البرز محمودی
با نظر رییس قوهی قضاییه، موضوع انتقال پرونده زهرا بنییعقوب، پزشک مقتول در بازداشتگاه امر به معروف همدان در دیوان عالی کشور بررسی می شود تا در صورت نظر مساعد این شورا، پرونده جهت بررسی به دادگستری استان تهران سپرده شود. موضوعی که از چندی پیش از سوی وکلا و اولیای دم “زهرا” مطالبه شده و “رحیم” برادر او هم بر آن تاکید کرده بود: “ما خدمت چند بزرگوار رفتیم وخواهش کردیم که حداقل پرونده به تهران بیاید. چون کاملا احساس می کنیم که درپرونده اعمال نفوذ می کنند. خواهش کردیم، نامه نوشتیم…چون درهمدان دستمان به هیچ جایی نمی رسد. کاملا می دانیم که پرونده آنجا به نتیجه ای نمی رسد.”
غیر از خانواده و وکلای پرونده، “مجمع نمایندگان ادوار مجلس” هم دیگر تشکلی بود که در نامهای به آیتالله هاشمی شاهرودی خواستار پیگیری موضوع مرگ مشکوک این دکتر جوان در زندان شد. در بخشی از نامه این مجمع که بیش از 400 تن از نمایندگان دورههای پیشین مجلس پس از انقلاب اسلامی عضو آن هستند خواسته شده بود برای “جلوگیری از اعمال نفوذ متهمان پرونده” رسیدگی به این پرونده در تهران دنبال شود.
همچنین روزنامه اعتماد روز سه شنبه نوشت که مقام های قوه قضائیه پس از نزدیک به پنج ماه با درخواست نبش قبر زهرا بنی یعقوب موافقت کرده اند. شیرین عبادی، وکیل مدافع خانواده زهرا بنی یعقوب به این روزنامه گفته بود که به همراه سه وکیل دیگر از محل بازداشت خانم بنی یعقوب بازدید کرده که این بازدید ادعای خانواده زهرا بنی یعقوب را که می گویند وی به علت خودکشی نمرده، تائید می کند.
یک روز جمعه
ماجرا از یک روز جمعه آغاز شد. جمعه بیستم مهرماه که زهرا بنی یعقوب به همراه نامزدش در یکی از پارک های همدان توسط ماموران امر به معروفبه علت “جرم مشهود” دستگیر شد. به گفته پدر زهرا “فردی که دخترم را دستگیر کرده بود، یک بنای کم سواد است.. و عصرها به صورت نیمه وقت با ستاد امر به معروف همکاری می کرده؛ آیا او در حدی هست که یک دکتر را بازداشت کند؟”
زهرابه علت تعطیلی دادگاه در جمعه و شنبه (عید فطر)، 48 ساعت در بازداشتگاه مرکز امر به معروف سپاه همدان حبس می شد. در حالی که بر اساس قانون ]قانون مراکز امر به معروف و نهی از منکر[فرد دستگیر شده را تنها می توان تا حداکثر 24 ساعت در بازداشت نگه داشت.
پدر این خانم دکتر (روز بعد از دستگیری) از جریان مطلع می شود و تا به همدان برسد کار از کار گذشته است. مأموران بازداشتگاه اعلام می کنند که “زهرا خود را در راهروی طبقه دوم بازداشتگاه با استفاده از پارچه پلاکارد تبلیغاتی حلق آویز کرده و جان باخته است. ” پزشک قانونی نیز مرگ وی را “فشار بر عناصر حیاتی گردن توسط جسم رشته مانند و قابل انعطاف و عوارض ناشی از آن” دانست و زمان مرگ را حدود ساعت نه شنبه شب (بیست و یکم مهر) اعلام کرد.
به دنبال اعلام خبر مرگ این پزشک جوان، خانواده وی به دلیل وجود ابهامات بسیار در این پرونده و اظهارات ضد و نقیض، با تنظیم شکایتی خواستار پیگیری موضوع از طریق مراجع قضایی شدند.
پدر زهرا در گفت و گو با روزنامه اعتماد در این مورد گفت: “به من گفته اند دخترم با پارچه خودش را حلق آویز کرده است و زمانی که پرسیدم وسایل خودکشی چطور در آن مکان وجود دارد به من گفتند آنجا پر از صندلی و پارچه های تبلیغاتی است. به هر حال من موضوع را از طریق مراجع قضایی پیگیری می کنم”.
