رای مردم همیشه میزان نیست

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» تفسیر تازه ای در جهت بی اعتباری انتخابات در جمهوری اسلامی

“با وجود نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس نهم٬ اصول‌گرایان پروژه‌ای جدید را آغاز کرده‌اند و علاوه بر تعریف و تمجیدهای مکرر از رهبر جمهوری‌اسلامی٬ آرای مردم را تنها در شرایطی معتبر دانسته‌اند که مطابق موازین اسلامی باشد.

خبرگزاری دانشجویان ایران - از زیر مجموعه‌های خبرگزاری فارس٬ نزدیک به سپاه پاسداران - در گفت‌وگو با فردی به نام از قول وی با اشاره به جمله‌ای از ایت‌الله خمینی٬ نوشت: “میزان رأی ملت است، بدین معنی نیست که ملت می‌تواند خلاف شرع خواسته‌ای را طلب کند. در حقیقت رأی ملت در چارچوب خاصی میزان است”.

وی همچنین با اشاره به این نکته که “امام در میزان بودن رأی ملت، تلقی غربی آن را مراد ندانسته‌اند؛ این از جمله تحریفات تقطیعی کهنه‌ای است که درباره امام وجود دارد”٬ اضافه کرده است: “وقتی امام می‌گویند همه چیز ما اسلام است، دیگر نمی‌توان پذیرفت که مراد از «میزان رأی ملت است»، تلقی غربی آن است. بدین معنی که وقتی شورای نگهبان به وظایف خود عمل کرد و روند کار در چارچوب قانون پیش رفت، اینجا دیگر میزان رأی ملت است”.

هم‌زمان با انتشار سخنان جعفری٬ محمدنبی حبیبی٬ دبیرکل حزب موتلفه٬ در گفت‌وگویی با ایلنا٬ درباره رای مردم٬ این‌گونه اظهارنظر کرد: “رای مردم در انتخابات مجلس و شورای شهر اعتبار دارد اما این اعتبار با رنگ اسلامی قابل قبول است، یا اگر در مجلس لایحه‌ای خلاف قوانین اسلامی باشد معتبر نیست”. وی از جمهوری‌اسلامی با عنوان “مدلی ویژه” نام برد که در آن رای مردم به شرط انطباق با موازین دینی معتبر است.

این برای چندمین بار است که اصول‌گرایان به صراحت رای مردم در در شرایط خاصی قابل اطمینان می‌دانند. پیش از این جعفر سبحانی٬ از مراجع تقلید٬ نیز گفته بود که لازم است “ولایت فقیهی در کنار حکومت مردم بر مردم باشد و آن را کنترل کند تا آن‌ها در راه اسلام قدم بردارند. در جمهوری اسلامی باید مردم و رای آن‌ها توسط ولی فقیه قالب‌گیری شود تا در راه اسلام باشد”.

در چند ماه گذشته میزان سخنان این‌گونه درباره ولایت فقیه و شخص علی خامنه‌ای روند رو به رشدی داشته است. محمدرضا نقدی٬ رییس سازمان بسیج مستضعفین٬ مخالفان ولایت فقیه و افرادی را که مقابل نظام ولایی می‌ایستند، بدتر از افراد فاسدالاخلاق دانسته بود.

عبدالرضا رستگار٬ نماینده ولی فقیه در سپاه هرمزگان نیز گفته بود: “کسانی که با ولی فقیه مخالفت کنند با امام زمان خود مخالفت کرده‌اند و کسانی که با امام زمان مخالفت کنند با خدا مخالفت کرده‌اند و مشرک هستند”.

علی‌رضا پناهیان٬ از روحانیون نزدیک به رهبر جمهوری‌اسلامی و ازاعضای قرارگاه عمار نیز٬ درباره حکومت جمهوری‌اسلامی گفته بود: “گوهر مرکزی حرف ما یک کلمه بیش نیست و آن ولایت فقیه است و نه انسانیت، عدالت و مفاهیم دینی”.

محمدحسن اختری٬ دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت می‌گوید نیز از رهبر جمهوری اسلامی با عنوان “بزرگ‌ترین نعمت خداوند متعال از نظر علمی، فقهی و سیاسی در جهان معاصر” نام برده و گفته بود: “هیچ‌کس را نمی‌توان با ایشان در زمینه نگاه به مسائل جهانی و داخلی مقایسه کرد”.

برخی بر این عقیده‌اند که با توجه به زیر سوال رفتن مشروعیت رهبر جمهوری اسلامی در دو سال و نیم گذشته و به دنبال اعتراضات پس از انتخابات٬ حامیان وی به دنبال این هستند که به این شیوه٬‌مشروعیت از دست رفته را به وی بازگردانند.

شاید به همین دلیل بود که حسن اکبری٬ نماینده ولی فقیه در سپاه قم از ولایت فقیه با عنوان می‌گوید “نماد دین” در جان نام برد و گفت: “تا جان در بدن داریم مطیع ولایت هستیم و در راه ولایت جان خود را در طبق اخلاص قرار می‌دهیم”.

سخنان این‌چنینی به خصوص بعد از برخی انتقادات تلویحی از عملکرد رهبر جمهوری‌اسلامی توسط نیروهای اصول‌گرا - نظیر عماد افروغ و علی مطهری - و همچنین یادداشت حسین علایی و نامه‌های محمد نوری‌زاد افزایش یافته است.

این انتقادات با واکنش افرادی چون احمد علم‌الهدی٬ امام جمعه مشهد٬ روبه‌رو شده بود که درباره این انتقادات گفته بود: “نباید با بیان نقدهایی٬ مردم را نسبت به نظام اسلامی دچار تردید کرد و‌‌ همان بلایی که بعد از پیامبر اکرم بر سر مردم آمد، به سر ملت ما نیز بیاید”.

عماد افروغ٬ نماینده اصول‌گرای مجلس هفتم اما٬ درباره رهبر جمهوری‌اسلامی٬ اخیرا این گونه اظهارنظر کرده است: “محدودیتی که وجه حقانی و دینی مردم‌سالاری دینی برای مقبولیت ایجاد می‌کند، این است که مردم حق ندارند دور هر کسی حلقه بزنند و از هر کسی اطاعت بکنند. محدودیتی که مردم‌سالاری برای وجه دینی ایجاد می‌کند، این است؛ کسانی که حقانیت دارند٬ حق ترور و کودتا ندارند. حق ندارند با تمسک به هر وسیله‌ای به قدرت برسند یا به قدرت بیشتر دست پیدا کنند یا قدرت را حفظ کنند”.

پیش از این علی مطهری٬ نماینده مجلس هشتم٬ نیز درباره این نوع نگاه‌ها به رهبر جمهوری‌اسلامی گفته بود: “اصل نامه‌نگاری رهبری را درست می‌دانم و حق هر شهروندی است که از مقام رهبری حضورا یا به وسیله نامه سؤال کند، اما ادبیات نامه‌ها باید مودبانه و محترمانه باشد و باید به گونه‌ای عمل شود که ابهت و اقتدار رهبری شکسته نشود. گاهی مرید‌ها و اطرافیان یک شخصیت کار را خراب می‌کنند چون تمایل به بت‌سازی و عدم پاسخگویی آن شخصیت دارند”.