ماموریت رایس در خاورمیانه: کنترل ایران

نویسنده

rice525.jpg

دن مورفی و رشید ابو السمه

کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا، روز چهار شنبه با صعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان سعودی دیدار کرد. رایس در مورد نگرانی های ایالات متحده در مورد خاورمیانه و از جمله نفوذ ایران در منطقه گفتگو نمود.

وزیران امور خارجه و دفاع ایالات متحده در حال برگزاری دیدارهای پر سر و صدای خود با رهبران اسراییل و اعراب هستند، که به نوبه خود جزیی از جهت گیری جدید استراتژی بوش در ارتباط با ایران است: کنترل به روش جنگ سرد.

این سفر در راستای پیشنهاد کمک نظامی 20 میلیارد دلاری ایالات متحده به اعراب خلیج فارس (عمدتا” عربستان سعودی) و یک مجموعه 30 میلیارد دلاری کمک نظامی به اسراییل است. کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا هدف از انجام این معامله را پنهان نمی کند و می گوید ایران تنها و مهمترین کشوری است که چالشی برای… مصالح ایالات متحده در خاورمیانهبه حساب می آید.

عادل الطریفی، تحلیلگر سعودی که بر روی روابط کشورش با ایران کار می کند می گوید: “گفتگوهای سه شنبه شب میان پادشاه عربستان- ملک عبدالله و وزیر امورخارجه کاندولیزا رایس بسیار مهم است زیرا آنها علایمی مبتنی بر آغاز یک چیدمان سیاسی از ایالات متحده، حکام خلیج فارس و مصر از یک سو و ایران از سوی دیگررا ابراز کردند.”

آقای طریفی می گوید از آنجا که اقدامات ایالات متحده در عراق به نتایج زودرسی نمی رسد، آمریکا می خواهد توجه را به سمت دیگری جلب کند.

او می گوید “آمریکایی ها منتظر به نتیجه رسیدن اقداماتشان در عراق بودند ولی چون کارها به خوبی پیش نمی رود، آنها تصمیم گرفتند ایران را به عنوان متخاصم جدید اعلام کنند. برای دولت بوش مهم است تا قبل از بررسی برنامه اقدامات آمریکا توسط کنگره درماه سپتامبر، دستاوردهایی در خاورمیانه را به نمایش بگذارند.”

میر جاویدانفر، کارشناس و نویسنده “راز هسته ای ایران” از تل آویو می گوید: “وقتی آمریکا می گوید کشورهای همسایه عراق که هم پیمانان ما هستند باید محافظت شوند در واقع نوعی حرکت بازدارنده را انجام می دهد.”

“غیرواقعی به نظر می رسد آمریکا (از عراق) عقب نشینی کند، بنابراین با حمایت از کشورهایی که روابط خوبی با آنها دارد، مشغول کشیدن حصار بزرگی به دور عراق است.”

معذالک از آنجا که در نهایت خروج نیروهای آمریکا از عراق بسیار محتمل به نظر می رسد، این ممکن است منتهی به ایجاد سدی از دولت های عرب سنی، خصوصا” همسایگان ایران در خلیج فارس، به عنوان مجری اصلی سیاست های ایالات متحده شود.

اسرائیل که علنا” با تجهیز نظامی عربستان در دهه 1980 مخالف بود، اکنون روشن کرده که با معامله فعلی مخالفتی ندارد. ایهود باراک نخست وزیر اسراییل گفت تصمیم آمریکا را درک می کند. او گفت: “نیاز به یک اتحاد میان ایالات متحده و ما در برابر ایران هست.”

آقای جاویدانفر می گوید: “برای اسراییل اولویت اول ایران است، و در این مورد آنها عربستان را طرف اسراییل می دانند. هر دو منافع متقابلی در بازداری و کنترل ایران دارند.”

