از آنجا

نویسنده

تمام یاران کمیک کش! این سرزمین

بزرگمهر حسین پور

 

 

کمیک استریپ در ایران اوضاعش بسیار خیط است. و از آنجایی که من نه منتقدم و نه نویسنده ی با صبر و حوصله و نه صاحب قلمی مرتب و تمییز و با انصاف، لذا فرد «درست و درمونی!» برای نگاشتن این نوشته نیستم و چه بسا اگر ننویسم بهتر و خوش نام تر نیز باقی بمانم. به هر حال آنچه ما از ابتدای طنز و کاریکاتور کشی در ایران مستند ذخیره شده و ثبت شده ی به درد بخور به عنوان کمیک استریپ رو کرده ایم و به حافظه ی کاغذی ایرانمان سپرده ایم چیز دندانگیری به چشم نمیخورد. در واقع ما هنوز در این اندوخته، مجموعه ای به نام «کمیک استریپ» خلق نکرده ایم و مجموع خلقیاتمان هر از گاهی به گرافیک نول و یا کارتون استریپ تنه میزند و باقی کارها مجموعه ای از کارتون های پراکنده هستند که احیانا دنبال هم کار شده اند(اغلب کارهای خودم هم از این دست محسوب میشوند). اما از آنجایی که هر چه هست و هر چیزی که تا کنون خلق شده بدون حمایت مالی و جانی ارگانهای دولتی و غیر دولتی بوده، لذا تا همین حد هم باید دست دوستان خالق را فشرد و احیانا اگر تمیز باشد آن را بوسید. این جماعت آنقدر معدود و محدودند که حتی به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسند. البته صرف کشیدن کمیک را من در اینجا طراح کمیک نمیدانم و در این نوشته لحاظشان نکرده ام. تنها دوستانی را که هم قدرتمند بوده اند و هم هوشمند و خلاق را از نظر گرامیتان میگذرانم و بس. و نیزاین نوشته فقط برای مرور و دمت گرم به این هنرمندان است و جهت آشنایی شما احیانا. امیدوارم این هنرمندان مرور مرا ببخشند و انتقاد مرا تحمل کنند و اشاره ی من را ببخشیده و بوسه ی من را بر دستانشان پذیرا باشند.

 جواد علیزاده : مجموعه گاهنامه های جواد علیزاده که در دهه شصت هر از گاهی منتشر میشد و جسته گریخته تشنگان کمیک و کارتون را سیراب میکرد از مهم ترین اتفاقات وجود و بروز کمیک و کارتون استریپ در ایران است. شاید حضور این نشریه و بعد تر تولد خوش یمن و گرانبهای نشریه طنز و کاریکاتور و درک درست جواد علیزاده از چاپ و انتشار کمیک های خارجی و ایرانی، شروعی خوب و پرانرژی برای این هنر جادویی بود. طنز اجتماعی، مفهومی، به همراه خطوطی درست و ساده بود که توسط دستان قدرتمند جواد خلق شده بود مشتاقان زیادی را به این حیطه کشاند.

انتقاد:شاید بی توجهی به کیفیت کارتون ها و کاریکاتورها و اجراهای خسته و بی حوصله ی این چند سال اخیر استاد از مهمترین انتقاداتی باشد که بتوان از آثار این روزهای ایشان گرفت.

 مانا نیستانی :مانا از استثنائات هنر کمیک استریپ در ایران محسوب میشود. این استثنایی بودن را مانا چنان قاطعانه با همان اولین آثارش که در مجله ی کیهان کاریکاتور چاپ میشد به اثبات رساند که جای هیچ شبهه و ایهامی باقی نگذاشت که یک هنرمند خلاق در این رشته متولد شده است. مانا که در ابتدا به نظر میرسید تحت تاثیر هاشورهای توپور و برادرش توکا و فضای ذهنی و غافلگیری کمیک های کینو بوده است، پس از مدتی کم کم آثارش را مستقل و بدون وام و رنگ و لعاب از هر کارتونیستی قرار داد و جزو پرکارترین و ارزشمندترین ترین هنرمندان این رشته خود را تثبیت کرد. خلق و انتشار مجموعه کتاب های آقای «کا» اگر چه بیشتر به همان گرافیک نول شبیه است تا قالب کلاسیک کمیک استریپ و همچنین مجموعه کمیک های اینترنتی او جزو بهترین مجموعه های چند ساله این هنر محسوب میشوند.

انتقاد:کم توجهی مانا به قدرتمند کردن طراحی، رسیدن به کلیشه هایی تکراری از پز های بدن و خصوصا طراحی دست و آناتومی های تکرار شونده، شاید از انتقادهایی باشد که بتوان بر او گرفت.

