با کلمات به ایران حمله کنید

نویسنده

‏ روئل مارک گرچت

برای آنهایی مثل من که معتقدند روحانیون حاکم بر ایران هرگز نباید زرادخانه تسلیحات اتمی داشته باشند، رویکرد ‏آمریکا باید روشن باشد: دولت بوش باید از مذاکرات مستقیم و بی قید و شرط با ایران حمایت کند. نشست هایی از این ‏قبیل از نظر استراتژیک، سیاسی و اخلاقی به ما کمک می کنند روشن تر بیندیشیم. جنگ طلبان آمریکا باید این ‏گفتگوها را زمینه سازی اساسی برای حملات احتمالی نظامی به تأسیسات هسته ای ایران بدانند. ‏

اتفاق نظر سران حاکم بر ایران بر این اساس است که موضع گیری سرسختانه این کشور در موضوع هسته ای نتیجه ‏بخش بوده به گونه ای که غنی سازی اورانیوم با سرعت پیشرفت کرده است. علاوه بر این، ارزیابی سازمان ملی ‏اطلاعات آمریکا (نای) در خصوص توقف فعالیت تسلیحات اتمی ایران در سال 2003، عزم و اراده کشورهای غربی ‏را برای اعمال تحریم های فلج کننده اقتصاد ایران ضعیف کرده است، چه رسد به آنکه آمریکا از تهدید زور بر علیه ‏ایران استفاده کند.‏

شاید بهترین خبر برای ایران این باشد: “عناصر کلیدی” گزارش نای نشان می دهد که سازمان سیا و سازمان امنیت ‏ملی آمریکا، منابع انسانی و فنی که در درون تشکیلات داخلی برنامه هسته ای ایران نفوذ کرده باشند، نداشته و ندارند. ‏مناظره اصلی آمریکا در خصوص اینکه چه اقدامی باید درباره قابلیت هسته ای ایران اتخاذ شود- مناظره ای که ‏احتمالا ً بیش از موضوع عراق باعث اختلاف آمریکایی ها و اروپایی ها خواهد شد- قبل از سال آینده به شدت داغ ‏خواهد شد و به سرعت دولت بعدی را به هم خواهد ریخت.‏

احتمالا ً مذاکره تنها راهی است که ما می توانیم بواسطه آن با این تهدید قبل از اینکه خیلی دیر شود، مقابله کنیم. ‏رویکرد فعلی دولت بوش کارگر نیست. روسیه و چین بدلایل خودخواهانه و بداندیشانه، آلمان بخاطر روابط تجاری خود ‏با ایران و انگلیس خودخواه و بدگمان به آمریکا از تحریم های سخت بر علیه ایران حمایت نمی کنند. آمریکا و فرانسه ‏هم به تنهایی نمی توانند نقش آدم بد را ایفا کنند. ما باید بدنبال راهی برای بازگرداندن عزم و اراده همه این شرکا باشیم ‏و با سونامی تحریم ها به ایران ضربه بزنیم. ‏

اما واکنش اکثر جنگ طلبان آمریکا نسبت به این غائله چگونه بوده است؟ دعا. آنها اساسا ً منتظرند که رژیم آخوندی ‏ایران دست به کار احمقانه ای بزند که آنها بتوانند این نگرش را در آمریکایی ها ایجاد کنند که آخوندها نباید بمب داشته ‏باشند. واقعیت این است که این موضوع صحت دارد. آخوندهای ایران اغلب در زمان مناسب اقدام اشتباهی را انجام داده ‏اند، از کمک به بمب گذاران برج های خبر در عربستان سعودی در سال 1996 و سفارتخانه های ما در آفریقا در سال ‏‏1998 گرفته تا ربودن ملوان های انگلیسی در سال 2007. این امکان وجود دارد که تهران، که خواهان آسیب رساندن ‏جدی به ما در عراق و افغانستان است، مجددا ً از حمله تروریستی که باعث کشتار نظامیان آمریکایی شود، حمایت کند؛ ‏امری که حملات بازدارنده نظامی به تأسیسات هسته ای ایران را اجتناب ناپذیر خواهد کرد.‏

