کلیفورد می
قرن بیستم شاهد چند انقلاب بزرگ بود. این انقلاب ها که بزرگ ترینشان متعلق به روسیه و چین و ایران بودند، دستاوردشان چه بود.
انقلاب کمونیستی روسیه در جست و جوی مدینه فاضله به قحطی ، اردوگاههای کارگری و دست کم بیست میلیون کشته رسید. دستاورد انقلاب چین ، جهشی عظیم و رو به جلو و نیز انقلاب فرهنگی - کارگری بود که برآورد میشود حدود 65 میلیون تلفات جانی داشته است.
سی سال قبل آیت الله روح الله خمینی رهبری انقلاب را در ایران به عهده گرفت. مانند نمونه های چین و روسیه ،انقلاب ضد سلطنتی ایران نیز نوید بخش دوره ای نوین از عدالت بود. در عین حال، برخلاف آن دو، به دنبال سرنگونی سرمایه داران به دست طبقه کارگر نبود، بلکه به پا خاستن مسلمانان بود علیه کافران و قدرت، ارزش ها، قوانین و روش زندگی شانا.
سی سال پیش به عنوان یک خبرنگار جوان برای گزارش این حرکت تاریخی در ایران به سر می بردم. به خاطر می اورم در میان جمعیت فشرده در خیابان های خاک آلود قم ایستاده بودم که آیت الله خمینی در حالی که عمامه و ردایی سیاه رنگ پوشیده بود بروی سقف یک خانه ظاهر شد. او برخلاف سیاستمداران دیگر لبخندی به لب نداشت. مانند پدری که به فرزند خاطی خود می نگرد، چهره ای خشن و جدی داشت. به آرامی دستش را بلند کرد. هیجانی جمعیت را فرا گرفت. یک فرد ایرانی به من گفت “چنین شخصیت هایی در تاریخ انگشت شمارند، موسی، عیسی، محمد و حالا خمینی”.
بسیاری از همکاران روزنامه نگار من، دید مثبتی به انقلاب ایران داشتند. به گفته آنان شاه، حاکم مستبدی بوده، آیت الله خمینی خواست مردم را بیان کرده و تنفر مردم از آمریکا نیز به دلیل سیاست های واشنگتن بوده است. بزودی نوشیدن الکل ممنوع شد و زنان مجبور شدند سرتا پای خود را با چادر سیاه بپوشانند. اکثر خبرنگاران خارجی به کشورهای دیگر رفتند تا از آن جا گزارش تهیه کنند.
بسیاری از ایرانیانی که اسلام گرا نبودند نیز از انقلاب ایران پشتیبانی کردند. آن ها بر این باور بودند که آیت الله خمینی اختلاف عقیده و پذیرفتن تفاوتها را قبول می کند. با این حال خیلی زود رهبر انقلاب ایران اعلام کرد مخالفت با دولت مخالفت با خداست. چند سال بعد ، اکثر افرادی که من در ایران می شناختم یا دیگر زنده نبودند، یا در زندان بودند و یا خارج از ایران و در تبعید.
امروزه انقلاب سی ساله ایران خطرناک و ناکارآمد به نظر می رسد. ایران ، سوریه را به عنوان متحد اصلی، حزب الله لبنان را نماینده خود و حماس را نیز تحت الحمایتش قرار داده است. بنا بر یک گزارش جدید از موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک، ایران تا پایان سال جاری قادر خواهد بود به اندازه ای اورانیوم غنی کند که بتوان با آن بمبی ساخت. موشک های دوربرد بالیستیک نیز مراحل ساخت را می گذرانند.
در عین حال تلاش ایران برای صدور انقلاب به عراق تاکنون با شکست روبرو شده است. هنگام تلافی حملات موشکی گروه حماس از سوی اسراییل، حمایت ایران از این گروه صرفا لفظی بود.
اقتصاد ایران در حال فروپاشی است و کاهش قیمت نفت در ماه های اخیر به شدت به ایران ضربه زده است.
علاوه بر این، در حالی که ایران برنامه هسته ای خود را به خوبی پیش می برد، در زمینه ساخت پالایشگاه های نفت چندان موفق نبوده است. در نتیجه با وجودی که این کشور جزو بزرگترین تولیدکنندگان نفت است ، بخش بسیار زیادی از بنزین مورد نیازش را از طریق واردات تامین می کند.
تحقیق انجام شده توسط انجمن دفاع از دموکراسی نشان می دهد ایران بخش بزرگی از سوخت وارداتی خود را از چند شرکت معدود خریداری می کند که شامل ویتول، ترافیگورا، بریتیش پترولیوم و نیز توتال است و سهام همه این شرکت ها در دست آمریکائی هاست.
این امر می تواند فرصت خوبی را بوجود بیاورد؛ رییس جمهور اویاما می تواند این فروشندگان را برای قطع صادرات بنزین به ایران تحت فشلر بگذارد. ظاهرا مصوبه کنگره سبب شده تا شرکت هندی ریلاینس نیز فروش بنزین خود را به ایران قطع کند.
آقای اوباما می تواند این مساله را برای ایرانیان روشن کند که مقصر اصلی فقر و انزوای آنان، قوانین خودشان است. برای این که می خواهند در صحنه جهانی قدرت اتمی شوند، یا برای نسل کشی و شاید برای درگیری هسته ای با اسراییل درگیری. اما اکثر ایرانی ها این را نمی خواهند.
به گفته رییس جمهور اوباما “جهانیان به ایران اجازه نخواهند داد به سلاح های اتمی دست یابد و من هر کاری را که لازم باشد انجام خواهم داد”. وی همچنین افزود “اگر بتوانیم حاکمان ایران را از وارد کردن بنزین مورد نیازشان بازداریم، آن گاه می توان آن ها را تحت فشار قرار داد”.
دقیقا.انقلاب ایران اکنون سی ساله است. دولت جدید آمریکا وقت در اختیار دارد تا تلفات نهایی کار راکاهش دهد.
منبع: واشنگتن تایمز، 1 فوریه