شبکه استان اصفهان، از مراکز فعال و پویایی است که تولیدات با ارزشی در عرصه مجموعه سازی به شبکه های سراسری عرضه کرده است. پیشینه طولانی این استان در زمینه هنر نمایش سبب شده تا اصفهان به عنوان یکی از خاستگاه های قابل توجه هنرمندان عرصه ادبیات، تئاتر و سینمای کشور شناخته شود. آخرین اتفاق شاخص هنری در این استان سفارش ساخت سریال “به خاطر من” از سوی شبکه اصفهان به شبکه دوم سیماست. روندی بر عکس که نشان از تفاوت مدیریت شبکه استانی اصفهان با سایر استان ها دارد.
به خاطر من
نویسنده و کارگردان: اکبر منصور فلاح. تهیه کننده: محمد رضا منتظر الحجت. فیلمبردار: ابوالفضل دو دانگه. صدا بردار: فرامرز مختاری. طراح صحنه: حسین منصور فلاح. موسیقی: محمد مهدی گورنگی. تدوین: اکبر منصور فلاح، مهدی مهرنیا. بازیگران: مهدی امینی خواه[سعید]، مریم سلطانی[مریم]، آرش تاج[رضا]، رامتین خدا پناهی[سامان]، شکوه امینی[حسابدار شرکت] و قدرت الله امینی.
جوانی به نام سعید برای پیدا کردن پدرش به اصفهان می رود. پدرش بیست سال قبل پس از سرقت تمامی ثروت همسرش- مادر سعید- او و فرزندش را ترک کرده است. سعید پس از رسیدن به اصفهان به شکلی تصاوفی با خواهر ناتنی خود مریم آشنا میشود و همین آشنایی منجر به بروز اتفاقاتی میشود.
پدر مریم به توصیه همسرش، با سامان صحبت میکند تا با مریم آشتی کنند. از طرفی مریم از پدرش میخواهد تا با برادر خود سعید تماس بگیرد و موضوع را به او بگوید. سامان که دیگر امیدی برای ازدواج با مریم ندارد با حسابدار شرکت که از قبل به سامان ابراز علاقه کرده بود، قرار ازدواج میگذارد. سعید که در نقش یک مستخدم در کارخانه پدرش مشغول به کار شده است، با ریختن زهر در چای پدرش قصد کشتن او را می کند، اما شکیبا او را می شناسد و…
یک پله بالاتر
اکبر منصور فلاح از آن دسته کارگردانانی است که فراز و نشیب بسیاری در کارنامه کاری اش دیده می شود. او سابقه ساخت مجموعه های پربیننده ای چون برای آخرین بار، آژانس دوستی، فقط به خاطر تو را دارد و هم با ساخت مجموعه هایی نظیر مردان کوچک و گرفتار شکست را تجربه کرده است. انتخاب سوژه های متفاوت و پای بند نبودن به یک شیوه کاری، باعث بروز چنین فراز و نشیب هایی در کارنامه کاری او شده است. این بار او به سراغ ساخت مجموعه ای سفارشی رفته که به نظر می رسد، چندان در امر جذب مخاطب موفق نیست.
پرداختن به مضمونی کلیشه ای که بارها موضوع ساخت فیلم و مجموعه های متعدد بوده است، دستمایه اثر جدید منصور فلاح قرارگرفته است. “خیانت یک مرد به همسر و فرزندش و تنها گذاشتن آنها”. گسترش داستان دریک نمودار خطی و مطول پیش می رود و هیچ فراز و فرودی در فیلمنامه دیده نمی شود، مگر در زمان هایی که سعید با پدرش رو در رو می شوند. بسط ندادن داستان های فرعی مانند: داستان سامان با حسابدار شرکت، داستان مادر سعید و… باعث تک بعدی بودن فیلمنامه شده است. منطق روایی اثر هم در بیشتر زمان ها دچار تزلزل است، انتقال اطلاعات از طریق شخصیت ها بسیار ابتدایی و تنها از طریق دیالوگ ها انجام می پذیرد. نمونه بارز و خیلی ضعیف این اتفاق در سکانسی روی می دهد که شکیبا در دفترش کارش با سعید مواجه می شود و چنین دیالوگ بر زبان می آورد: “تو کی هستی؟ چقدر شبیه پسر من هستی؟” نگارش چنین دیالوگ هایی از این دست در اکثر لحظات فیلمنامه موجود است، این عامل ضربه مهلکی بر باور پذیری روابط میان شخصیت ها می گذارد. کارگردان هم در پرداخت داستان و دکوپاژ اثرش هیچ تلاشی برای رفع این نقایص نکرده است. منصور فلاح، آن قدر درگیر قاب بندی ها و میزانسن هایش شده است که پرداختن به جزئیات درون قاب را از یاد برده است.
نکته دیگر اینکه، فصل بندی های داستانی از یک تداوم ریتمیک و ضرباهنگ درونی هماهنگ برخوردار نیستند. نمونه قابل ذکر آن، پرش غیرمنطقی سکانس آشنایی سعید با مریم و سکانس سامان با حسابدار شرکت است. بیشترین عاملی که مجموعه از آن ضربه می خورد ترکیب بازیگران اثر است. تلفیقی از بازیگران بومی و حرفه ای اگر درست انجام نشود همیشه دردسر ساز می شود. رامتین خدا پناهی، مهدی امینی خواه، آرش تاج از نظر کیفیت بازی به هیچ وجه با بازیگران بومی قابل قیاس نیستند. بازیگران بومی که با لهجه صحبت می کنند، همگی دچار تصنع و اغراق هستند. اگر تکلیف کارگردان با گویش اثر روشن بود مسلما شاهد چنین گسستی در کیفیت بازی ها نبودیم. با این حال، “به خاطر من” به لحاظ کیفی از بیشتر محصولات استانی بالاتر قرار می گیرد.