فیلم روز♦ سینمای ایران

نویسنده
جمشید کمالی

‏فیلم فرش ایرانی، اثری اپیزودیک است که توسط 15 کارگردان سرشناس سینمای ایران کارگردانی شده است. ‏فیلمسازان هریک با توجه به ویژگی های سینمایی خود به دغدغه ای مشترک در زمینه هویت ملی، فرهنگی و هنری ‏ایرانی پرداخته اند. شاید گرد آوردن این 15 کارگردان در یک جا کمی دشوار باشد، اما نمادی ملی به نام فرش ایران ‏توانسته این مهم را سامان دهد.‏

farshirani1.jpg

‎ ‎فرش ایرانی‎ ‎

کارگردان ها: بهرام بیضایی، بهمن فرمان آرا، داریوش مهرجویی، خسرو سینایی، مجید مجیدی، عباس کیارستمی، ‏رخشان بنی اعتماد، نورالدین زرین کلک، بهروز افخمی، سیف الله داد، جعفر پناهی، مجتبی راعی، کمال تبریزی، ‏محمدرضا هنرمند و رضا میرکریمی. مدیران تصویربرداری: محمود کلاری، محمد رضا سکوت. تهیه کننده: رضا ‏میرکریمی با سرمایه گذاری سازمان ملی فرش ایران و بنیاد سینمایی فارابی. ‏

‎ ‎هویت ایرانی در بستر تاریخ‎ ‎

تولید فیلم های موسوم به سفارشی در تاریخ سینمای جهان قدمت و نمونه های بسیار دارد که از میان جدید ترین آنها که ‏به صورت دی وی دی در تمام جهان نیز توزیع شد می توان به مجموعه فیلم ‏Hire‏ اشاره کرد که چند کارگردان مشهور ‏جهان درباره ماشین ‏BMW‏ ساختند و هریک بارها در مقاله های مختلف به طور مجزا توسط منتقدین سرشناس مورد ‏بررسی قرار گرفت.‏

اما از آن رو که کارهای جمعی در تاریخ ایران اغلب نتایج درخشانی به همراه نداشته است تولید فیلم هایی این چنین نیز ‏مرسوم نبوده و کمتر پروژه ای را می توان یافت که از بدو پیدایش ایده، قوام لازم را دارا بوده باشد. البته حرکت هایی ‏انجام گرفته که از آن میان می توان به مجموعه ای اشاره کرد که توسط 6 کارگردان درباره جزیره کیش ساخته شد و ‏قصه های کیش نام گرفت و البته به دلیل مشکلات سرمایه گذار سرنوشت خوبی پیدا نکرد.‏

این بار پای فرش ایرانی در میان بود که به نوعی سینماگران را نیز از منظر ملی وسوسه می کرد تا در این باب ‏یادگاری از خود برجای بگذارند. سرمایه گذار یعنی شرکت ملی فرش ایران نیز درزمینه بودجه هیچ دریغی نکرد و فیلم ‏با سرمایه ای آبرومند یعنی هر اپیزود 4 تا 5 دقیقه ای با مبلغی نزدیک به 20 میلیون تومان بسته شد. تهیه کنندگی ‏اجرایی کار را نیز رضا میرکریمی برعهده گرفت که به هرحال میان سینماگران نسل های مختلف وجهه ای آبرومند ‏دارد و می توانست بانی اجرایی امر شود.‏

farshirani2.jpg

در میان نام های مختلفی که به این پروژه دعوت شدند تنها یک فیلمساز یعنی کمال تبریزی پیش تر فیلمی را با عنوان ‏فرش باد مقابل دوربین برده بود که آن هم اثری سفارشی بود، اما قابلیت های یک فیلم سینمایی خوب را داشت و ‏برخلاف ساخته اش در این مجموعه چندان توی ذوق نمی زد. جز این تجربه و چند فیلم محدود مانند کمال الملک(علی ‏حاتمی) و ترنج(محمدرضا اعلامی) فیلم جدی دیگری درباره فرش در ایران ساخته نشده است. بنابراین کارگردان های ‏مجموعه فرش ایرانی این فرصت را داشتند تا با فراغ بال به خلق آثار خود بپردازند.‏

