محمود احمدینژاد در آخرین سفر استانی خود، پیش از انتخابات ریاستجمهوری، تابستان ۱۳۹۲ به خوزستان سفر کرد. او در جریان همین سفر و در شهرستان هفتکل گفت: “پیغام دادند که اگر رویت را زیاد کنی پدرت را درمیآوریم.” آن روزها محمود احمدینژاد مورد حمله محافظهکاران تندرو هوادار آیتالله خامنهای قرار گرفته بود و دیگر حمایتهای سابق رهبر جمهوری اسلامی را نداشت. با اینهمه سفرهای استانی احمدینژاد، از علایق آیت الله خامنه ای بود و همچنان هم هست؛سفرهایی که حسن روحانی نیز آنها را پی گرفته است.
یکی از مشخصههای سفرهای استانی احمدینژاد، همراهی هیات دولت با وی و مصوبات چند صدتایی در جریان هر سفر بود. برای نمونه در سه دوره سفر استانی به آذربایجان شرقی ۶۳۳ مصوبه، توسط هیات دولت تصویب شد. برای استان مازندران نیز، در سفر اول ۲۳۷ مصوبه، در سفر دوم ۲۲۹ مصوبه و در سفر سوم ۲۱۰ مصوبه، تصویب گردید. تنها در دور اول سفرهای استانی احمدینژاد، بیش از پنج هزار و پانصد مصوبه تصویب شده بود. روزنامه اعتماد ملی در خردادماه سال ۱۳۸۶ و در حالی که حدود دو سال از ریاستجمهوری احمدینژاد میگذشت، در گزارشی با عنوان “پایان دور اول سفرهای استانی و بلاتکلیفی صدها مصوبه” از قول مرتضی نبوی نوشته بود: “مصوبات استانی باعث حجیم شدن دولت میشود و این موضوع با اصل ۴۴ قانو اساسی مغایرت دارد. دولت در استانها تعهداتی را متقبل میشود که باعث حجیم شدن میشود و البته در این راستا مجلس هنوز نتوانسته است هزینههای سفرهای استانی را محاسبه کند.”
احمدینژاد بدون توجه به بار مالی وعدههای دولت، در دورهای بعدی سفرهای استانی، نه تنها رویه خود را تغییر نداد، بلکه به وعدهها اضافه هم کرد. او یکبار در بیرجند به دلیل اینکه استان خراسان جنوبی اعتبارات خود را “خوب خرج کرده” وعده داد که اعتبارات سال بعد آن استان دوبرابر خواهد شد.
شیوه برخورد احمدینژاد با مردم نیز به موضوع طنز آن سالها تبدیل شده بود. برای نمونه او عادت داشت در ابتدای سخنرانی خود از مخاطبان بپرسد که “از ساعت چند اینجا هستید؟” و بعد شروع به شمردن ساعتها میکرد: از ساعت یازده؟ از ساعت ده؟ از ساعت ۹؟…
در اسفند ۱۳۹۱، سایت انتخاب طی گزارشی از ادبیات خاص احمدینژاد عباراتی را فهرست کرده بود که بخشی از آن در سفرهای استانی بیان شده بود: “این ممه رو لو لو برد، آب رو بریز اونجا که میسوزه، ماموری که ساعتها زیر آفتاب سر چهارراه مشغول است مودبانهاش این است که پدرش در میآید، تو کیه چی هستی اصلا چیه کی هستی، گندهتر از تو هم غلطی نکرد، یک کلمه از مادر زن عروس، آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود، باید چهار ماهواره به فضا پرتاب کنیم تا هر ننه قمری کلید آنرا پایین نیاورد.”
