مایکل اسلکمن
اگرچه خیابان های ایران عمدتاً در سکوت فرو رفته اند، اما این بار کشمکش قدرت بر سر ماهیت حکومت، در پشت صحنه در جریان است. نبردی فراتر از مناقشات انتخاباتی اخیر، که از 30 سال پیش و همزمان با تأسیس انقلاب اسلامی بر پایه حکومت دینی و دموکراسی آغاز شده است.
در ایرانِ پس از انتخابات، نارضایتی فزاینده ای میان بسیاری از چهره های سیاسی و دینی بوجود آمده است. به گفته تحلیلگران، نظام دولتی که قدرت خود را بر مشروعیت دینی و انتخاباتی استوار کرده بود، اکنون عملاً گونه ای از خودکامگی را در چهارچوبی امنیتی به نمایش گذاشته است.
در میان متحدان رئیس جمهور ایران کسانی پیدا می شوند که حتی وجود نهادهای انتخاباتی را نیز زیر سؤال برده اند.
جالب توجه ترین نکته این است که بسیاری از رهبران بانفود دینی نسبت به پشتیبانی از محمود احمدی نژاد و یا آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی کشور، پا پیش نگذاشته اند. حتی برخی از افراد که به طور سنتی پشتیبان دولت بوده اند، اکنون ساکت مانده اند و یا به انتقادات ضمنی دست زده اند.
بر سااس گزارش های خبری از ایران، تنها دو نفر از روحانیون عالیرتبه انتخاب مجدد احمدی نژاد را به وی تبریک گفته اند. آیت الله ابراهیم امینی یکی از امامان جمعه محافظه کار شهر مقدس قم، معترضان را به جای اغتشاشگر، «مردم» خواند و آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی نیز خواستار مصالحه و سازش ملی شد.
برخی از آیت الله العظمی های بانفوذ در رأس هرم دینی مذهب شیعه که به عنوان چهره های اصلاح طلب شناخته می شوند، نتایج تقلبی انتخابات و رفتار وحشیانه دولت با معترضان را محکوم کرده اند. یکی از نهادهای روحانی شاخص در قم نیز روز یکشنبه، دولت جدید را غیرمشروع خواند.
با همه این اوصاف، آیت الله خامنه ای و آقای احمدی نژاد و متحدانشان، بر نهادهای قدرتمند کشور اشراف کامل دارند. آنها کنترل نیروی انتظامی، دادگاه ها و دفاتر دادستانی را در دست دارند. گروه قدرتمند اصلی روحانیون و طرفداران محافظه کار آنها نیز هنوز به این دو چهره وفادار هستند: برای مثال، آیت الله مرتضی مقتدائی یکی از روحانیون افراطی در شهر قم روز سه شنبه گفت: “بحث انتخابات خاتمه یافته است.” هیچ چهره دینی نمی تواند در کوتاه مدت با این گروه قدرتمند دربیفتد.
اما آنچه در درازمدت رخ خواهد داد، به حوادث جاری و حل و فصل مناقشه ربط خواهد داشت.
محمد سهیمی استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی می گوید: “وجه دیکتاتوری رژیم در کوتاه مدت، حاکم خواهد بود. به باور من اگر انتخابات دیگری در کار باشد، بسیاری از مردم رأی نخواهند داد، زیرا اعتمادی به رژیم نخواهند داشت. اما در عین حال، این مسأله سبب تقویت جنبش اصلاح طلبی و آزادی خواهی می شود که درشرایط فعلی وجود دارد. به نظر من جنبش در درازمدت واقعاً قوی تر شده است.”
در حال حاضر افراطی ترین نیروهای ایران قدرت گرفته اند. آیت الله محمد تقی مصباح یزدی مراد معنوی آقای احمدی نژاد اعلام کرده نهادهای انتخاباتی منفور دولت دینی هستند و نباید ارزشی داشته باشند.
به گفته برخی تحلیلگران، سوق داده شدن ایران به سوی کشوری کمتر دموکراتیک و صاحب جلوه هائی از جمهوری بوده پای میر حسین موسوی، نخست وزیر و یار سابق آیت الله روح الله خمینی، را به صحنه باز کرده است.
وقتی مناقشات بالا گرفت و آقای موسوی تسلیم نشد، وی هشدار داد چنانچه به اتهام تقلب رسیدگی درستی نشود، ساختار ایدئولوژیک کشور صدمه می خورد و درستی دشمنان ایران اثبات می شود.
آقای موسوی در جریان نامه ای که پس از انتخابات برای درخواست برگزاری رأی گیری مجدد نوشته بود، آورده: “اگر حجم گسترده تقلبات و جابجائی آرا که آتش به خرمن خشم مردم زده را به عنوان شواهدی از درستی و عدالت اعلام کنید، جمهوریت نظام کشته می شود و ناسازگاری اسلام و جمهوریت در عمل اثبات می شود.”
رسول نفیسی استاد دانشگاه استریر که وقایع ایران را دنبال می کند، گفت: “حوادث انتخابات خرداد 1388 در ایران تا حد زیادی، ادعای جمهوریت در انقلاب اسلامی ایران را عریان کرد و فرآیندی را که در انتخابات سال 1384 آغاز شده بود، تکمیل کرد.”
مراکز قدرت در نظام ایران، صحنۀ نبرد تا مرگ را تداعی می کنند. در اینجا مصالحه تنها به معنای کنار رفتن نیست، بلکه به معنی ضعف و سستی است.
منبع: نیویورک تایمز- 7 ژوئیه
http://www.nytimes.com/2009/07/08/world/middleeast/08clerics.html?ref=global-home