تحلیلگران می گویند اسراییل گوشه چشمی هم برای وارد کردن بیشتر عربستان به تلاش ها برای صلح با فلسطینیان – و احتمالا” قرار دادن آنها در موقعیتی هستند که به عنوان سومین کشور عرب، اسراییل را به رسمیت بشناسند. بوش کنفرانس صلح اعراب-اسراییل را برای پاییز آینده در اسرائیل پیشنهاد کرده است. شاهزاده صعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان گفت کشورش حضور در این کنفرانس را مورد توجه قرار خواهد داد اما به این شرط که فقط “موضوعات اصلی” در آن بررسی شود.

به نظر می رسد این مطلب اشاره به پیشنهاد قبلی سعودی هاست که صلح و به رسمیت شناختن از سوی همه حکام عرب را در ازای چشم پوشی اسرائیل از اراضی تحت اشغال طی جنگ سال 1967 وعده می داد.

به هر حال اینکه آیا کمک های نظامی ایالات متحده منجر به تغییرات قابل توجهی در جاه طلبی های ایران و یا برقراری نهایی ثبات در عراق بشود، چیزی است که باید منتظر ماند و دید.

سفرخانم رایس و وزیر دفاع ایالات متحده رابرت گیتس به مصر، عربستان سعودی، اسراییل و منطقه خودگردان فلسطینیان در رام الله با اظهارات تخطئه آمیز زالمای خلیلزاد، نماینده آمریکا در سازمان ملل و سفیر پیشین این کشور در عراق همراه بود. وی عربستان سعودی را متهم به تخریب مخفیانه ثبات در عراق نمود، اظهاراتی شبیه آنچه ایالات متحده به ایران نسبت می دهد.

جمال کاشوقی، مدیر هیئت تحریریه روزنامه الوطن چاپ عربستان گفت این کشور تا همین اواخر که وزیر دفاع پیشین ایالات متحده، دانالد رامسفلد از عربستان و سایر کشورهای میانه رو عرب درخواست کرده بود در عراق دخالت نکنند، به آمریکا کمک نمی کرد.

او گفت: “در حالیکه حضور ما در لبنان مشهود است، حضورمان در عراق خصوصا” زمانی که رامسفلد وزیر دفاع آمریکا بود به همراه اردن نامطلوب خوانده شده و محدود شد. اما حالا آمریکایی ها از ما می خواهند به آنها در عراق کمک کنیم.”

آقای کاشوقی می گوید عربستان سعودی می تواند مانع ازعبور افراد جهادی از مرزاین کشور به عراق شود که بسیاری از آنها شهروندان سعودی هستند.

او می گوید عربستان مرزهای خود با عراق را کاملا” ایمن کرده و این سوریه است که به جنگجویان سعودی اجازه عبور غیرقانونی از مرزهایش به سوی عراق را می دهد.

وی می گوید: “مشکل در اینجا سوریه است. همه بمب گذارهای انتحاری از سوریه به عراق می روند.”

استراتژی جدید محدودسازی ایران که در حال شکل گیری در خاورمیانه است، بازسازی مدلی از جنگ سرد بازدارنده اتحاد جماهیر شوروی است. در آن زمان، ایالات متحده قوای نظامی کشورهایی نظیر عربستان سعودی، مصر و نیز کشورهای آزاد اروپایی را با استدلالی دوگانه تجهیز(تجهیز بالستیکی) نمود: از یک سو تشکیل دوستان قوی و به این ترتیب محدودسازی جاه طلبی ها در قلمرو آن کشور، و از سوی دیگر وارد نمودن شوروی به یک مسابقه تسلیحاتی که بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند آمریکا و دوستانش خیلی بهتر از کرملین از عهده مالی آن بر می آید.

رایس که تخصص دانشگاهی اش در مسایل مربوط به شوروی و برنامه های علیه آن کشور بود، حالا در پی اجرای سیاستی برگرفته از یک دفترچه قدیمی در خاورمیانه است.

