کشته شدن یک روزنامه نگار در جریان اعتراضات پس از انتخابات  خرداد 88 را رد می کند، خانواده و نزدیکان علیرضا افتخاری می گویند پیکر این روزنامه نگار را که 25 خرداد 88 برای حضور در راهپیمایی مسالمت آمیز و میلیونی مردم از منزل خارج شده بود، تیرماه از پزشکی قانونی کهریزک تحویل گرفته اند. رضا معینی، مسئول بخش خاورمیانه گزارشگران بدون مرزهم تاکید می کند این سازمان همچنان به عنوان شاکی خصوصی پیگیر این پرونده است.

مادر علیرضا افتخاری به “روز” می گوید: علیرضا 25 خرداد رفت و 27 روز بعد جنازه اش را به ما دادند. گفتند خونریزی مغزی کرده. شکایت هم کردیم اما هیچ نتیجه ای نداشت. وکیل مان گفت به جایی نمی رسیم، بهتر است رضایت دهیم و….

خانم افتخاری بیش از این حاضر نیست سخنی بگوید و تنها بهاین بسنده  میکند که “گفتند حرف نزنید. چه فایده ای دارد الان حرف بزنم؟ پسر من رفت و دیگر کسی نمی تواند کاری برای من بکند و بچه ام را برگرداند. شما هم هر چه بنویسید برای من علیرضا نمی شود. من سپرده ام به خدا و او دادم را خواهد ستاند”.

یکی از نزدیکان آقای افتخاری اما به “روز” می گوید: خانواده علیرضا به شدت تحت فشار بودند همچنان هم این فشارها ادامه دارد تا جایی که حتی آنها را ناچار کردند منزل شان را عوض کنند. به آنها گفته بودند حق ندارند به کسی بگویند علیرضا، خبرنگار بوده. آنها هم به هر حال فرزندان دیگری دارند.از طرفی پدر علیرضا سکته مغزی کرده و زمین گیر بود، برای همین سکوت کردند و حرفی نزدند حتی شکایت شان را هم با رضایت، مختومه کردند.

او می افزاید: متاسفانه وکیلی که وکالت خانواده علیرضا را برعهده گرفت خیلی برای رضایت به خانواده فشار آورد و برای ما این موضوع واقعا خیلی عجیب بود، اما به هر حال فشارهای زیادی که روی خانواده بود باعث شد خانواده از حق خود برای پی گیری شکایت شان بگذرند.هیچ کاری هم از کس دیگری ساخته نبود. علیرضا در اصل با توجه به وضعیت پدرش، نان آور خانواده بود، این خانواده بعد از علیرضا واقعا خیلی مظلوم واقع شدند و کسی را نداشتند که از آنها حمایتی بکند.

به گفته این فرد، علیرضا افتخاری در جریان راهپیمایی میلیونی مردم در 25 خرداد، در خیابان آزادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت، پس از آن هیچ خبری از او در دست نبود تا زمانی که جنازه اش را تحویل خانواده دادند.

او می گوید: ضرباتی که بر سر علیرضا وارد شده بود منجر به خونریزی مغزی شده بود اما ما نمیدانیم  علیرضا در خیابان کشته شده یا اینکه پس از ضرب و شتم و بازداشت. نمی دانیم چه اتفاقی دقیقا برای او افتاده، آنچه مسلم است اینکه علیرضا در جریان راهپیمایی 25 خرداد از سوی ماموران مورد ضرب و شتم با باتوم قرار گرفته، پس از آن را خدا میداند.آیا علیرضا همان زمان جان باخته یا اینکه او را به جایی منتقل کرده اند، او تا 22 تیر که جنازه اش را به خانواده تحویل دادند کجا بوده و چه اتفاقاتی افتاده است.

علیرضا افتخاری، خبرنگار سابق روزنامه ابرار اقتصادی، تنها روزنامه نگاری است که بعد از انتخابات 88 و در جریان اعتراضات مردمی جان باخت اما تاکنون کمتر خبری از او منتشر شده و تنها گزارشگران بدون مرز، پی گیر کشته شدن او و وضعیت خانواده اش است.

