علی رغم کشمکش ها و انتظارات متفاوت و متناقض، دولت بوش با صبری غیر منتظره سعی دارد شورای امنیت را متقاعد کند که ایران را به دلیل عدم پیروی از قطعنامه ها تنبیه کند. شورای امنیت نیز به نوبه خود از ماه دسامبر تا کنون دو قطعنامه را برای تحریم ایران به تصویب رسانده است.
نه ماه بعد از آنکه شورای امنیت به تهران حکم کرد که غنی سازی را متوقف سازد، بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای می گویند ایران اکنون به دستیابی به فن آوری هسته ای و تولید سوخت برای سلاح هسته ای نزدیک است.
برخی از دیپلمات ها می گویند اکنون دیگر ایران از نقطه “بدون بازگشت” عبور کرده است و سازمان ملل بایداز خواست توقف غنی سازی توسط ایران( و قطعنامه های مرتبط با آن) بگذرد و به عوض در فکر تعیین میزان غنی سازی و لزوم نظارت سازمان ملل بر این میزان باشد. به نظر می رسد این تنها راه خروج از این مساله باشد. لیکن دادن چنین امتیازی زود به نظر می رسد چرا که ایران ثابت کرده است که دائم امتیازاتی را گرفته و عین حال برنامه های خود را دنبال کرده است.
با توجه به برنامه های بلند پروازانه ایران آنچه در این مرحله عاجل به نظر می رسد پاسخ سریع و روشن جامعه بین المللی است. باید بطور واضح گفت که اکنون وقت مذاکرات کژدارومریز کاخ سفید و یا برنامه های نظامی نیست. ولی اگر به رهبران ایران وعده امتیازات بیشتر (در واقع منظورمان معامله است) و تهدید تنبیه های بیشتر (بله شاید منجر به گرانی بیشتر نفت هم بشود) داده نشود، احتمال ایجاد تغییر در رفتار ایران بعید به نظر می رسد.
این بدان معنی است که آقای بوش باید مزایای بیشتری پیشنهاد نماید، که یکی از آن ها برقراری روابط کامل دیپلماتیک با ایران و تضمین های امنیتی به ایران در مقابل محدود ساختن برنامه هسته ای است. این همچنین به این معنی است که اروپا، روسیه و چین هم باید سهم بیشتری ببرند زیرا در صورت ادامه عدم پیروی ایران باید ارتباط خود را با تهران قطع کنند.
معلوم نیست در حال حاضر چه چیز تهران را بیش از همه جسور می سازد: موفقیت فنی دانشمندانش در مساله هسته ای یا شکست آمریکا در عراق. ولی جیره بندی اخیر بنزین، که به تعویق هم افتاده است، نشان می دهد که ایران در حال حاضر آسیب پذیر است.
تا کنون، بوش و متحدان دیپلماتیک وی موفق شده اند از تصمیم گیری های جدی در مورد مساله هسته ای ایران سر باز زنند. درسی که از گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی هسته ای باید گرفت آن است که دیگر زمان سر باز زدن گذشته است. آنچه واقعا مورد نیاز است بحثی صریح و همگانی است که طی آن مشخص شود هزینه مسلح شدن ایران به سلاح هسته ای چیست و دنیا چقدر حاضر است بپردازد تا این کشور را از این موضوع منصرف کند.
منبع : نیویورک تایمز - 22 مه 2007