چرا مردم به سینما نمی روند؟
اوضاع آنقدر بد است که….
عبدالرضا کاهانی
اینقدر اوضاع بد است که نیاز به گفتن کسی نیست. شرایط چنان روشن است که در صورت گفتن، مثل غُرزدن میشود و چیزی را که همه میدانند نیاز به تکرارش نیست.دلیل اصلی هم مدیران هستند؛ وقتی میگویم مدیران منظورم تنها مدیران سازمان سینمایی نیست. بلکه مدیران تلویزیون، شهرداری و به ویژه مدیران حوزهی هنری را هم شامل میشود. هر وقت با مردم فیلم میبینم و به حرفهایشان گوش میکنم به این نتیجه میرسم که چهقدر آنها از مدیران جلوتر هستند. البته این کار به خاطر منافع شخصی خودشان است و آنها برای اینکه بتوانند در سینما راحتتر کار کنند، حاضرند هر بلایی سر همکاران خود بیاورند.
در گذشته مشکلات زیاد و البته مهمی برای برخی فیلمها که بیخود و بیجهت هم یکی از آنهاست، پیش آمده و آنها چیزهایی از دست دادهاند و آن از دست رفتهها باعث به وجود آمدن شرایط جدید، شده است.
شرایط اولیه یعنی اکران خوب. بهرهمندی از همهی سینماها مثل خیلی از فیلمهای غیرخصوصی که از یک شرایط عادلانه بهرهمندند و زمان خوبی برای اکرانشان وجود دارد و حمایت ویژه از فیلمهایشان میشود.در صورتیکه این شرایط اولیه وجود داشته باشد دیگر آن شرایط ویژه به وجود نمیآید.
شرایط ویژه زمانی پیش آمده که برخی چیزها ،از یکسری فیلمها دریغ شده و موجب شده آن فیلمها کانون توجه شود و این اتفاقها بیفتد. به نظرم اشکالی ندارد اگر اندکی این اتفاقها به نفع سازندگان فیلمها تمام شود، چون در عوض چیزهای زیادی را از دست دادهاند. ضمن این که اگر کسی ناراحت است جایش را با این فیلمهای تحریمی عوض کند. ما سینما “آزادی” و سایر سینماهای حوزه هنری را با تمام امکانات دولتی میگیریم و آنها هم بیایند با شرایط ما فیلمهایشان را اکران کنند تا اشکشان در بیاید. البته این را هم بگویم که دیگر داریم به سینمای بدون “آزادی” عادت میکنیم!
کسانی میگویند این وضعیت به نفع برخی فیلمها شده آنهایی هستند که همین را هم دلشان نمیخواهند دیگران داشته باشند و همه چیز را برای خودشان میخواهند. این افراد از رانت، کمکهای دولتی، اکران در سینماهای درجه یک و تبلیغات گسترده بهرهمندند. به طوریکه پول تبلیغاتی که میکنند از پول پروژههای ما بیشتر است. برخی در این سینما هستند که به خاطر هزینههای هنگفت دولتی خجالت میکشند، رقم تولید فیلمشان را اعلام کنند و برخی هم مثل من به خاطر هزینههای کم بخش خصوصی رقم فیلمشان را اعلام نمیکنند تا آبروداری کرده باشند.
با وجود این، آنها چشم دیدن حداقلها را هم برای ما ندارند و باز هم صدایشان در میآید، همهی امکانات را از ما دریغ میکنند و اعتقاد دارند یک چیزهایی باعث توجه به برخی فیلمها شده است. یکدفعه بگویید ما برویم بمیریم خلاص شویم دیگر! همین را هم حاضر نیستند، ببینند؟
جدیدا نشان دادن کاستیها شده زیر سوال بردن. همین کارها را کردهاند که مردم انگیزهای برای رفتن به سینما ندارند. مردم احساس میکنند چیزی که در سینماها نشان داده میشود، زندگی آنان نیست و ربطی به آنها ندارد. بلکه حرفهای مورد پسند و سفارشی برخی مدیران را میزند.
کسانی هستند که برای اینکه بتوانند ادامهی حیات بدهند و باز دوباره پول بگیرند، مدام از سیاستهای رسمی تعریف میکنند. در نتیجه وقتی تماشاگران به سینما میآیند احساس میکنند، انگارهمه چیز خوب است و هیچ مشکلی وجود ندارد و زندگیشان هیچ عیبی ندارد و این مواجهه موجب میشود که سینما نروند.
برخی مدیران مساله سینما نرفتن مردم را ربط میدهند به خیلی مسائل دیگر. در حالی که نمیدانند خودشان باعث شدند فیلمهای مورد پسند مردم ساخته نشود و فیلمهای سفارشی آنها ساخته شود و سینما را به این روز بیندازد.
فیلمها سیاسی نیستند ولی فضای پشت پردهی آن سیاسی است.عدهای در حوزهی هنری میخواهند به وزارت ارشاد ثابت کنند که از آنها مسلمانترند و به عکس. به ما چه که کدامتان مسلمانترید، مشکلاتمان را حل کنید.
کاهانی همچنین گفت: این افراد کسانی هستند که وقتی در میانمار مسلمانان کشته میشوند زودتر از هم میخواهند بیانیه بدهند تا ثابت کنند چه قدر آدمهای خوب و متفکری هستند. در جلسهای که میان فیلمسازان تحریم شده از سوی حوزه هنری و فیلم سازان منسوب به آن نهاد برگزار شد گفتم شما برای مسلمانان میانمار بیانیه میدهید ولی برای ما که در کنارتان هستیم و مقابل چشمانتان جان میدهیم، نان خشک هم نمیدهید.
کشتهشدن لزوما به معنی نفسنکشیدن نیست. من نیز کشته شدهام، حوزهی هنری مرا کشته است و آنها که با حوزه هنری همکاری دارند در کشته شدن من و امثال من سهیم هستند. البته باید از رضا میرکریمی تشکر کنم که حساب خود را از سایر فیلمسازان منسوب به حوزه جدا کرد.
در این رقابت مسلمانی میان حوزه با سایر نهادها ، نفعی وجود دارد و بوی پول میآید. این که فیلمهای ما ضد خانواده و مردم است، شوخی است.
وقتی میخواهیم فیلم را اکران کنیم از همه جا ضربه میخوریم؛ تلویزیون تیزرهایمان را پخش نمیکند، در قم فیلممان را از پرده پایین میکشند و هزار و یک داستان داریم و هر لحظه هم احساس میکنیم هزار و یک اتفاق جدید ممکن است برایمان بیفتد و مدام در نگرانی به سر میبریم.
تمامیتخواهی سینما را به این روز انداخته و برای همین است که حالم دیگر از این سینما به هم میخورد.
تظاهر میکنند نگران خانوادهها هستند و جلوی فیلمهای ما را میگیرند ولی در عمل دنبال پست، مقام و پول هستند.