کشورهای منطقه خاورمیانه هوشیارانه درحال رصد کردن واقعیات کنونی منطقه هستند. در چنین وضعیتی هر یک این سؤال را مطرح می کند که: چرا باید امتیاز دهم و عرصه را برای دیگران خالی کنم؟
عدم تحول در نزد نهادهای این کشورها به دلیل نبود یک افق روشن در وضعیت منطقه ای است: کشمکش ها همچنان جریان دارد، بدون اینکه هیچ گونه نتیجه ملموسی از آن گرفته شود. به گفته یک دیپلمات عرب مستقر در بیروت، مشکل از آنجا حادث می شود که ایالات متحده در دوران عقب نشینی و تغییر استراتژی بسر می برد و این تمایل را پیدا کرده که به مسالمت دست یازد و عرصه را برای قدرت های منطقه باز گذارد؛ هر یک از قدرت های منطقه نیز درتلاش است تا خلاء به وجود آمده را پر کند و مواضع خود را به دیگران تحمیل سازد.
این رویارویی باعث شده تا ایران؛ عربستان سعودی، ترکیه و اسراییل رو در روی یکدیگر قرار گیرند و به واقع صحنههای کشمکش و رویارویی میان آنها نیز کم نیست: بی شک سوریه و یمن در رأس قرار دارند، ولی نباید لیبی و عراق را نیز فراموش کرد؛ و البته زخم باز شده در شرق لبنان و فلسطین نیز قابل تأمل است.
ایران درحال افزایش نفوذ خود در بسیاری از منطقه هاست؛ به ویژه در مناطقی که کمبودهای سیستم دولتی مشهود است و باعث شده تا جامعه شیعیان آن کشور به حاشیه رانده شود. در عین حال، قریب الوقوع بودن امضای توافق میان ایران و غرب درخصوص پرونده اتمی و همچنین تأثیر آن بر روابط میان نیروهای منطقه باعث شده تا نگرانی عربستان از تفوق ایران بر کل منطقه افزایش یابد. این مهم ترین دلیل برای آغاز عملیات “طوفان قاطعیت” بود که درنهایت به شکست انجامید و همچنان تحت نامی دیگر ادامه دارد تا بلکه عربستان بتواند مواضع خود را به لحاظ استراتژیک بر ایران تحمیل کند.
ترکیه نیز علی رغم موضع گیری ظاهری، از ظهور قدرتی به نام ایران چندان خشنود نیست؛ و دلیل این ظاهرسازی داشتن روابط اقتصادی قابل قبول با تهران است. همان دیپلمات عرب در بیروت توضیح می دهد که ترکیه، به عنوان سپر اخوان المسلمین در منطقه، براین باور است که این سازمان در تونس و مصر شکست خورده و در این کشورها از قدرت برکنار شده. ترکیه اکنون می خواهد این مسأله را در سوریه جبران کند، چرا که با این کشور ۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارد و براین باور است که شمال سوریه به لحاظ تاریخی جزئی از امپراطوری عثمانی محسوب می شود. به همین دلیل است که راه را برای پیکارجویان سوری باز کرده و پذیرفته است که ۵۰۰۰ پیکارجو را در خاک خود آموزش دهد؛ به گفته آنکارا، این افراد هسته یک اپوزیسیون سوری “میانه رو و قابل قبول” را تشکیل خواهند داد.
درعین حال، ترکیه این شرط را برای ایالات متحده گذاشت که منطقه ای غیرپروازی در شماره سوریه ایجاد کند. آنکارا در برابر مخالفت واشنگتن تسلیم شد، ولی همچنان امیدوار است که این پیکارجویان بتوانند پیروزیهای تعیینکنندهای علیه نیروهای حکومت سوریه به دست آورند و نفوذ ترکیه را بر این کشور مستولی سازند. همین حالت برای عربستان نیز وجود دارد؛ ریاض معتقد است که اگر بتواند انصارالله را در یمن شکست دهد، نفوذ خود را بر این کشور به دست خواهد آورد و بدین ترتیب می تواند با در دست داشتن یک برگ برنده مهم با ایران پای میز مذاکره بنشیند.
از دید همان دیپلمات که پیشتر ذکر شد، آینده منطقه طی ماه های آینده مشخص می شود. چند ماه آینده برای تعریف روابط جدید میان نیروها و همچنین نقش هر یک از کشورها تعیین کننده خواهد بود. ولی ابتدا باید منتظر بنشینیم تا توافقنامه نهایی برای برنامه اتمی ایران به امضاء برسد.
منبع: لوریان لوژور، ۲۷ مه ۲۰۱۵