صدای اعتراض خودی ها هم در آمد…
تازه های اهل فرهنگ…
احمدرضا احمدی: بستری شدن در بخش مراقبتهای ویژه
احمدرضا احمدی که از چند شب پیش و به دلیل ابتلا به ذاتالریه در بیمارستان آتیه تهران بستری است، با وخیم شدن وضعیت عمومیاش به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد.
باقریان پرستار بخش مراقبتهای ویژه این بیمارستان با اعلام این خبر به خبرنگار مهر، گفت: آقای احمدی شب گذشته به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد.
وی با توجه به الزامات حرفهاش توضیح دیگری درباره وضعیت این شاعر پیشکسوت نداد و به بیان این نکته اکتفا کرد که: وضعیت این بیمار نسبتاً مساعد است.
احمدرضا احمدی از روز چهارشنبه (5 آبان) به دلیل ابتلا به بیماری ذاتالریه به بیمارستان آتیه منتقل شد.
این شاعر پیشکسوت آبان ماه سال گذشته هم به دلیل مشکلات ریوی در بخش post - ccu همین بیمارستان (آتیه) بستری شده بود که خوشبختانه با مراقبتهای پزشکی بهبود یافت.
او البته 2 بار و به فاصله چندسال متوالی دچار سکته قلبی شده بود و چند بار هم تحت جراحی چشم قرار گرفته است.
احمدرضا احمدی متولد سال 1319 در کرمان است. این شاعر با چاپ کتاب “طرح” به جامعه شعر کشور معرفی شد و از آن پس با انتشار آثار متعددی به تثبیت جایگاه خود پرداخت که از جمله می توان به این دفاتر شعر اشاره کرد: روزنامه شیشهای، قافیه در باد گم میشود، هزار پله به دریا مانده است و از نگاه تو زیر آسمان لاجوردی.
وی همچنین آثار متعددی را برای کودکان منتشر کرده است.
محمدرضا یوسفی: انتشار اسطورههای شاهنامه در 24 جلد
محمدرضا یوسفی از نگارش رمانی دربارهی زندگی آرش کمانگیر بهنام افسانهی آرش خبر داد که این کتاب در انتشارات سروش در مرحلهی طراحی جلد است.
محمدرضا یوسفی از نویسندگان فعال در زمینهی ادبیات کهن و اسطورهای ایران زمین دربارهی جدیدترین فعالیتهای ادبی خود اینگونه گفت: “افسانهی آرش رمانی دربارهی زندگی شخصیت تاریخی آرش کمانگیر است که در انتشارات سروش در مرحلهی طراحی جلد است.”
نویسندهی کتاب من و ماه و ستاره دربارهی منابعی که براساس آنها رمان را نوشته بیان کرد: “معتبرترین و کاملترین منبعی که دربارهی زندگی آرش موجود است بندهش از متون اوستاییست که افرادی چون سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی و دیگرانی که دربارهی آرش سروده و نوشتهاند از این منبع بهره جستهاند.”
نویسندهی رمان تازه منتشرشده گرگها گریه نمیکنند در پایان اشاره کرد: “در یک برنامهی کلان تمامی داستانهای شاهنامه را در قالب داستان بلند و رمان در دست نگارش دارم که در مجموعهای 24 جلدی با نام اسطورههای شاهنامه گردآوری خواهد شد. از این مجموعه چند جلد آماده است و با ناشری هم صحبت کرده ام ولی هنوز به قطعیات نرسیدهایم”.
محمدعلی سپانلو: بهبودی و دوران نقاهت در منزل
محمدعلی سپانلو که برای انجام عمل جراحی در بیمارستان بستری بود، از بیمارستان مرخص شده و به خانهاش بازگشته است.
این شاعر و پژوهشگر که چندی پیش حدود یک هفته در بیمارستان تهران کلینیک بستری شده بود، پس از مرخصی، مجددا در بیمارستان جم بستری شد و 26 مهرماه تحت عمل جراحی پانکراس (لوزالمعده) قرار گرفت.
سپانلو در گفتوگویی کوتاه با ایسنا، وضعیت عمومی خود را خوب ارزیابی کرده و گفته است، برای رسیدن به بهبودی کامل در حال استراحت است.