علی درخشی : علی درخشی که او را میتوان از نتایج و به ثمر نشستگان دوره ی گاهنامه های جواد علیزاده نام برد قلم و طنز استثایی و مشخصی دارد که فقط این جنس از طنز را میتوان در آثار خود او جست و لاغیر. علی که روند رو به رشد عجیب و غریبی را از ابتدای عمر کاری خودش طی کرده هم در نوع قلم گیری و تکنیکش، و هم در نوع نگاه و طنزش به یک سادگی و فانتزی بسیار عالی رسیده که کمیک های او را منحصر به فرد میکند. تاثیر علی درخشی در ابتدا از موردیلو و مجموعه ای از کارتون های روزنامه ای ترکیه به چشم میخورد که البته در یک اتفاق غیر منتظره، بدون گذشت زمان، این تاثیرات در آنی از چهره ی کارهای علی پاک شد. این اتفاق یک شبه چه بود را قطعا خودش و خدا میداند و بس!دماغ های گاز زده، آدمهای کثیف و یخلی، موجودات خلق نشده توسط طبیعت!کاراکترهای یک لا قبا و ژولیده پولیده مجموعه دنیای فانتزی و عجیبی را خلق میکنند که علی را جنسی متفاوت و خاص در عالم کمیک استریپ ایران میکند.

انتقاد: بی انگیزگی و سردستی گرفتن سوژه ها، اجراهای حول حولکی و سفارشی گاهی آثار علی را تکراری و یخ میکند.

حمید بهرامی : تسلط کامل حمید بهرامی به طراحی رئال و فانتزی او را جزو معدود آدمهایی قرار میدهد که تو مطمئنی اگر از بابت موضوع داستان محضوض نشوی، قطعا از جهت تکنیک کار حال مورد نظر را خواهی برد و از این لحاظ دیدن آثار حمید همیشه جذاب و وسوسه انگیز است. آدمهای عظله ای، انسانهای خوش قد و بالا و خوش هیکل و هاشورهای ریز و رقص قلمی وجد برانگیز، آنقدر آثار حمید را دلنشین میکند که میتوانی ساعت ها به آنها خیره شوی و درس بیاموزی.

انتقاد:توجه بیش از حد به طراحی و بی توجهی به موضوع، و تولید اتود و اسکیس به جای خلق یک اثر منسجم که در توان حمید است و تاثیر جدا نشدنی فرازتا و کمیک بوک های ژاپنی در آثار حمید حرص آدم را در می آورد.

ساسان خادم : ساسان خادم را این سالها اغلب در همشهری ضمیمه ها دیده ایم. بسیار پر کار و خلاق، قلم قوی و به شدت فانتزی ای دارد و وسواس بسیار خوب و مثال زدنی ای در قلم گیری و خلق کاراکتر ها و تیپ های جدید دارد. رنگ های شفاف و تخت، جزییات شیرین و نکته بینانه از ویژگی های آثار ساسان است.

انتقاد:رسیدن به زاویه دید تکراری برای ورود به یک سوژه، ساسان را اغلب به تکرار خودش میرساند. تجربه کردن بافت ها و تجربه کردن تکنیک های جدید میتواند به ساسان انگیزه و فضاهای جدیدی را نشان دهد و جنبه های دیگری از قدرت طراحی ساسان را که هنوز ابراز نکرده است را بیان کند.

محمدرضا دوست محمدی : یک موجود خوب دوست داشتنی که طنزی محجوب و قلم و طراحی ای بسیار قدرتمند و خاص دارد که من گمان میکنم هنوز درست حسابی آن را رو نکرده است. طنز شیرین و فوق العاده خلاق محمد رضا طرفداران پر و پا قرصی دارد که به قول مرحوم گل آقا حسی متین و اخلاق گرا به کار او داده است و او را جزو کمیک استریپ کاران خوش نام و صاحب سبک کرده است. قلم گیری های شلاقی، نترس و جسورانه محمد جزو مهمترین نکات بارز کار او محسوب میشود.

انتقاد:سردستی کشیدن اغلب آثار و استفاده نکردن از قدرت قلم و کم خرجی کردن از قدرت قلمش مشتری های آثارش را اغلب تشنه و نصفه نیمه سیراب میکند.

 وحید نیک گو : وحید موجودی است که ندیدمش، اما مدام آثارش را میبینم و جزو معدود آدمهایی است که تلاش میکند این هنر را زنده نگاه دارد و درک درستی نیز از کمیک دارد و پتانسیل این را دارد و میتواند در آینده کارهای عجیب و غریبی خلق کند. قلمش بسیار پخته است و ذهنش جرقه ها و خلاقیت هوشمندانه ای دارد.

انتقاد:رسیدن به یک جنس از قلم گیری امن که استاندارد کار را تضمین میکند و جای ایراد را میبندد، به آثار وحید حریم امنی داده که حتی خودش نیز ترس و شکستن و خارج شدن از این دیوار را ندارد و انگار دیگر از تجربه کردن میترسد. امیدوارم که از این بلا نجات پیدا کند.

و نهایتا خودم : بسیارمسلط… بسیار کار درست… بسیار آدم حسابی و فوق العاده خوش تیپ و بی نهایت استاد.

انتقاد:کچل

منبع : شماره 434 مجله چلچراغ