گپ

نویسنده
رضا خاتمی

حرف های حمید سمندریان

وفاداری به متن

آقای سمندریان،شما به عنوان یکی از مترجمان آثار دورنمات درایران هستید. ویژگی آثار این نویسنده چیست؟

دورنمات نویسنده ای است که دارای جهان بینی مشخص وقابل وصف است. اودرداستان ها و نمایشنامه هایش موضوعات وآسیب های انسانی را درقابل تاریخ با ظرافت مورد کنکاش قرار می دهد ونگرشی رامطرح می کند که تاریخ مصرف ندارد.

 

تفاوت های نمایشنامه “ملاقات بانوی سالخورده”و”رومولوس کبیر”درترجمه چیست؟

داستان این دونمایش با یکدیگر متفاوت است اما ساختار و ساختمان کلی هررواثرشبیه یکدیگر هستند. چالش های مطرح شده دراین دونمایش بعد تاریخی دارند وآسیب های تعریف شذه متعلق به جوامع بزرگند.

 

مکان فرضی نمایش “رمولوس کبیر”کشور رم است. به نظرتان چرا نویسنده این کشور را بیان دغدغه هایش مطرح می کند؟

به هرحال رم یکی از کشورهای صاحب تمدن است. مکانی است که درطول ادوار مختلف تاریخی متوجه جریان های بی شماری شده است. ضمن اینکه  گمان می کنم مستندات مربوط به این کشور رابطه نزدیکی با داستان ومحوریت موضوعات دارد.

 

حاکم دراین نمایش با حکومت غلط به دنبال براندازی مطلق دولت ونظام است. داستان “رمولوس کبیر”تا چه اندازه ای با اتفاقات اخیر کشور ما دررابطه است؟

این نمایش مضمونی جهانی دارد و همه دنیا می تواند درشرایطی از این نمایش برای اجرا استفاده کند. پیام نمایشنامه مربوط به تاریخ خاصی نیست واین نقطه قوت وبارقه اصلی قوت کار است.

 

چراخودتان این نمایش را کار نکردید؟

من هم یکی از کسانی هستم که دراجرای این نمایش سهیم بودم. قرار نیست همه نمایش های اینچنینی از دورنمات را من کارگردانی کنم. ضمن اینکه حتما تفکرات برهانی مرند دراجرا نزدیک به خواسته های من بوده که همکاری مشترک به عنوان مترجم دارم.

 

یعنی کارگردانی شماازاین متن نزدیک به کرگردانی برهانی مرند است؟

درشکل تصاویر ومیزانسن ها ممکن بود تفاو وتمایزاتی وجودداشت اما کلیت نمایش بسیار خوب وخلاقانه به اجرا درآمده است.

 

درترجمه اثرچه تغییراتی صورت گرفته است؟

کاملا به متن وفادار بوده ام و فقط نقاطی که درفرهنگ ایرانی تعاریف موازی ومشخصی ندارد را کنار زده ام.

 

گپی با پیام دهکردی

مدیریت عجولانه

 

آقای دهکردی،درنمایش”رمولوس کبیر”نقش ادواکر،سرکرده ژرمن ها بازی می کنید. فکرمی کنید تا چه اندازه ای به نقش نزدیک شده اید؟

تا اینجابه هم همه توصیه های کارگردان عمل کرده ام. اما همواره به عنوان بازیگر از نقش هایی که به صحنه می برم ناراضی هستم.

 

کارگردان تا چه حدی بازیگران را درارائه نقش ها آزاد می گذارد؟

خوشبختانه بازیگران مختارند درتمرینات هرآنچه که دارند ارائه دهند و اصلا محدودیتی نداشتیم. اتفاقا برهانی مرند از اتودهای بازیگران استقبال وبیشترآنها را به کار تزریق می کرد.

 

با این تعداد بازیگران نوع تقسیم بندی صحنه ها و حضور بازیگران چگونه بود؟

درتمرینات همه گروه وجوداشتند. حتی اگر بازی نمی کردند باید حضور پیدا می کردند تا با فضای کلی اثر آشنا شوند.

 

با توجه به اجرای قبلی شما درنمایش ملاقات بانوی سالخورده به کارگردانی آقای سمندریان انتظار می رفت در این اجرا نقش رمولوس رابازی کنید.

قرار نیست همه نقش های محوری را من بازی کنم. ادواکر دراین نمایش یکی از شخصیت های عجیبی است که همه منتظر فتح وورود او به صحنه هستند. ضمن اینکه سیامک صفری دارای مشخصه هایی است که نزدیکتر به رمولوس است.

 

برای چهارمین بار است که با گروه معاصرهمکاری می کنید. ازویژگی های این گروه بگویید.

دوستی من وبرهانی مرند سابقه زیادی دارد. هم من به نحوه کارگردانی او آشنایی دارم وهم اوست که به ذهنیت های من وبازیگری ام اشراف دارد. درضمن انتخاب متن ونقش هم برایم اهیمت زیادی دارد. حتما درآینده باز هم شاهد همکاری های ما خواهید بود.

 

آیا از روند کلی شکل اجرا راضی هستید؟

زمان تمرین این نمایش کم بود. با توجه به این محدودیت شکل اجرا متناسب است. البته هنوز کاستی هی زیادی دارد اما قابل شناسایی ورفع است. هرشب کارگردان وبازیگران ایده های جدیدی دارند وآن را درکار اعمال می کنند. قطعا کسی که اجرای اول را دیده دراجراهای آخر شاهد دگرگونی های جذابی خواهد بود.

 

برای نمایشنامه طولانی مثل “رمولوس کبیر”چه مدتی تمرین شد؟

یک ماه ونیم.

 

با این مدت کم چرا نمایش به صحنه آمد؟

بحث مدیریتی دارد. این را باید از مدیران پرسید. متاسفانه وضعیت نابسامانی ایجاد شده است. هربازیگر با این نوع تمرینات به همکاری با چند گروه می پردازد و با توجه به نوبت اجراها وجدول های مدیریتی همه کارها با عجله شکل می گیرد. بنابراین اغلب کارها ضعیف است.