آثار این سینماگران را می توان به چند دسته مشخص تقسیم کرد. دسته نخست سینماگرانی از نسل اول همانند بیضایی، ‏فرمان آرا، مهرجویی و کیارستمی هستند که با دغدغه های همیشگی خود به خلق فیلم هایی دشوار دست زده اند. ‏بیضایی به مسئله اسطوره ها در زمینه فرش، مهرجویی هویت زن، فرمان آرا دیدگاه تاریخی و اشاره مستقیم به تابلوی ‏کمال الملک که از کاخ ناصرالدین شاه کشیده و کیارستمی بسط یکی از ایده هایی را که به سینمای این سال هایش شبیه ‏است.‏

در این میان کارگردان هایی که آثاری موفق تر را خلق کرده اند به نسل دوم مربوط می شوند. بنابر نظر منتقدین بهترین ‏فیلم های این مجموعه به جعفر پناهی، مجید مجیدی و رخشان بنی اعتماد تعلق دارد. پناهی در فیلمی تک برداشته می ‏کوشد همان دغدغه های خود را درباره اجتماع بین کند. او فرش را بهانه ای قرار می دهد تا دوربین خود را به دل ‏اجتماع بیاورد.مجیدی نیز از منظری عاطفی و شاعرانه به داستان سجاده شدن فرش برای عبادت مردم در سالیان ‏متمادی می پردازد. بنی اعتماد نیز سعی می کند از منظر سینمای مستند به داستان خود بنگرد و کنکاشی کوتاه در زمینه ‏این عنصر فرهنگی داشته باشد.‏

farshirani3.jpg

در این میان کمتر کارگردانی را می توان سراغ گرفت که به جنبه های تاریخی فرش پرداخته و یا ارتباط آن را با ملیت ‏های مختلف ایرانی به بحث نشسته باشد. تنها خسرو سینایی و سیف الله داد اشاراتی کوتاه در کارهای خود به این دو ‏مقوله داشته اند. سینایی به میان ترکمن ها رفته و فرش را در بستر زندگی این قشر از ملیت ایرانی به بحث نشسته و داد ‏نیز به جایگاه فرش در دوره حمله مغول می پردازد که البته این ایده پس از چند لحظه نخست جای خود را به اثری ‏عاطفی و عاشقانه می دهد. ‏

فیلم های میرکریمی، افخمی، هنرمند و راعی نیز از چارچوب این محور ها چندان فراتر نمی روند. تنها فیلم نورالدین ‏زرین کلک با دیگرکارها تفاوتی بصری دارد که به صورت انیمیشن تولید شده و در قالب روایت داستان شازده کوچولو ‏به فرش ایرانی می پردازد.‏

ایده جمع کردن این تعداد کارگردان دور هم برای تولید یک فیلم کار جالب توجهی به شمار می آید. اما چند نکته را نیز ‏باید در نظر گرفت که فرش ایرانی آن را فراموش کرده است. ابتدا ما باید مخاطب خود را مشخص کنیم. در ادامه ‏کارگردان ها باید بدانند که اشاره مستقیم در یک اثر سفارشی می تواند تبعات معکوس به همراه داشته باشد و اینکه در ‏اصل یک فیلم تبلیغاتی زبان و معیار های خاص خود را دارد. نکته دیگر اینکه فیلم کوتاه داستانی و مستند کوتاه در ‏عرضه تفاوت های بلندی با یک اثر بلند دارد. اما به نظر می رسد سازندگان فرش ایرانی تا حدی این نکات را به ‏فراموشی سپرده و بیشتر مجذوب ایده جمع کردن کارگردان های سرشناس کنار یکدیگر شده اند….‏