محمدعلی سپانلو که متولد آبانماه سال 1319 است، در کنار آثار ترجمه و پژوهشهای ادبی، تا کنون مجموعههای شعر “رگبارها”، “پیادهروها”، “سندباد غایب”، “هجوم”، “نبض وطنم را میگیرم”، “خانمزمان”، “تبعید در وطن”، “ساعت امید”، “خیابانها، بیابانها”، “فیروزه در غبار”، “پاییز در بزرگراه”، “ژالیزیانا”، “کاشف از یادرفتهها” و “قایقسواری در تهران” را منتشر کرده است.
عبدالعلی دستغیب: انتشار آثار منتشرنشده
عبدالعلی دستغیب، منتقد ادبی و مترجم از انتشار جلدهای سوم و چهارم کتاب «از دریچهی نقد» خود تا یک ماه آینده از سوی خانهی کتاب خبر داد. این در حالی است که دو مجلد اول این مجموعه که در سال 86 به کوشش علیرضا قوجهزاده از سوی همین مؤسسه منتشر شده بود، تجدید چاپ میشود.
دستغیب که چندی پیش از کار نوشتن اعلام بازنشستگی کرده بود، همچنین آثار خود را که در طول 10 سال اخیر نوشته؛ ولی منتشر نکرده است، به تازگی به انتشارات نوید شیراز سپرده، که به گفتهی او، تعدادی از آنها مجوز گرفتهاند و تا پایان سال جاری منتشر میشوند.
“نقد آثار علیاکبر دهخدا”، “نقد آثار محمدعلی جمالزاده” (جلد دوم)، کتاب تألیفی “صدف و دریا” دربارهی تعدادی از فیلسوفان بزرگ، “خوانش دیالوژیک؛ منطق گفتوگو” که ترجمهای از آثار میخاییل باختین - روان شناس روس - است، “نقد ادبی و نوعیت متن”، “سه نمایشنامه” از استریندبرگ - نویسندهی سوئدی -، “اندیشههای ژیل دولوز”، “از اجتماع قبیلهیی تا جامعهی مدرن” و “آوازها و پادآوازها” کتابهایی است که دستغیب به چاپ سپرده است.
او دربارهی کتاب “آوازها و پادآوازها” توضیح داد: “در این کتاب به تحلیل و بررسی 18 شاعر شعر نو و نیمایی پرداختهام که نیما یوشیج، فریدون توللی، اسماعیل شاهرودی، منوچهر شیبانی، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، یدالله رؤیایی، منوچهر نیستانی، محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن هنرمندی و نصرت رحمانی از آن جملهاند. “
دستغیب اوایل امسال در سن 79سالگی از کار نوشتن اعلام بازنشستگی کرد و در اینباره گفت، حالا پس از دههها تلاش در این حوزه، دیگر آن توان سالهای قبل را ندارد.
عبدالعلی دستغیب متولد 16 آبانماه سال 1310 در فیروزآباد استان فارس است. به قلم او، تاکنون بیش از 50 عنوان کتاب ترجمه یا تألیف شده و این جدا از مقالهها و سخنرانیهایش است.
فریدون مشیری : دلسردی از اهدای کتابخانه
امروز (دوشنبه، سوم آبانماه) دهمین سالگرد درگذشت فریدون مشیری است.
بابک مشیری - پسر فریدون مشیری - در گفتوگویی به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت فریدون مشیری به ایسنا گفت: “سال گذشته پس از اینکه صحبتهایم مبنی بر اینکه به دنبال جایی هستیم تا کتابخانهی پدر را به آن اهدا کنیم، منتشر شد، نهادها و سازمانهایی تماس گرفتند و برای این مسأله اعلام آمادگی کردند که از آن جمله میتوان به دانشگاه تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، فرهنگستان هنر و کتابخانهی مجلس شورای اسلامی اشاره کرد. “
او ادامه داد: “اما ما به دلیل اینکه در ذهنمان این بود که کتابخانه به نام خود پدرم باشد و حداقل فضایی فراهم شود تا دانشجویان و علاقهمندان بتوانند از آن بهره بگیرند و از طرفی موزهای برای دستنوشتهها، تابلوها و تقدیرنامههای پدرم باشد، این پیشنهادها را نپذیرفتیم. “
مشیری اظهار کرد: “دوست نداریم کتابخانهی پدر جزوی باشد از یک کل و در حاشیهی مجموعههای بزرگی چون مرکز دایرةالمعارف اسلامی یا کتابخانهی مجلس گم شود”.
او در ادامه گفت:” فعلا از اهدای کتابخانهی پدر دلسرد شدهایم و با فضایی هم که در اوضاع فرهنگی بوده است، به پیگیری این موضوع رغبتی نداشتیم”.
