برای عیسی سحرخیز

نویسنده

po_morteza_hajbabaee.jpg

حدود ده روز پیش دادگاه رای خود درباره سحر خیز را اعلام کرد. رایی که بسیار سنگین و سختگیرانه است.این رای اگر در هشت سال پیش صادر می شد موجی از اعتراض را به دنبال خویش می آورد.اما در سالیان گذشته از بس با صدور این نوع احکام با افکار عمومی بازی شده است نوعی حساسیت زدایی صورت گرفته است. به نظر می رسد تا به اینجا صادرکنندگان چنین احکامی به هدف خود رسیده اند.اما نباید فراموش کرد که حقیقت جویی همیشه در میان جامعه مخاطبان خویش را دارد و اگر هواداران آن اندکی امید و مقاومت از خود نشان دهند پتانسیل جامعه در راه دفاع از حقیقت آزاد می شود و منشاء اثر می گردد. گر چه توده مردم تا حدودی تحت تاثیر القائات انجام شده گوشه نشینی اختیار کرده اند و نظاره گر امور هستند. اما نباید از مسئولیت روشنفکرانه و وظایف نخبگان سیاسی که بخشی از آنها در قالب احزاب سازماندهی شده اند غفلت کرد. صدور چنین احکامی نشان از این دارد که هنوز جریان اصلاح طلبی و چهره های شاخص آن، به آن اندازه موثرند که عده ای درصدد کنار گذاشتن آنها از معادلات سیاسی هستند.

عیسی سحر خیز یکی از جمله شخصیت هایی است که برازنده نام “اصلاح طلب” به معنی واقع کلمه است.کسانی که در داخل ایران فعالیت می کنند همیشه یک چهره را در پی گیری برنامه های اصلاح طلبانه به شکل ثابت می بینند.در یکسال گذشته از پی گیرترین افراد برای تشکیل جبهه دموکراسی و حقوق بشر بوده است.با توجه به روابط خوبی که با اکثر احزاب اطلاح طلب دارد، توانسته همگرایی خوبی در بین آنها به وجود آورد. از سوی دیگر در چند سال گذشته در زمره چند شخصیتی قرار دارد که هرگز زندانیان سیاسی و خانواده آنان را فراموش نکرده و برای کم کردن آلام آنان تلاش می کند. حال همین فرد در وضعیتی قرار گرفته که دیگرانی که او از آنان حمایت می کرد قرار گرفته بودند. در این شرایط چه کسانی باید از او دفاع کنند؟ به نظر می رسد این وظیفه تمام آزادیخواهان است که شکست سیاست حساسیت زدایی در چامعه را نشان دهند و نگذارند از میدان به در کردن شخصیتهای موثر نتیجه دهد. چرا که با ادامه این روند نام های بسیار دیگری در لیست قرار خواهد گرفت.

متاسفانه انتخابات شوراها، شرایطی را پدید آورده که مابقی مسائل شکل حاشیه ای به خود گرقته است.در حالی که هویت اصلاح طلبانه دارای ویژگیهایی ذاتی است که عدم توجه به آنها، باعث ناکارآمدی در سایر بخش ها می گردد. یکی از مهمترین پیامهای اصلاح طلبی دفاع از حقوق شهروندی و حاکمیت قانون است. در مقابله با نقض این حقوق در هیچ زمان و مکانی نباید تردید کرد ونباید امری را بر آنها مقدم دانست. از این رو دفاع از حقوق شهروندان در این شرایط مکمل تلاش برای پیروزی در انتخابات است. آیا هدف از پیروزی چیزی جز دفاع از حقوق شهروندان است؟ پس باید آن را پیش از انتخاب شدن ثابت کنیم تا مردم اعتمادی دوباره نمایند. با توجه به ترکیب فعالان اصلاح طلب این امید وجود دارد تا با درس گیری از گذشته راهی مطمئن برای پیشبرد اصلاحات در ایران برگزیده شود.

نباید تاکید بیش از اندازه عده ای بر تندروی و تقبیح آن، ما را به دام کندروی بیاندازد. مسئله ای که پاره ای از افراد که خود را اصلاح طلب می دانند بدان گرفتار شده اند. از این رو فعالان سیاسی اصلاح طلب باید همتی به خرج دهند و ثبات قدم خویش را در دفاع از حقوق قانونی و طبیعی افراد نشان دهند. سیاست ورزی قانونی فقط با ایستادگی بر سخنان حق معنا می دهد. عقب نشینی در چنین شرایطی نه تنها باعث اعتماد محافظه کاران نمی شود بلکه عقبه های حمایتی اصلاح طلبان را از میان می برد. در حال حاضر بحران اصلی در جامعه نبود آگاهی و پذیرش آگاهی کاذب نیست بلکه انگیزه ای است که باید در میان مردم برای ادامه راه اصلاح طلبی ایجاد کرد. به باور من سحر خیز در این مسیر گام بر می دارد. دوستان و همفکران وی نیز باید پای در این مسیر نهند و با تلاش بیشتر انگیزه جامعه برای حرکت را بیشتر کنند.