درس های شنود موبایل مرکل

فرزانه روستایی
فرزانه روستایی

بحران جاسوسی و شنود تلفن های رهبران اتحادیه اروپا از سوی آمریکا، تجربیات گران قدری برای سیاست خارجی ایران در بر دارد، بخصوص که کارکرد سیاست خارجی ما بسیار تحت تاثیر اظهار نظرهای کارشناسان نمازجمعه و نوحه خوان های حکومتی است. برای اولین بار یک واقعیت سیاست خارجی آمریکا عریان تر از همیشه خود را نشان داد و آن اینکه آمریکایی ها برای پیگیری منافع خود، متحد دور و نزدیک نمی شناسند، هیج حد و مرزی قائل نیستند و روابط دو جانبه با هیچ متحدی بیش از تامین امنیت سیاسی اقتصادی و اطلاعاتی آمریکا اهمیت ندارد. جمهوری دمکراتیک آلمان نزدیک ترین متحد آمریکا از زمان پایان جنگ جهانی دوم است. برای حدود چهل سال آلمان غربی با هدایت آمریکا ویترین پر زرق و برق جهان سرمایه داری علیه کشورهای کمونیستی و مردم پشت دیوارهای آهنین بوده است. در ۶۸ سال گذشته و بعد ازپایان جنگ تقریبا هیچ یک از سیاست های بین المللی و منطقه ای آلمان بدون هماهنگی با آمریکا نه تنظیم شده و نه به مرحله اجرا درآمده است. با این حال دستگاههای اطلاعاتی آمریکا دولت آلمان را چنان زیر نظر داشته اند که شامل شنود موبایل آنجلامرکل صدر اعظم آلمان هم شده است.

ظاهرا تلفن های ۷۰ میلیون فرانسوی و ۶۰ میلیون اسپانیایی بین دسامبر ۲۰۱۲ تا اواسط ژانویه ۲۰۱۳ شنود و تحلیل اطلاعاتی شده است. برخی از این اقدامات بر اساس قردادهای امنیتی دو جانبه بین آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا قابل توجیه است اما اینکه آژانس امنیت ملی آمریکا صحبت های خصوصی آنجلا مرکل را شنود کند که از همه رهبران اروپایی بیشتر به آمریکا نزدیک است خارج از چهارچوب هر قراردادی است.      

پریروز مونارد اسکواری رئیس دستگاه اطلاعاتی فرانسه اعلام کرد که با هم تعارف نداریم ما آمریکایی ها را شنود می کنیم و آنها ما را. اما آمریکایی ها تجهیزاتی دارند که آنها را در این زمینه توانمندتر می کند. حتی یکی دیگر از مقام های اطلاعاتی اروپا در این ارتباط گفت که ما به این توانایی آمریکایی ها حسودی مان می شود. اما به رغم اینکه فرانسوی ها و آلمانی ها در اعتراض به شنود تلفنی میلیون ها فرانسوی و آلمانی سفیر آمریکا را احضار کردند، همه طرفین تلاش دارند بحران را کنترل کنند و مانع شوند تا موضوع شنود تلفن مرکل به یک موج ضد آمریکایی در اروپا تبدیل شود.

 اگر صحبت های خصوصی مرکل با فرزندان و همسرش از سال  ۲۰۰۲ با دقت شنود و ضبط می شده است می توان انتظار داشت که همه مکالمه های پوتین، بشار اسد و مان موهان سینگ، رهبران حزب کمونیست چین، ملک عبدالله عربستان سعودی هم با دقت بسیار ردیابی می شود. وقتی آمریکایی ها از موبایل آنجلا مرکل نمی گذرند، می توان انتظار داشت که تلفن مهمترین بازیگران سیاسی ایران مثلا رییس جمهور یا دفتر رهبر ایران یا فرماندهان سپاه یا شخصیت های پشت پرده در ایران شنود شود. از شنود تلفن مرکل می توان به درس بزرگتری برای سیاست خارجی ایران دست یافت. مثلا انتظار داشتن از آمریکا برای اینکه شرائط حساس ایران را در مذاکرات آتی درک کند، دست از توطئه بردارد، در سیاست های ما دخالت نکند، تلفن مقام های ایرانی را مانند مرکل شنود نکند، به بحران سیاسی و فروپاشی اقتصاد ما کار نداشته باشد و تورم مثلا ۵۰ درصد و فساد گسترده و اختلاف های سیاسی در ایران را ندید بگیرد، همگی ناشی از ساده اندیشی در سیاست خارجی است. ساده انگاری بزرگتر این است که از سیاست خارجی هزارتوی آمریکا خواسته شود اخلاق را رعایت کند، خود را اصلاح کند تا روابط دو جانبه با ایران شکل بگیرد یا مثلا انتظار نداشته باشد ملت ایران آمریکا را برای هدف قراردادن هواپیمای مسافربری ایران ببخشد !