 در تماس با دفتر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد از آنها درباره کشته شدن یک روزنامه نگار در جریان اعتراضات مردمی سئوال کردیم و خواهان صحبت با محمد جواد جعفرزاده شدیم. اما فردی که تلفن را پاسخ میداد گفت امکان صحبت با آقای جعفر زاده وجود ندارد و هیچ خبرنگاری هم کشته نشده است.

سردبیر روزنامه ابرار اقتصادی هم از هرگونه توضیحی درباره این روزنامه نگار خودداری میکند و سایر همکاران این روزنامه نیزحاضربه سخن گفتن در مورد وی نیستند. تلاش برای تماس با محمد صفی زاده، مدیر مسول این نشریه نیز به جایی نمی رسد تنها یکی از همکاران سابق آقای افتخاری به “روز” می گوید: علیرضا سالها خبرنگار ابرار اقتصادی بود اما مدتی قبل از کشته شدن  از روزنامه اخراج شد. با سردبیر روزنامه مشکل داشت ولی گاهی به روزنامه می آمد تا اینکه اول خبر ناپدید شدنش آمد بعد هم گفتند فوت کرده. همان موقع برخی از همکاران را احضار کردند و گفتند کسی حق ندارد درباره او حرفی بزند.

او می افزاید: این کاملا قابل درک است که همکاران علیرضا سکوت کنند و حرفی نزنند به هر حال فضای کشور امنیتی است و بعد از احضار و تهدید دیگر کسی نمی تواند ریسک کند.

 

گزارشگران بدون مرز؛ شاکی خصوصی

رضا معینی، مسئول بخش خاورمیانه گزارشگران بدون مرز اما با اشاره به بیانیه های این سازمان درباره کشته شدن علیرضا افتخاری می گوید: ما بخشی از واقعیت را منتشر کردیم البته بخشی از واقعیت را و با توجه به فشارهایی که روی خانواده می آوردند سعی کردیم برای آنها مشکل بیشتری پیش نیاید.

اولین بار سازمان گزارشگران بدون مرز 7 مرداد 88 دربیانیه ای خبر کشته شدن علیرضا افتخاری، خبرنگار سابق روزنامه ابرار اقتصادی را تائیدو رسما اعلام کرد که “این روزنامه نگار ۲۹ ساله در اثر ضربات باتوم بر سرش و خونریزی مغزی در تاریخ ۲۵ خرداد ماه کشته اما پیکرش در تاریخ ۲۲ تیر ماه به خانواده اش تحویل داده شده است”.

در بیانیه این سازمان آمده بود: “علیرضا افتخاری، اولین روزنامه نگار کشته شده در پی سرکوب اعتراضات مسالمت امیز مردم به تقلب و تخلف درانتخابات ۲۲ خرداد است. ما قاطعانه از مقامات ایران خواهان پاسخ در باره قتل این روزنامه نگار و روشن شدن علت و چگونگی کشته شدن وی هستیم. ما همچنان نگرانی خود را از وضعیت سلامت روزنامه نگاران زندانی که از همه حقوق خود محروم شده اند، اعلام می کنیم”.

رضا معینی اکنون با گذشت دو سال از کشته شدن علیرضا افتخاری می گوید: سازمان گزارشگران بدون مرز همچنان پی گیر است و تا وقتی حقیقت روشن نشود به عنوان شاکی پی گیری خواهیم کرد.

او می افزاید: ما براساس اساسنامه سازمان نه تنها درباره ایران، بلکه درباره سایر کشورها نیز می توانیم به عنوان شاکی خصوصی اقدام کنیم در این مورد بخصوص هم  پی گیری می کنیم.

