ایران و صورت بندی حوادث آینده

نویسنده

» مقاله ای از هافتینگتون پست

مایک لوفگرن، سناتور بازنشسته جمهوریخواه

این حیوان بسیار موذی است.وقتی به او حمله کنیم او دفاع می کند.[ضرب المثل فرانسوی]

ایران بغیر از اینکه هر روز با تهدید آمریکا و اسرائیل مواجه است،–هدف خرابکاری، تجاوز به حریم هوایی توسط هواپیما های بدون سرنشین و قتل دانشمندان اتمی اش است. در این شرایط، نباید از شنیدن خبرهایی در مورد حمله به سفارتخانه های اسرائیل در گرجستان، هند و تایلند، متعجب شویم. ایران می تواند مسئول همه این اتفاقات باشد.

یا شاید هیچ چیز آن طور که به نظر می رسد نباشد. ممکن است یک نفر فکر کند تبادل شطرنج توسط نیروهای مخفی بین سه کشور نتیجه بهتری در بر می داشت تا اجرای سه عملیات ناموفقی که گفته می شود یکی از آنها به طرز چشمگیری مفتضحانه بود.

در عوض، بمباران پادگان نظامی آمریکا دربیروت در 1983 بشدت موثر بود. این اقدام احتمال دارد توسط ایران صورت گرفته باشد زیرا هم کمکی بود به متحدان شیعه شان در لبنان و هم عملی بازدارنده برای متحدان آمریکایی صدام در بحبوحه جنگ با عراق. همچنین بر قتل مخالفان حکومت در اروپا نیز موثر بود. انفجار هواپیمای شرکت هوایی پن آم در سال 1988 بر فراز لاکربی هم همواره مورد تردید است. درحالیکه دولت آمریکا انگشت اتهام را به سوی معمر قذافی، دراز کرده بود، منابع من می گویند که اوچهره جلو صحنه بود و آلت دست دیگران. احتمالا ایران آغاز کننده نزاعی بود که شش ماه بعد از لاکربی منجر به سقوط هواپیمای ایران توسط نیروی دریای آمریکا شد. دولت آمریکا برای سختگیری نکردن در قبال ایران دلایلی داشت و یکی از آنها حادثه هواپیمای ایران ایر بود که منجر به باز شدن حفره خاطرات گذشته می شد.

چرا در حالیکه سخنگوی دولت ما ترسناک ترین چهره را از جمهوری اسلامی می دهد،مهارت های عملیاتی ایران تا این اندازه خراب شده است ؟ چرا ایران درحالیکه در کشور های دیگر سفارتخانه ها را بمب گذاری می کند، علیه عملیات نظامی در کشورش، کارزار تبلیغاتی به راه می اندازد؟

عملیات پرچم دروغین یک روش قدیمی است: در اکثر نقاط جهان مردم میراثدار فرهنگ هزاره قبل هستند و می دانند که عملیات پرچم دروغین روشی است که دولت ها بوسیله آن بدون توجه به آنچه رسانه های دولتی به آنان می گویند، اقدام می کنند. اما بسیاری از آمریکایی ها که به خودی خود جامه ساده لوحی بر تن دارند و در آرزوی تحقق داستان های مانوی هستند، به راحتی این پرچم های دروغین را باور می کنند.

ما خوانده ایم که ایران دست به هر کاری می زند تا بشار اسد در سوریه را که متحدش است، از سقوط نجات بدهد. احتمال اش زیاد است. اما در این مورد باید گفت چرا رهبر القاعده، ایمن الظواهری، خواستار سقوط اسد و بر افتادن حکومت ظلم و سانسور وی شده است؟ مفسران سیاست خارجی ما باید داستانشان را طور دیگری روایت کنند.

اما این روند متناقض همچنان ادامه دارد و فشار برای جنگ بیشتر می شود. حتی رئیس سابق موساد، میر داگان، از اینکه آمریکا اسرائیل را در “احمقانه ترین ایده ای که تا به حال شنیده است” همراهی کند، ابراز ناامیدی می کند. روز 16 فوریه، 35 سناتور برای قطعنامه ای صادر کردند مبنی بر اینکه سیاست های آمریکا تنها منوط بر  محدود کردن ایران که قادر به دستیابی به سلاح اتمی است نمی شود. در این قطعنامه گفته نشده ایرانی که به سلاح اتمی دست یافته است. این سناتور ها تلاش می کنند تا گزینه های دیگر بجز جنگ را نادیده بگیرند. کنگره آمریکا که گویی از جنگ در عراق هیچ عبرتی نگرفته است، با بی مسئولیتی بیش از همیشه وارد مبحث روانشناسی توده ها  شده است.

قرار است نخست وزیر اسرائیل، ناتنیاهو، از چهارم تا ششم ماه مارس از آمریکا دیدن کند. همه چیز بستگی به این دارد که او می تواند اجازه صحبت در کنگره را بگیرد و دست روی احساسات سناتور ها بگذارد یا نه. ماه تازه روز 22 مارس طلوع خواهد کرد و با وجود رادار ها، هواپیماهای جنگنده هنوز حرف اول را می زنند. لازم به یادآوری نیست که حمله به عراق شب 22 مارس سال 2003 آغاز شد.

از سوی دیگر، شاید این فقط یک بلوف باشد. زمانی که بچه ای را با یک کبریت در کارخانه دینامیت سازی تنها می گذاریم، باید خود را برای همه چیز آماده کنیم.

هافینتگون پست، 21 فوریه