بزودی دو تیم از اتحادیه اروپا و از کشور آلمان به آمریکا سفر می کند تا در جریان جزییات رخداد سیاسی جاسوسی آمریکایی ها از اروپایی ها قرار بگیرند. بعید به نظر می رسد هیچیک از دو طرف این معضل را به روابط اقتصادی دو حوزه تسری دهند. آلمان بزرگترین اقتصاد اروپا و پنجمین اقتصاد جهان است. بخشی از مهمترین روابط اقتصادی این کشور و نیز کل اتحادیه اروپا وابسته به صادرات کالا و مبادلات دو جانبه با بازار آمریکاست. بزودی این بحران به پایان می رسد زیرا اروپایی ها می دانند که بدون حضور آمریکا هیچیک از سیستم های امنیتی اروپا که از کشورهای این اتحادیه در برابر حملات خارجی یا بحران های اقتصادی دفاع می کند کارایی ندارد. اروپایی ها آمریکا را بزرگترین بازار سرمایه جهان می دانند که هیچیک از پروژه های بزرگ دنیا بدون مشارکت با سرمایه و دانش فنی آنها اجرا نمی شود.

هم آمریکا و هم اتحادیه اروپا برخلاف سیاستی که وزارت خارجه ایران بر اساس آن اداره شده است نه دوست بسیار نزدیک داشته اند، نه دشمنی که نتوان با آن کنار آمد، و نه حتی در پی برقراری روابط بیش از حد دوستانه با کشوری بوده اند. به عبارت دیگر، هر دو حوزه اقتصادی قدرتمند، تعریفی از منافع ملی دراز مدت خود دارند که همه سامانه سیاست خارجی خود را بر اساس آن سازماندهی می کنند. برای آلمانی ها بدتر از شنود تلفن های شخصی خانم مرکل، رکود اقتصاد آمریکا و سرایت این رکود به بازارهای اروپاست که بحران بیکاری و ناامنی اجتماعی را در پی می آورد. اوباما و کاخ سفید نیز این را می داند که روابط دو طرف در هم تنیده تر از این است که حتی با رسوایی های سیاسی بزرگتر از این آسیب ببیند.

آمریکایی ها دارنده بزرگترین اقتصاد پویای تاریخ بشر هستند. بسیاری از بد ترین و بهترین رکوردهای جهانی به آمریکا تعلق دارد.از بزرگترین کارخانه های اسلحه سازی و بالاترین استاندارد زندگی در جهان، تا بالاترین آمار قتل شهروندان به دست خود شهروندان. از بزرگترین کارتل های مواد مخدر و شبکه های قمار گرفته تا وسیع ترین کتاب خانه های جهان و مدرنترین دانشگاهها و بزرگترین موسسه های خیریه، همه به آمریکایی ها تعلق دارند. بزرگترین و فعال ترین دستگاه سیاست خارجی جهان به آمریکایی ها تعلق دارد و آمریکا به دلیل دارا بودن بزرگترین بازار سرمایه، گسترده ترین روابط را با همه کشورها در همه حوزه های جفرافیایی کره زمین داراست. بنابراین، یکی از ساده اندیشانه ترین و عوامانه ترین نگاههای سیاست خارجی این است که آمریکایی ها را وادار به انجام کاری یا وارد شدن یه معادله ای کرد که نفعی برای آمریکا ندارد. مگر اینکه این روابط با منافع دراز مدت این کشور هماهنگ باشد. هندی ها، برزیلی ها، چینی ها و بسیاری از کشورهای مستقل در ارتباطات خود با آمریکا از این قاعده پیروی می کنند و درهای خود را به روی سرمایه و تکنولوژی های برتر می گشایند. چرا سیاستمداران ایرانی ها عوامزدگی در سیاست خارجی را کنار نگذارند و عقلانیت معطوف به حفظ منافع دراز مدت را در گفت و گوهای آتی با آمریکا در پیش نگیرند.