از رضا معینی می پرسم: سازمان گزارشگران بدون مرز در دادگاههای بین المللی به عنوان شاکی خصوصی وارد می شود یا اینکه در داخل ایران نیز می تواند این قضیه را پی گیری کند؟ او می گوید: در سیستم قضایی جمهوری اسلامی چنین امکانی را نداریم تا زمانی که امکانات قانونی بود همکاران ما چنین می کردند. به عنوان نمونه در قضیه خانم زهرا کاظمی خانم عبادی و کانون مدافعان حقوق بشر این کار را کردند اما متاسفانه اکنون امکان مشخص  طرح شکایت در داخل ایران نیست اما بنا بر قوانین بین المللی این امکان وجود دارد. جمهوری اسلامیهم  پاسخگو نباشد بدون شک در خارج از کشور شکایت خود را پی گیری میکنیم. یک روز و دو روز و سه سال و دهسال هم طول بکشد اما این شکایت در جریان خواهد بود تا روزی که حقیقت برای همه روشن شود. این توضیح را هم بدهم که پی گیری های ما درباره آقای افتخاری، خانم کاظمی و سایر روزنامه نگارانی که در ایران کشته شدند همچون آقای مختاری، آقای شریف، آقای پوینده و  دوانی که تاکنون همچنان ناپدید است و… ربطی به انتقام گیری و… ندارد در اصل مساله ما عدالت و روشن شدن وضعیت است.

مسئول بخش خاورمیانه گزارشگران بدون مرز سپس با اشاره به فشارهایی که بر خانواده  افتخاری وارد می شود می گوید: خانواده اقای افتخاری مثل بقیه خانواده های قربانیان سالهای گذشته و از جمله خانواده های قربانیان پس از انتخابات تحت فشارند و به طور ویژه با ایجاد وحشت آنها را به سمت عدم استفاده از حقوق شهروندی خودشان برای پی گیری شکایت بردند، اما مساله اینجا است که گرفتن رضایت از خانواده های قربانیان و خانواده آقای افتخاری حتی برخلاف قوانین جمهوری اسلامی است. رضایت به چی داده اند؟ اصلا مشخص شده که علیرضا افتخاری کجا کشته شده؟ در خیابان؟ زندان؟ کهریزک؟ کجا بوده؟ بدون اینکه این حقایق روشن شود چگونه می توان بخشش کرد یا رضایت داد؟ جز آنکه فشاری بر بالای سر این خانواده هست که آنها را ناچار از رضایت دادن میکند؟

او می افزاید: متاسفانه جمهوری اسلامی با تحت فشار قرار دادن خانواده و همکاران آقای افتخاری امکان پی گیری شکایت را نداده. البته این تنها مختص خانواده آقای افتخاری نیست در بسیاری قتل های دیگر هم وضع بدین منوال است. جمهوری اسلامی یکی از رژیم هایی است که به هیچ عنوان امکان شکایت به خانواده های قربانیان را نمیدهد و در نهایت تنها به طرح شکایت محدود می شود و امکان هیچ نوع پی گیری نیست. گو اینکه در 32 سال گذشته هیچ کسی در ایران از حکومت شاکی نبوده عملا همه پرونده ها را مختومه و با ایجاد وحشت  حق شکایت و پی گیری را از خانواده های قربانیان سلب میکنند.

به گفته آقای معینی، مقامات قضایی از پذیرش شکایات خانواده های قربانیان خودسرانه سرباز می زنند.

مسئول بخش خاورمیانه سازمان گزارشگران بدون مرز می افزاید: متاسفانه قضیه آقای افتخاری در کنار قضیه خانم زهرا کاظمی و روزنامه نگارانی که در جریان قتل های زنجیره ای به قتل رسیدند، در ایران در چارچوب مصونیت از مجازات مانده و امیدی هم به حل این مساله ها از سوی جمهوری اسلامی نیست چون جمهوری اسلامی از ابتدا نشان داده که خشونت ورزان در چارچوب مصونیت از مجازات قرار می گیرند. ما در اطلاعیه مشترکی که با سازمان عفو بین الملل، خانم شیرین عبادی، اتحادیه جامعه حقوق بشر و کمپین بین المللی حقوق بشر درباره خانم هاله سحابی منتشر کردیم به این مساله عدم مجازات اشاره کرده ایم.

او می افزاید: اکنون گزارش مفصلی از چگونگی نقض حقوق بشر و نقض آزادی بیان در ایران برای آقای احمد شهید، گزارشگر سازمان ملل نوشته و خواهان پی گیری قتل علیرضا افتخاری و مرگ مناقشه برانگیز هدی صابر شده ایم. متاسفانه وضعیت خوبی در ایران حاکم نیست و ما با توجه به اوضاع فعلی هر لحظه در انتظار وقوع مساله ای چون مساله اقای افتخاری برای سایر روزنامه نگاران و وب نگاران بخصوص در زندان ها هستیم.