مواجهه بوروکرات ها در جمهوری اسلامی با نظامیان مختصات خود را دارد. در همایش مبارزه با فساد، آن هم در نظامی که فساد در ظاهر صدای همه را در آورده، رئیس دولت به کنایه و اشاره از تجمع تفنگ و پول و رسانه در کنار هم می گوید و اینکه تجمع این سه، ابوذر و سلمان را هم فاسد می کند. البته این سخن درست نیست چرا که ابوذر در زمان خود بر فساد شورید و فاسد نشد، اما پیام روحانی و مخاطب آن مشخص است: نظامیان سیاسی که هرسه عامل پول، سلاح و رسانه را با هم جمع کرده اند. اما شایدنکته روشن تر در پیام روحانی آن باشد که می گوید آقای خمینی با اینکه نهاد امنیتی به دست نهاد نظامی بیفتد مخالف بود، پس وزارت اطلاعات را تشکیل داد که زیر نظر مجلس باشد. منظور از این جمله هم مشخص است که همانا مخالفت آقای خمینی با این مسئله است که سازمان اطلاعات زیر نظر سپاه برود؛اشاره ای به حال حاضر که اطلاعات سپاه بس قدرتمند است و هر کاری هم که بخواهد می کند وحتی وزارت اطلاعات دولت روحانی را هم تا حدی در اختیار دارد.
روحانی نماینده بوروکرات ها است که در حکومت ایران ثروت و رسانه و انحصار رانت دولتی را در اختیار دارند؛ امکانی که در رقابت آزاد با دیگران به آن نرسیده و برای قدرتمند شدن هم از امکانات نظامیان سود برده اند؛ زمانی که رقیبان ملی-ـ مذهبی را از دولت دورکردند و از نظامیان استفاده بردند.حال زمانه گذشته و کار به جایی رسیده است که نظامیان همه قدرت را می خواهند و در این راه تمایل رهبری نظام را هم با خود دارند و در نتیجه بورکرات ها را تحت فشار قرار داده اند.
روحانی در سخنان خود از علنی شدن فساد هم می گوید و اینکه رشوه های زیر میزی قبح اش ریخته و روی میزی شده، اما داستان فراتر از این نوع فساد ها است. در کتاب “زنده باد فساد” که آقای علی ربیعی منتشر کرده آمده است که ۳ نوع فساد داریم.۱- فساد موردی ۲- فساد نخبگان حکومتی ۳- فساد ساختاری. وی تصریح می کند که دو نوع اول طبیعی است و قابل پیش گیری است.
اما مورد سومی در جامعه ایران در حال نهادینه شدن است؛ فسادی که مدام بر ملا اما تکرار هم می شود و شامل انواع سوءاستفاده های رانتی است که در آمد های میلیاردی به همراه دارد.
جالب و درد آور این است که همین نویسنده[ربیعی] وقتی وزیر می شود بیمه کارگران ساختمان را برای توزیع به نمایندگان مجلس می دهد تا دل آنان را بدست آورد؛البته قصد این عمل برای نگارنده روش نیست، چرا که در سابقه این وزیر رانت خواری وجود ندارد، مگر رانت حکومتی بودن و مقام داشتن. با این وصف اگر فساد در ساختار قدرت در ایران نبود این بیمه ها را می شد برای توزیع به نهاد های کارگری داد تا آنها به کارگران بدهند تا این نهاد های مدنی قدرتمند شوند. چرا که قدرت نهاد کارگر به نفع وزارت وزیر مزبور هم است اما قدرت نظامیان چنان بالا است که وزیر ضد فساد باید روی میزی به نمایندگان تقدیم کند. همین رفتار وزیر نشان از قدرت و ریشه دواندن فساد ساختاری در جامعه و ارکان قدرت در ایران دارد.در نتیجه مشکل فساد بیش از آنی است که روحانی بیان می کند.
اما با اینکه بوروکرات ها در هر جا و به هر بهانه ای، به نظامیان به زبان طنز، کنایه می زنند چه می شود کرد؟جامعه چه نقشی در این مقابله دو جریان دارد؟
برای مقابله با فساد، تجمع نهاد های مدنی، احزاب و رسانه آزاد لازم است. تازه با این تجمع باز در کشورهای دموکراتیک هم فساد موردی وجود دارد.
در جامعه ما رانت خودی و غیر خودی بودن غوغا می کند که مادر فساد ها است. در حال حاضر در میان خودی ها بوروکرات ها از فساد می نالند منتها از بخشی از فساد.
اماانحصار ثروت و قدرت در جامعه ما با حضور سامان یافته مردم در نهادها می شکند.
کشمکش بوروکرات ها و نظامیان می تواند جامعه را متوجه نکته ای کند وآن، میزان فساد است تا جایی که رهبری نظام از عدم پی گیری مبارزه با فساد می گوید و شکایت دارد، اما توضیح نمی دهد که دور زدن تحریم با فساد همراه است. وی که نظامیان را خواص با بصیرت می خواند و دست آنان را در اقتصاد باز می گذارد، مگر نمی داند که نظامیان حساب پس نمی دهند؟ بدیل فساد بوروکراتیک باز گذاشتن دست نظامیان سیاسی در اقتصاد یا حمایت از بنیادهایی که مالیات نمی دهند، نیست. شاید بسیاری نمی دانند که این بنیادها حتی پول برق و آب و مصارف ضروری عمومی خود را به دولت پرداخت نمی کنند.یا پنهان نیست که نظامیان با طرح بخش عمومی، در عمل بدیلی برای بخش خصوصی شده اند که نظارت پذیر هم نیست.
در چنین فضایی رهبری نظام می داند اقتصاد قاچاق نمی تواند به رشد اقتصاد درون جوش یاری رساند. قوه قضائیه غیر مستقل نمی تواند با فساد مبارزه کند. بوروکرات ها هم که با رانت های دولتی مخالف نیستند، تنها شفاف تراز نظامیان هستند اما نه به میزان کافی که فساد را از حالت ساختاری از بافت قدرت دور کند.چرا که آنها هم از انحصار سود می برند؛ انحصاری که مادر فساد است و با شایسته سالاری در تضاد.
در این میانه می ماند احزاب و اشخاص مشهور و نهاد های مدنی بیرون از حکومت. آنها دراین کشمکش چه می توانند انجام دهند تا مثلث سلاح ورسانه و پول ضعیف شود؟ آنها باید در یاری به بورکروات ها متوقف نشوند تا در زمان مناسب آنها را وادار به سمت گیری به سوی شکل گیری مثلث رسانه، نهاد مدنی و احزاب کنند. از روحانی بخواهند که از انحصاررانت حکومتی به نفع بوروکرات ها هم بکاهد. این گام نخست می تواند اثر بخشی مضاعفی داشته باشد و حمایت از دولت را برای کاهش نفوذ نظامیان سیاسی در اقتصاد فزونی بخشد. در نهایت می توان این سخن را جا انداخت که فساد بد و خوب ندارد. فساد ساختاری ریشه درانحصار دارد. آیا دولت بوروکرات طرحی برای شکستن انحصاردارد؟
در کنار اینها اما مهمتر حساس کردن جامعه به فساد است.نباید گذاشت کثرت فساد، جامعه را به فساد بی تفاوت کند.