جوانان محکوم به افسردگی

نویسنده

» گزارش ال پائیس از خودکشی در ایران

آنخلس اسپینوسا

جسد احمد رضایی، ۳۱ ساله، هفته گذشته در هتلی در دوبی که محل اقامت او بود یافت شد. او فرزند محسن رضایی دبیرکل شورای مصلحت نظام جمهوری اسلامی است. سایت های ایرانی درخصوص مرگ او به هر فرضیه ای اشاره کرده اند. گرچه براساس اطلاعات داده شده توسط پلیس امارات در اشاره به چند بریدگی روی مچ دست، دلیل مرگ او خودکشی اعلام شده؛ موضوعی که در ایران و دیگر کشورهای اسلامی یک تابو محسوب می شود. براساس آمارهای رسمی، موضوع خودکشی یکی از معضلات ایران است، به طوری که روزانه ۱۰ ایرانی به این اقدام مبادرت می ورزند و آمار خودکشی طی ۳ سال اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته.

سختی های زندگی احمد رضایی جزو حوزه شخصی اوست، ولی برخی جنبه های شناخته شده زندگی او نشان از تناقضات و سرخوردگی هایی دارد که ازسوی کارشناسان در زندگی جوانان ایرانی مشاهده می شود. احمد رضایی جوان خیلی زود با آرمان های سخت گیرانه پدرش به عنوان فرمانده سپاه پاسداران بین سال های ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۷ به مخالفت برخاست. هنوز ۱۸ سالش تمام نشده بود که به ایالات متحده مهاجرت کرد و در آنجا سیاست های دولت جمهوری اسلامی، ازجمله مواضع چندین تن از سران نظام و همچنین پدرش را در حمایت از اقدامات تروریستی محکوم کرد. در نیمه دهه گذشته صحبت از آن بود که او به ایران بازگشته. هنوز مشخص نیست او در دوبی چه می کرده.

در نگاه اول ممکن است این طور به نظر برسد که رویارویی بین پدر و پسر درحقیقت به دلیل اختلاف میان نسل هاست، ولی محدودیت های اجتماعی فراوانی که از سوی حکومت جمهوری اسلامی بر مردم ایران تحمیل شده را نیز نباید نادیده گرفت. حسین باهر، متخصص رفتارشناسی و استاد دانشگاه، در اوایل سال ۲۰۰۹ [در سی امین سالگرد انقلاب اسلامی] زمانی که درحال تنظیم گزارشی در مورد جوانان بود به ال پائیس گفت: “خواسته های جوانان ایرانی همان خواسته جوانان کشورهای دیگر است، ولی به دلیل نبود شرایط برای اجابت این خواسته ها، تنها باید آرزوی آن را در سر بپرورانند. این مسأله باعث رشد احساسات سرکوب شده ای می شود که درنهایت می تواند به دلسردی و یأس منجر شود.” باهر در ادامه افزود: “در خلال این سه دهه تعداد جوانانی که به مطب من می آیند ۵۰ درصد افزایش یافته.” کارشناسان دیگر نیز معتقدند علی رغم نبود آمارهای دقیق در این زمینه، میزان خودکشی افزایش یافته است.

در ماه اوت سال جاری، احمد شجاعی رییس سازمان پزشکی قانونی ایران به طور رسمی اعلام کرد که در سه ماهه اول سال ایرانی ۹۵۲ مورد خودکشی، یعنی ۹ ممیز ۴ درصد بیشتر از سال قبل، ثبت شده است. به نقل از خبرگزاری نیمه رسمی ایسنا در اشاره به سخنان او، دولتمردان جمهوری اسلامی نسبت به این مسأله نگران شده اند.

این اطلاعات با ارقامی که شجاعی در مورد کل سال ۱۳۸۹ ارائه داده مطابقت دارد: ۳۶۴۹ مورد خودکشی نسبت به ۳۱۲۲ خودکشی در سال ۱۳۸۸، یعنی یک افزایش ۱۷ درصدی. به گفته رییس سازمان پزشکی قانونی، ۷۰ درصد کسانی که به زندگی خود پایان می دهند مردها هستند. او به میانگین سنی مردان اشاره ای نکرد.

در راستای سخنان او، مرکز خدمات اجتماعی و بهداشتی شهرداری تهران نیز اطلاعاتی در وبسایت خود درج کرد. محمد باقر صابری ظفرقندی، سرپرست اداره کل سلامت روان جوانان و مدارس وزارت بهداشت، در این خصوص گفت: “رایج ترین اختلالی که در ایران به خودکشی منجر می شود افسردگی است و ۴۵ درصد مردم در برهه ای از زندگی خود افسردگی را تجربه می کنند.” دامنه فعالیت ظفرقندی بسیار گسترده است، زیرا دو سوم ایرانیان زیر ۳۰ سال سن دارند.

 

خودکشی بیشتر در میان زنان

این سایت همچنین به گزارش تهیه شده توسط وزارت کشور اشاره می کند که طبق آن، تلاش برای خودکشی بیشتر در میان زنان رایج است، ولی مردان هشت بار بیش از زنان به هدف خود می رسند. در همین گزارش آمده است که از دلایل اصلی خودکشی، می توان به حسادت، مشکلات خانوادگی، نا امیدی، فقر، بیماری های روانی، استرس، تنهایی، مواد مخدر و الکل اشاره کرد.

سعید مدنی، جامعه شناس و از فعالان اجتماعی، به دویچه وله اظهار داشت که افزایش خودکشی در ایران به دلیل وضعیت اقتصادی و اجتماعی حاکم بر کشور است. او در این خصوص گفت: “از زمان انقلاب اسلامی، این تعداد رو به افزایش بوده و امروز ایران یکی از بالاترین آمارهای خودکشی را در منطقه دارد: در حدود ۶ نفر از هر ۱۰۰ هزار نفر در مقایسه با ۲ نفر در کویت و کمتر از یک نفر در آذربایجان.” به نظر او، “الگوی آن طی سال های اخیر تغییر یافته. قبلاً دلایل اصلی خودکشی اختلالات روانی یا بحران های فردی و خانوادگی بود، ولی امروزه فاکتورهای اجتماعی و اقتصادی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی می شوند.”

به هرحال دلیل آن هرچه باشد، میزان خودکشی و بحث بر سر این معضل در ایران رو به افزایش است. یکی از ناظران در اشاره به اینکه اعداد و ارقام بسیار بالاتر است در این رابطه می گوید: “بسیاری از موارد خودکشی ثبت نمی شوند، زیرا این درواقع یک تابو است و در دین و فرهنگ ما و در نظر بسیاری از خانواده ها انگیزه خودکشی یک سرافکندگی به حساب می آید.”

منبع: ال پائیس، ۲۱ نوامبر