راست‌روی و چپ‌گویی

نویسنده

po_hassan_nia_01.jpg

کم نبودند کسانی که با ارزیابی شعارها، وعده‌ها و تاکید محمود احمدی‌نژاد به عدالت‌خواهی و عدالت‌طلبی روی ‏کارآمدن دولت او را بازگشت چپ اقتصادی به صحنه تصمیم‌سازی اقتصاد ایران ارزیابی می‌کردند. او حتی در احکام ‏خود به کارگزاران دولت خویش یکی از محوری‌ترین شعارها و اهداف مورد نظر دولت نهم را عدالت‌طلبی و ‏عدالت‌خواهی خواند تا برای کسی شکی باقی نماند که تا او آمده ‌است نگرش و روایتی نه چندان مدرن و به روز شده از ‏چپ را به نمایش بگذارد.‏

‏ اصرار او به بهره‌گیری از گفتمانی که بیش از همیشه از دایره واژگان چپ سنتی و تاریخی شعار و کلمه بر‌می‌داشت، ‏دیگر نحله‌ها و تفکرات اقتصادی را واداشت تا برای نقد دولت نهم، نقد دوره‌های کوپنیسم و کمونیسم را اولویت بخشند، ‏چه برای آنها محرز شده ‌بود که دولتی در منتها‌‌الیه چپی از جنس چپ‌های دهه‌های دور آمده‌است تا هرچه هست و ‏نیست را به تاراج دهد‎. ‎لیبرال‌خواندن مخالفان و منتقدان، انتقاد از برنامه‌ریزان دولت‌های پیشین که رئیس دولت نهم آنها ‏را آمریکایی تحت‌تاثیر بانک‌جهانی و صندوق بین‌المللی پول و مرعوب آنها می‌خواند، برای همگان به این معنا بودکه ‏دولت محمود احمدی‌نژاد با انتقاد و مخالفت با لیبرالیسم موجود بنای پایه‌ریزی اقتصادی از جنسی دیگر دارد.‏

‏ اما در این میانه مخالفت آشکار اقتصاددانان نهادگرا و چپ ایرانی با آنچه دولت نهم انجام می‌داد آن‌قدر بلند و مفهوم بود ‏تا کسی باور نکند که دولت نهم آمده‌است تا آمالی را تحقق بخشد که به طور سنتی شعارهای چپ اقتصادی را یدک ‏می‌کشید. او در سه سال نخست دولت خود برنامه‌ای برای تحقق اهداف عدالت‌طلبانه و عدالت‌خواهانه ادعایی نداشت، ‏هرچه بود تک مضراب‌های از هم گسسته‌ای بود که گاه نرخ سود بانکی را پای تولید و کاهش تورم و حمایت از ‏تولیدکننده حذف می‌کرد و گاه تولیدکننده داخلی را به پای تنظیم بازار و حمایت از مصرف‌کننده با سیاست‌های ‏درهای‌باز به چالش می‌خواند. اما در دستور کار قرار گرفتن توصیه‌های بانک‌جهانی در دولت نهم، چیزی نیست که ‏بتوان آن را در لفافه الفاظی دیگر پنهان یا رتوش کرد، برنامه یا طرح تحول اقتصادی، همان گزارشی است که 5 سال ‏پیش از این به عنوان سند سال 2003 این نهاد که به اعتقاد رئیس دولت عامل فساد و نابودی کشورهای در حال توسعه ‏و جاده‌صافکن استعمار و استثمار نوین است، منتشر شد‎. ‎

دولت نهم یک‌باره به سیاست‌هایی روی آورده‌است که رئیس آن با ناسزاگویی به آنها و با این شعار که قرار است راهی ‏دیگر انتخاب کند بر کرسی ریاست دولت نشست. حذف یارانه‌ها و پرداخت نقدی آن به خانوارهای ایرانی، جهش قیمت ‏حامل‌های انرژی و دیگر کالاهای اساسی با رویه جذاب واقعی شدن قیمت‌ها بدون آنکه الزامات و زمینه‌های چنین ‏سیاستی به لحاظ آماری، زمینه اطلاعاتی و منابع آن روشن باشد، تنها این توجیه را به همراه دارد که دیدار حبیب فتینی، ‏سرگروه تهیه‌کننده گزارش بانک‌جهانی درباره ایران با مقام‌های اقتصادی دولت نهم همان دلیل اصلی در دستورکار قرار ‏گرفتن سیاست‌های ناب نئولیبرالی است که دولت نهم اجرای زودهنگام و شتابزده آنها را به تمام شعارها و اولویت‌های ‏خود ترجیح داده‌است.‏

‏ آنچه طهماسب مظاهری، رئیس کل بانک‌مرکزی از پذیرش افزایش نرخ سود بانکی از سوی دولت به توصیه صندوق ‏بین‌المللی پول خبر داده‌است موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت‎. ‎کشمکش دولت و در راس آن احمدی ‏نژاد با مخالفان کاهش نرخ سود بانکی و قربانیان پرتعدادی که به دلیل نپذیرفتن کاهش نرخ سود یا از کابینه کنار گذاشته ‏شدند یا خود استعفا کردند، چالشی فراموش‌نشدنی است که یک باره با توصیه صندوق بین‌المللی پول به اتفاقی دیگر بدل ‏می‌شود. هنوز طنین آن پیام روشن رئیس دولت در فضا وجود دارد که مخالفان کاهش نرخ سود بانکی کنار بروند، ‏‏‌طنینی که به نظر می‌رسد با راهنمای روشن دولت برای گردش به سمت راست دیگر شنیده نخواهدشد.‏

‏ دولت احمدی‌نژاد در سومین سال فعالیت خود ترجیح داده‌است تا توصیه همان نهادهایی را سرلوحه کار قرار دهد که ‏در سه سال گذشته به آنها ناسزا گفته‌بود، اما این راهنمای روشن برای راست‌روی و در دستورکار قرارگرفتن ‏توصیه‌های نئولیبرالی نهادهای راست‌ حداقل این فایده را خواهد داشت که از این به بعد گام بعدی دولت نهم در عرصه ‏برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری اقتصادی روشن است. دولت نهم اگر خود نداند کجا می‌رود از برنامه و نقشه راهی که در ‏دست گرفته می‌توان فهمید به کجا خواهد رفت.‏

منبع: کارگزاران، سوم تیر