سهم ما از قطار

منصوره شجاعی
منصوره شجاعی

انگار “آناکارنینا”(۱) اولین زنی بود که وانهادگی و سرگشتگی خویش را در فاصله ریل و چرخ آهن قطارهای رو به مرگ جای داد و عاقبت آرام گرفت.

و انگار ازهمان دوران خودکشی بدین سیاق درمیان اروپاییان و اروپا نشینان بومی آن خطه شد. همانگونه که خودسوزی زنان لرستان و جنوب ایران، گویی رفتار بومی آنان دروانهادن استیصال است.

پایان دادن به زندگی از طریق خودسوزی، ‌خودکشی با برق، رگ زدن، سم خوردن، آب غرقی، قرص خوردن، پرتاب کردن از ارتفاع، و…از روش هایی است که آمار خودکشی در ایران را در رده های بالا نگهداشته است.

اما خودکشی با قطار و درایستگاه مترو، پدیده رایجی درمیان جماعت مستاصل شهرهای بزرگ ایران نیست. این خود دلیلی است بر روایت های ضدو نقیض از مرگ مرد جوان دستفروش در ایستگاه مترو گلبرگ تهران در دی ماه سال ۱۳۹۲.

مسئولان متروی تهران می گویند که “این یک خودکشی عادی بوده و رسانه ها قصد برجسته کردن آن را دارند”.

زن دستفروشی که در همان نزدیکی ها بوده گفته است که این جوان در حین فرار از دست ماموران تعادل خودرا از دست داده و زیرقطار افتاده است.

یکی از مسافران برای خبرنگاران تعریف کرده که ماموران سفره های این جوان را توقیف کردند و خودش را از قطار بیرون کردند. گویا طفلک هرچه التماس کرده توجهی نکردند. او هم چند بار تهدید کرده که خودش را جلوی قطار می اندازد وعاقبت انداخته!.

 میتوان تصور کرد آن حال که در آن روز بر آن جوان رفته است. سنگینی حمل سفره های پلاستیکی از این قطار به آن قطاربه امید فروش، فشار هوای سنگین از آلودگی، .هجوم انبوه مسافران شتابزده به قطارهایی که تکافوی حتی نصف این مسافران را نمی کند، هشدارگوش خراش بلندگوها برای دعوت مسافران به لو دادن دستفروش های خاطی، نگرانی از حضور ناگهانی مامورها، صدای اعتراض مسافران دیگر، دلشوره اجاره های پرداخت نشده، حمله توهین آمیز ماموران برای ضبط مال التجاره ناچیزاو، شرمندگی از فرزندان… وناگهان وسوسه جای گرفتن در فاصله ریل و چرخ آهن قطارهای رو به مرگ… و دیگرتمام!

 وقتی در دی ماه سال ۱۳۴۶ جسد باشکوه جهان پهلوان تختی را در هتل آتلانتیک تهران یافتند، مجله “توفیق” تیتررندانه ای زده بود که “تختی خودکشی شد”.

حالا، چهل وشش سال پس از آن واقعه، جای آن دارد که برای بیان حالی که بر این دستفروش جوان رفته است باکنکاشی عمیق در دستورزبان جامعه ای لجام گسیخته ازیک سو و وانهاده از سوی دیگر، دنبال فعل و فاعل صحیح گشت.

 

پانویس

 ۱- نام شخصیت اصلی و نیزنام رمان معروف “لئوتولستوی” تحریرشده دراواسط قرن نوزدهم.