وزارت کشور و گروه های فشار

علی اصغر رمضانپور
علی اصغر رمضانپور

در ماه های اخیر شاهد دور تازه ای از احیای گروه های فشار خیابانی در ایران هستیم. روز یکشنبه گروهی از دانشجویان بسیجی در قالب ”دانشجویان انقلابی مشهد” به علی مطهری نماینده تهران در مجلس هشدار دادند که از سفر به مشهد خودداری کند. این گروه در نامه ای سرگشاده به آقای مطهری گفته اند که در غیر این صورت ”ساکت نخواهند نشست”.

در تلاشی مشابه، همین تهدید ها هفته پیش مانع از سفر صادق زیبا کلام و سخنرانی او در کرمانشاه شد. آقای زیبا کلام گفت که تهدید ها و هشدار هایی که با او درمیان نهاده شده علت لغو سفر او به کرمانشاه بوده است. پیش از آن نیز حزب الله گرگان در بیانیه ای خطاب به حسن خمینی به او هشدار داده بود که از سفر به گرگان خودداری کند. آقای خمینی در واکنش به این بیانیه تهدید آمیز گفته بود که برخورد ضعیف وزارت کشور با حمله کنندگان به علی مطهری در شیراز سبب شده است تا این گروه های فشار جسور تر شوند.

در برخورد با حمله کنندگان به آقای مطهری در شیراز که آشکارا برخی از چهره های سپاه در آن حضور داشتند، با وجود آن که به دلیل دستور مستقیم حسن روحانی رییس جمهوری و فشار های دولت برخی از حمله کنندگان احضار و بازداشت شدند، قوه قضاییه در واکنشی فقط دعوت کنندگان از آقای مطهری را شماتت کرد و امام جمعه شیراز و مشهد به صراحت از حمله کنندگان به آقای مطهری حمایت کردند. تاکنون نیز پس از گذشت نزدیک به دو ماه از مجازات حمله کنندگان خبری نیست.

تحولات ماه های اخیر نشان می دهد که موج حمله فیزیکی به چهره های منتقد فراتر از مجموعه ای از اقدام های نیروهای خودسر و تندرو، بلکه اقدامی ناشی از یک سیاست مشخص و برنامه ریزی شده است که با حمایت نهادهای سیاسی و امنیتی خاص دنبال می شود. حسن جلالی، رییس دفتر مصباح یزدی، گفته اکبر هاشمی رفسنجانی به دلیل سوختن مهره های خود در پی راه اندازی فتنه آینده از طریق بیت امام است. این اظهار نظر نشان می دهد که تهدید هفته پیش حزب الله علیه حسن خمینی از چه ناحیه ای صورت گرفته است و همچنین نشان می دهد که تهدید و از بین بردن امکان حضور چهره های منتقد در صحنه های اجتماعی با هدف جلوگیری از اقدامی در آینده صورت می گیرد. با توجه به به کار بردن تعبیر فتنه، که پیش از این در توصیف اعتراض رای دهندگان به تقلب در انتخابات سال ۱۳۸۸ به کار برده شد، می توان استنباط کرد که منظور آقای جلالی بروز هرگونه رویداد نامناسب در انتخابات آینده است. به این ترتیب می توان این گمانه را مطرح کرد که هدف از احیا و سازمان دادن دوباره گروه های فشار، حمله به افراد و چهره های سیاسی، پایان دادن به حضور اجتماعی منتقدان در آستانه انتخابات سال جاری باشد.

انتظار گروه های فشار آن است که همان طور که سیاست حمله سازمان یافته در سطح کشور به کنسرت های موسیقی و اجراهای نمایشی، عملا روند صدور مجوز برای این فعالیت ها را در ماه های اخیر متوقف کرد، حمله به جلسات سخنرانی ها و بیش از آن تهدید سخنران ها نیز بتواند روند برگزاری نشست ها و سخنرانی ها را در سراسر کشور متوقف کند.

البته تجربه استفاده از گروه های فشار حزب الله در ایران تجربه تازه ای نیست. از نخستین سال های پس از انقلاب همین حملات به افراد و مطبوعات و تشکل ها و احزاب قانونی به سرکردگی چهره هایی که بعدا پاداش خود را به صورت حضور در مناصب دولتی گرفتند، منجر شد تا چهره های غیر مذهبی و یا مذهبی های مستقل از حکومت، خانه نشین و بعدا زندانی شوند.

 در دوران اصلاحات نیز چند بار و در مواقعی مانند حمله به برخی کتابفروشی ها و مجلات و عطاالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد در نماز جمعه این اقدام صورت گرفت. در سال های پس از جنبش سبز نیز چند بار همین گروه ها با سردادن شعار علیه هاشمی رفسنجانی در هنگام حضور او در برنامه ها سعی کردند زمینه حضور او را در صحنه های اجتماعی از بین ببرند. اما تعداد و هماهنگی و آشکار بودن چهره هدایت کنندگان این اقدام ها در ماه های اخیر در ۲۰ سال اخیر بی سابقه است. بنا بر این می توان این گمانه را به طور جدی مطرح کرد که نیروهای امنیتی مانند اطلاعات سپاه و بسیج و نهادهای سیاسی نزدیک به آنان به طور سازمان یافته در پی گسترش حمله فیزیکی به محافل و افراد منتقد در ایران هستند.

نشانه شناسی سخنانی که در توضیح حملات و تهدید های گروه های فشار و در حمایت سیاسی از آن ابراز می شود حاکی از ارتباط میان این اقدام ها و تلاشی است که برای سازمان دادن تشکیلاتی اجرایی زیر عنوان امر به معروف و نهی از منکر صورت گرفت؛ تلاشی که چنان مغایرت آشکاری با قانون اساسی و قوانین اجرایی کشور داشت که عملا فعلا ناتمام مانده است. اما تمایز دو دیدگاه در ارزیابی موقعیت نیروی انتظامی در سخنان اخیر اقای روحانی از یک سو و آقای خامنه ای از سوی دیگر نشان می دهد که دولت چندان نمی تواند روی توان نیروی انتظامی برای مقابله با گروه های فشار حساب کند.

 معرفی و محاکمه نشدن حمله کنندگان به علی مطهری در شیراز نیز نشان داد که حتی ورود مستقیم وزارت کشور بدون حمایت قوه قضاییه بی ثمر است. بنا بر این بنظر می رسد وزارت کشور آقای روحانی نیز از برخورد با موج تازه سازمان دهی گروه های فشار ناتوان است، و گروه های فشار بیش از دیگران روی ناتوانی وزارت کشور حساب می کنند. 

آیا بدون پشتگرمی ناشی از حمایت نهادهای امنیتی خاص و قوه قضاییه می توان اینچنین قدرت نیروی انتظامی و وزارت کشور را به هیچ گرفت؟