در همین ارتباط، برادر زهرا نیز خاطرنشان کرد: “خواهرم پس از پایان تحصیلاتش تصمیم گرفت در منطقه یی محروم به طبابت بپردازد و از آنجا که پدرم آزاده است زهرا نیازی به گذراندن طرح نداشت و به صورت داوطلبانه مدت 7 ماه در روستایی در 200 کیلومتری رزن و روستای دیگری در 140 کیلومتری همدان به معالجه بیماران می پرداخت. خواهرم به هیچ وجه مشکل خانوادگی نداشت و به لحاظ روحی نیز وضعیت اش کاملاً عادی بود. من چند ساعت قبل از حادثه سه بار با او تلفنی صحبت کردم و حتی نیم ساعت قبل از حادثه با هم حرف زدیم و در آخرین تماس به وی گفتم پدرمان در راه همدان است و به زودی به آنجا می رسد و مشکل را حل می کند. زهرا هنگام صحبت با من کاملاً طبیعی بود و به نظر نمی رسید مشکل روحی خاصی داشته باشد و نمی دانم چطور دقایقی بعد جان باخت. به هر حال طبق نظریه پزشکی قانونی ما خواستار پیگیری قضایی موضوع هستیم”.
پیگیری ویژه
ار آنجایی که پدر زهرا بنییعقوب از کارکنان اداری سپاه است، این امر باعث شد فرماندهان سپاه نسبت به موضوع مرگ مشکوک دختر همکارشان در زندان حساسیت نشان دهند. در همین حال یک خبر غیررسمی حاکی از این است که تعدادی از فرماندهان سپاه نیز هفته گذشته با علیاکبر ناطق نوری، رئیس دفتر بازرسی ویژه رهبری دیدار کردند و از او خواستند در این باره وارد عمل شود، و ناطق نوری هم به آنها قول پیگیری داده است.
سایت امیرکبیر نوشته در این دیدار تعدادی از خانواده های سپاهیان خطاب به ناطق نوری گفتهاند: “وقتی با یک فرد مذهبی و خانواده او چنین رفتاری می شود به گونه ای که این خانواده بر این باورند که در این نظام قضایی امکان پاسخ گویی مناسب به آنها وجود ندارد و برخورد مسوولان ستاد امر به معروف و بسیج با آنها بسیار بد بوده، پس آنچه که در باره رفتار ناشایست پلیس و بسیجیان و ضایطین قضایی با مردم گفته می شود صحت دارد. خانواده این دختر به برخی از سپاهیان و خانواده هایشان گفتهاند که هرگز تصور نمیکردند در نظامی که همه چیز خود را برای آن هزینه کرده اند چنین برخوردی با آنها شود.“
پس از این دیدار بود که سخنگوی قوه قضاییه در پنجم دی ماه در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد مرگ زهرا بنییعقوب در بازداشتگاه همدان اظهار داشت:“براساس شکایتی که اولیای دم وی مطرح کردهاند، متهمان سه نفر بودند که برایشان قرار وثیقه صادر شده و پرونده در دادسراست.“
درخواست انتقال پرونده
با این حال وکلا و خانواده پزشک مقتول چندان از وضع رسیدگی به پرونده در همدان راضی نبودند. رحیم بنی یعقوب برادر زهرا در این مورد گفته است: “ما خدمت چند بزرگوار رفتیم وخواهش کردیم که حداقل پرونده به تهران بیاید. چون کاملا احساس می کنیم که درپرونده اعمال نفوذ می کنند. خواهش کردیم، نامه نوشتیم که پرونده درتهران شاید درجوی مناسب تر بررسی شود. چون درهمدان دستمان به هیچ جایی نمی رسد. کاملا می دانیم که پرونده آنجا به نتیجه ای نمی رسد.”
وی با اشاره به “نقش و نفوذ” رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر یادآور می شود:” ببینید رییس ستاد امربه معروف ونهی ازمنکر همدان آدم قوی ای است وهنوز هم سرکارش است. آدمی که قدرتش زیاد است و احتمالا ارتباطات زیادی هم دارد. یعنی او واقعا نمی تواند کاری کند که موارد ابهام پرونده برطرف شود؟ خیلی ساده می تواند این کار را انجام بدهد.“
قتل های مشابه
زهرا اولین قربانی در بازداشتگاه های جمهوری اسلامی نیست چنانکه پیش از او، زهرای دیگری (کاظمی) به جرم آنچه عکسبرداری از زندان اوین بیان شد، در بازداشتگاه به طرزی “مشکوک” کشته شد که علیرغم گذشت بیش از پنج سال، هنوز مقصران آن حادثه معلوم نشدند.