اما ایرانیان از این موضوع آگاهند و احتمالا ً به قدر کافی خونسرد عمل خواهند کرد تا حمله بازدارنده به ایران را برای ‏آمریکا دشوار کنند. بنابراین، بهترین دلیل مذاکره با تهران این است که رژیم ایران تقریبا ً به طور حتم هرگونه پیشنهاد ‏عادی سازی روابط با آمریکا را رد خواهد کرد. در اواخر دهه 1990، رئیس جمهور بیل کلینتون از رئیس جمهور ‏اصلاح طلب ایران، محمد خاتمی، درخواست کرد بنشینند و با یکدیگر گفتگو کنند. آخوندها، که می دانستند کلینتون نقش ‏ایران را در بمب گذاری برج های خبر دست کم گرفته است، این پیشنهاد را رد کردند. از آن زمان به بعد سیاست ‏داخلی ایران علنی تر شده است. ‏

اگر آخوندها نمی خواهند مذاکره کنند، حرفی نیست، اما ارائه این پیشنهاد کاری است که باید صورت بگیرد، قبل از ‏اینکه رئیس جمهور بعدی بتواند نیروی هوایی و دریایی را روانه ایران کند. برای اینکه تهدید زور بر علیه ایران ‏باورکردنی باشد، نیاز است تعداد بیشتری از دموکرات ها و جمهوریخواهان به این اتفاق نظر برسند که ایران هسته ای ‏غیرقابل تحمل است. اگر کاخ سفید هر چه پرتوان تر تلاش کند راه حلی دیپلماتیک برای تهدید هسته ای ایران پیدا کند، ‏اگر کاخ سفید ثابت کند که به سراغ “عملگرایان” و “میانه روهای” ایران رفته و مجددا ً هیچگونه پاسخی دریافت ‏نکرده است، آنوقت احتمالا ً گزینه نظامی برای آمریکایی های بیشتری قابل قبول خواهد بود.‏

منتقدان هرگونه گفتگو با ایران بر این عقیده اند که احتمالا ً ایرانیان فقط با مذاکرات رده پایین آن هم در سوئیس و نه در ‏واشنگتن و تهران موافقت خواهند کرد. بدین ترتیب، آخوندها می توانند با این اقدام آمریکا را وارد مذاکرات بیهوده ای ‏کنند که باعث اتلاف وقت خواهد شد در حالیکه رژیم ایران غنی سازی اورانیوم را تکمیل خواهد کرد، برد و دقت ‏موشک های بالیستیک خود را افزایش و طرح های کلاهک هسته ای خود را ارتقا خواهد داد.‏

مدت هاست که آمریکا نتوانسته است یک جنگ عقیدتی با رژیم ایران بر سر پیشنهادی که آنها را به شدت به وحشت ‏می اندازد، به راه اندازد: بازگشایی مجدد سفارت آمریکا. ما با دشمنی روبرو هستیم که دائما ً از نفوذ ارزش های ‏آمریکا در شریان جامعه ایران گله مند است. تفاوت های عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در میان سران حاکم بر ‏ایران وجود دارند، چه رسد به مردم عادی ایران و سران حاکم. برخی از این تفاوت ها می توانند تأثیر مهمی بر ‏پیشرفت برنامه تسلیحات اتمی ایران داشته باشند. بنابراین، روش تشدید این اختلافات، بکار بستن قدرت ملایم و ‏سرسختانه آمریکاست. آنچه که ما اکنون به آن نیاز داریم وارد کردن یک شوک ناگهانی به نظام آخوندی است که دوباره ‏ایران را وارد یک مناظره جدی کند: رویدادی مانند روی کار آمدن غیرمنتظره محمد خاتمی در سال 1997 در میان ‏نارضایتی های مردمی.‏

منبع: نیویورک تایمز، 20 فوریه، 2008‏