ارواند ابراهیمیان، تحلیلگر مسایل ایران و تاریخ شناس در کالج باروچ در نیویورک می گوید: “ایران، شوروی نیست. در سال 1946، ارتش سرخ تا برلین پیش رفته بود و برای پیروزی در جنگ کمک می کرد. ایران چه قابلیت هایی دارد؟ این کهنه سرباز قدیمی نیاز به برخور با یک واقعیت دارد.”

آقای آبراهیمیان ضمنا” می گوید اینکه تجهیزعربستان و همسایگانش به نوعی ایران را باز می دارد صحیح نیست و در واقع ممکن است ایران را در رسیدن به این نظر که دستیابی به بمب هسته ای بهترین راه تضمین بقاء است تشویق کند.

او می گوید: “ایران در خارج از مرزهایش هیچ توان نظامی ندارد، بودجه نظامی اش به اندازه بودجه نظامی کویت و امارات متحده عربی روی هم است… هیچ توان برنامه ریزی ندارد. مطمئناً ایران قادر به پشتیبانی از جنگجویان عراقی هست اما تهدیدی برای عربستان سعودی نمی باشد. من فکر می کنم بنا بر تجهیز و استفاده از عربستان و سایر حکام خلیج فارس است تا بگویند: ما مشغول تشکیل یک اتحاد در برابر ایران هستیم و به این ترتیب توجهات از عراق و فلسطین دور شود.”

آبراهیمیان می گوید اگر استدلال بر راندن ایران به سوی یک مسابقه تسلیحاتی پرخرج باشد، نتایج آن نگران کننده خواهد بود. “قابل تصور نیست که ایران واکنشی نشان ندهد. خطر تشویق ایران به مسابقه تسلیحاتی در این است که آنها گزینه آسانتریعنی راه هسته ای را انتخاب کنند.”

جاویدانفر نیز از اینکه افزایش توان نظامی موجب تشویق ایران در جاه طلبی های هسته ای شود ابراز نگرانی می کند. نگرانی ها از اعطای امتیازات به عربستان در حالیکه این کشور نیز در خونریزی ها در عراق مشارکت دارد وجود دارد و این چیزی است که در عمل به ایران کمک می کند.

وی می گوید: “آمریکایی ها به جای فروش سلاح به سعودی ها باید قوای نظامی آنها را، چنانچه در حال حاضر شامل اعضای سنی نمی شود، کنترل کنند.”

“تحویل سلاح به سعودی ها در حالیکه آنها خود بخشی از مشکل در عراق هستند به معنی آشفته کردن بیشتر اوضاع است. این موضع ایران را تقویت می کند زیرا شیعیانی که به هم پیمانی با آمریکا امیدوار بودند، اکنون با تمایل بیش از پیش به اردوگاه شیعیان ملحق خواهند شد.”

ظاهراً مقامات آمریکایی بر این باورند که عربستان سعودی می تواند از نفوذ خود در کشاندن جنگجویان سنی به پای میز مذاکره استفاده کند.

تحلیلگران در عربستان می گویند تا زمانیکه این کشور از دریافت کمک بیشتر خشنود است، از رویارویی آشکار با جمهوری اسلامی ایران طفره خواهد رفت و خط مشی متفاوتی در مقایسه با آمریکا در پیش می گیرد. عربستان اخیرا” میزبان محمود احمدی نژاد بود.

آقای کاشوقی می گوید: “عربستان بر اساس منافع خود بر روی موضوع محدودسازی ایران کار می کند. سیاست ما این است که برای آنها خلائی به جا نگزاریم، و ضمنا” با آنها مشارکتی در امور و یا همراهی موثری نکنیم.”

او گفت: “سعودی ها دریافته اند که در ایران دو جناح وجود دارد: طبقه سخت و طبقه میانه رو.”


منبع: کریستین ساینیس مانیتور 4 آگوست 2007