غیر از این، آبان سال گذشته نیز “توحید غفارزاده” دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود توسط یک بسیجی به جرم همراه بودن با نامزدش به ضرب چاقو کشته شد. با این حال تاکنون هویت ضارب اعلام نشده و مقامات قضائی در خصوص نتیجه این پرونده هیچ پاسخی نداده اند؛ در عوض تعدادی از دانشجویانی که در انتشار این خبر نقش داشتند به انحای گوناگون مورد آزار قرار گرفته اند.
همچنین بزرگترین پرونده قضائی بسیجیان در اقدام به قتل به “بهانه نهی از منکر” به قتل های محفلی کرمان شهرت یافته که در آن گروهی از اعضای پایگاه علی اصغر مولای کرمان تعدادی زن و مرد را در طی چند سال ربودند و به قتل رساندند. با این حال کلیه متهمان بسیجی این پرونده پس از بارها صدور حکم اعدام و نقض آن در حال حاضر آزاد هستند.
حتی سایت های محلی در همدان نسبت به قتل های اینچنینی در سال گذشته خبرهایی دارند. به گزارش خبرنامه بوعلی، ”این بار اولی نیست که شهر همدان شاهد چنین حادثه ای می شود” دوم مهر 85 نیز یک مرد چهل و سه ساله در استان همدان، یک پسر و دختر جوان را به خاطر همراه نداشتن مجوز محرمیت و به بهانه امر به معروف و نهی از منکر بازداشت کرد و در جریان انتقال آنها به یک پاسگاه، با شلیک گلوله پسر ۲۵ ساله به نام حسن اهل همدان را به قتل رساند و نامزد ۱۹ ساله او به نام افسانه را به شدت مجروح کرد. ماموران انتظامی همدان تأیید کردند که هنگام شناسایی متهم به قتل وقتی “تصاویری که مأموران آگاهی از فرد مظنون و خودرو وی تهیه کرده بودند پس از ارائه به افسانه، وی را دچار ترس و اضطراب شدید کرد، به طوری که وی به مأموران اطمینان داد که تصاویر متعلق به ضارب وی و قاتل نامزدش است”. پلیس همدان در نهایت اعلام کرد که قاتل مردی ۴۳ ساله است که در روستای کهنوش از توابع خرمدره معدن گرانیت دارد اما تاکنون هویت او را فاش نکرده اند و تنها اعلام شده که نام او “ن” است.
کمیسیون زنان تحکیم وحدت هم در بیان وقایع کرماشاه در تیر ماه جاری گزارش داد: “دانشگاه کرمانشاه طی دو سال اخیر یکی از خبرسازترین دانشگاهها در خصوص آزار جنسی با سواستفاده از قدرت بوده است. اخباری که از این دانشگاه به گوش می رسد عموما غیر رسمی و حاصل مصاحبه های تلفنی با دانشجویان این دانشگاه است که با خبرنگاران تماس گرفته و اخبار و گاه شایعات را گزارش می دهند. خبرنگاران محلی از ممنوعیت تهیه و انتشار گزارش در خصوص این حوادث در نشریات خود خبر می دهند و اینکه مسئولان این نشریات حاضر به درگیر شدن با مسئولان دانشگاه کرمانشاه نیستند”.
براساس اعلام این سایت، آخرین خبر، خبر مرگ “مهسا ن”، دختر دانشجویی بود که از یک سال پیش شایعه تجاوز یکی از اساتید بنام دانشگاه به وی بر سر زبانها بود و پس از مرگ با طناب دارنیز بحث بر سر اینکه آیا وی اقدام به خودکشی کرده یا به قتل رسیده در گرفت.مهسا پدر نداشت و با 5 برادر و مادر خود در کرمانشاه زندگی می کرد. یکی از دوستان مهسا که تا ساعت 5 روز حادثه با وی در آزمایشگاه دانشگاه مشغول کار بوده نسبت به اقدام به خودکشی وی ابراز تردید می کند و می گوید تا زمانی که با هم بودند هیچ ناراحتی و حالت غیرعادی در او ندیده بود.
این سایت همچنین در خرداد گذشته نیز از ملایر “خودکشی دختر دانشجو به دلیل حکم تعلیق و اتهام رابطه نامشروع” را گزارش داده بود.براساس اعلام این سایت، روز سه شنبه 22 خرداد این دانشجو در اثر خودکشی با قرص به بیمارستان امام حسین شهرستان ملایر منتقل شده و تحت درمان قرار گرفته است. این دانشجو چندی قبلی به اتهام رابطه نامشروع به یک ترم محرومیت از تحصیل بدون احتساب سنوات محکوم شده بود.