کتابخانهی فریدون مشیری حاوی ششهزار جلد کتاب است که در بعضی از آنها به خط شاعر مطالبی نگاشته شده است.
فریدون مشیری 30 شهریورماه سال 1305 در تهران به دنیا آمد. بخشی از دورهی ابتدایی و متوسطه را در مشهد گذراند. سپس به تهران آمد و به خدمت وزارت پست و تلگراف درآمد. با چند مجلهی هفتگی از جمله “روشنفکر” همکاری کرد و متصدی بخش ادبی این مجله بود. او دورهی روزنامهنگاری دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران را هم به پایان رساند. این شاعر سوم آبانماه سال 1379 در سن 74سالگی درگذشت.
مصطفی رحماندوست :گله ازممیزی کتابهای دینی
مصطفی رحماندوست در یادداشتی در خبرآنلاین نوشته است: “اهل فرهنگ از وضعیت ممیزی کتابهای دینی و غیردینی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار ناراضیاند، زمان بسیار زیادی برای ممیزی یک کتاب طول میکشد و افرادی که نوعاً وارد نیستند و به کلمات توجه دارند نه به مفاهیم در حال بررسی و ممیزی کتابها هستند.
هرگونه ممیزی و بررسی کتابها پیش از چاپ توهین به شعور مخاطب است، انسان صاحب عقل است و مسئول کارخود، کسی که اهل کتاب است میداند چه بخواند و چه نخواند و او بر حسب حس تشخیص خود اگر ببیند متن کتابی برخلاف واقعیت است میتواند آن را نخواند، حتی آن را نقد کند و یا از نویسنده و ناشر شکایت کند.
کتاب یک کالای شریف فرهنگی و دارای ارج ویژهای است، یک کتاب کمتر از یک مجله یا روزنامه نیست، روزنامه سطح پایینتری از کتاب دارد و مخاطبان آن هم میتوانند عوام باشند، پس چگونه است که روزنامه قبل از چاپ بررسی و ممیزی نمیشود، اما کتاب که مخاطب خاصتری از روزنامه دارد، ممیزی میشود.
اگر کارگروهی هم تشکیل شود باز به همان روال سابق منجر میشود، یعنی کتابها را بر اساس قشر، ظاهر و کلمات موجود در آن و خط قرمزها بررسی میکند و مفاهیم کتاب عمدتاً مورد بررسی قرار نمیگیرد، بهعبارت دیگر چه کسی تضمین میکند که افراد این کارگروهها صلاحیت بیشتری از خوانندگان داشته باشند.
شمس لنگرودی: نگارش کتاب زندگی
شمس لنگرودی از نگارش کتاب زندگی خود با نام «آنچه من از زندگی فهمیدم» خبر داد.
این شاعر و پژوهشگر که در آستانهی شصتسالگی است، در اینباره میگوید:“در این کتاب تحولات فکریام را بر اساس اتفاقاتی که برایم افتاده، بررسی میکنم و اینکه چه چیزهایی باعث شد تا به این طرز تفکر برسم. “
او دربارهی چگونگی شکلگیری این کتاب یادآور میشود: “حدود یک سال است که به نوشتن زندگی خود مشغولام. به نیت نوشتن بخشی از زندگینامه و با تصور اینکه تا روز تولد شصتسالگیام (26 آبانماه) آماده شود، کار را شروع کردم؛ اما عملا به زندگینامهنویسی کشیده شد و این نوشتن برای خود درازنامهای شد. “
او این کتاب را بر اساس اتفاقات زندگیاش توصیف میکند و میگوید: “این کتاب نتیجهی آن چیزی است که من از زندگی فهمیدم و به گمانم تعمیمپذیر است. بر اساس زندگی خودم، آنچه را که از زندگی فهمیدهام، در این کتاب میآورم. “
او دربارهی ساختار این کتاب هم به ایسنا گفته است: “میشود گفت کتاب به شکل دهها داستان و یا داستانوارهی کوتاه بههم پیوسته است که تحول یک شخصیت را نشان میدهد که چطور بوده و حالا کجاست. مثلا بخش اول، “قبیلهی کاسها” نام دارد و بخش دوم “دامن بلقیس”، که در دوسالگی به دامنش افتادم و نجات یافتم. “
او در این کتاب در کنار پرداختن به زندگی شخصی خود، به مسائل و درگیریهای اجتماعی و سیاسی هم نظر دارد که البته میگوید فقط شرح ماجرا نیست؛ بلکه نگاه او به این جریانهاست.