از طرفی دیگر تعداد مصوبات دولت در این سفرها ـ و حتی در جلسات عادی ـ آنقدر زیاد بود که نحوه تصویب آنها و اینکه اعضای هیات دولت چگونه وقت میکنند که درباره مصوبات گفتگو کنند، مورد سئوال بود. گفته میشد اساسا وزرا جرات گفتگو درباره مصوبات را ندارند و این مصوبات به سرعت و بدون اظهارات موافق و مخالف با یک صلوات تصویب میشود. در یکی از سفرهای استانی هیات دولت، در سفر به خوزستان، گروهی از نمایندگان نحوه تصویب مصوبات را فاش کردند. در ابتدای آن جلسه همه نمایندگان خوزستان حضور داشتند، که بعد در اعتراض به اداره جلسه آن را ترک کرده بودند. به گفته یکی از نمایندگان “بعد از توضیحات وزیر [درباره یک مصوبه]، رحیمی از حاضران خواست تا صلواتی بفرستند و اعلام کرد که این مصوبه به تصویب رسید و سراغ موضوع بعدی رفت. شیوه اداره جلسه و نحوه بررسی مصوبات با اعتراض نمایندگان روبه رو شد زیرا با قرائت یک صلوات مصوبات اجرا نشده به عرصه اجرایی شدن نمیرسند. بلکه باید فکر اساسی کرد و اعتبارات لازم را تخصیص داد؛ معاون اول رئیس جمهور هم در پاسخ به انتقادات گفت که محتویات جلسه به شما ربطی ندارد و من باید جلسه را اداره کنم.”
اما آنچه مهم بود اینکه آیتالله خامنهای به این سفرها علاقه داشت. او در سال ۱۳۸۶ که تازه این سفرها آغاز شده بود، تاکید داشت: “ انسان آنچه که میبیند و میشنود، از گزارش خیلی باارزشتر است. این کار را امروز دولت دارد میکند. به همه جای کشور سفر میکنند. یک گوشهای از این را میگیرند، تبدیلش میکنند به نقطه ضعف و ایراد گرفتن. چرا در این سفر صد تا مصوبه داشتید؛ در حالی که پنجاه تایش بیشتر قابل عمل نیست؟ خیلی خوب، حالا پنجاه تایش عمل بشود؛ این بهتر از هیچی نیست؟”
خامنهای در سال ۱۳۸۷ هم در جریان سفرش به استان فارس در شهر نورآباد ممسنی گفت: “آن چیزی که بنده را در این مورد خرسند میکند، همین سفرهای استانی دولت است، رفتن به استانهای مختلف و سرکشی مسئولان درجهی یک کشور به شهرستانهای گوناگون و تماس با مردم و دیدن واقعیتها با چشم، نه در گزارش.” در آن زمان با استناد به سخنان خامنهای، “سفرهای استانی؛ تحقق آرزوی رهبری” عنوان شده بود.
در جدولی که سایت رهبرجمهوری اسلامی از نقاط قوت و ضعف دولت احمدینژاد منتشر کرده است، “مواجه شدن با واقعیتهای زندگی مردم در سفرهای استانی” همچنان از موارد مورد علاقه خامنه ای و به عنوان نقطه قوت دولت تلقی شده است. با توجه به علاقه ویژه رهبر به سفرهای استانی دولت، گفته میشد که حتی با پایان دولت احمدینژاد، این سفرها ادامه خواهد داشت. چنانچه آیتالله خامنهای در آستانه انتخابات ریاستجمهوری هم گفته بود: “آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. این را همه توجه کنند.”
با توجه به این علاقه بود که حسن روحانی در دوران انتخابات وعده داد که در صورت انتخاب شدن، سفرهای استانی را ادامه خواهد داد. با گذشت چند ماه از ریاستجمهوری روحانی، برخی تریبونهای محافظهکار از اینکه روحانی سفرهای استانی خود را شروع نکرده است، شکایت میکردند. در آذرماه، خبرگزاری دانشجو وابسته به سازمان بسیج دانشجویی در گزارشی با عنوان “سفرهای استانی روحانی؟ انشاالله!” نوشته بود: “در طول این چند ماه که از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد هنوز هیچ خبری از سفرهای استانی نیست و فعلاً در حد وعده و وعید باقی مانده و این کمی نگران کننده است که چرا رئیس جمهور به وعده های انتخاباتی خود عمل نمی کند؟! “
همان روزها خبرگزاری فارس نیز در گزارشی با عنوان “پایان سفرهای استانی به شیوه احمدینژاد” خبر داد که سفرهای دولت یازدهم؛ بدون نامه و ملاقات مردمی خواهد بود. خبرگزاری وابسته به سپاه از دوره احمدینژاد نوشته بود: “محمود احمدی نژاد با این کار به تمام کشور سفر کرده و از نزدیک در جریان مشکلات هر استان قرار گرفته بود و کابینهاش نیز مصوباتی مشخص برای استانها، شهرستانها، شهرها و حتی بخشها و روستاها داشتند.”
در ادامه این گزارش تاکید رهبر جمهوری اسلامی درباره سفرهای استانی یادآوری شده و آمده بود: “رهبر انقلاب در طول ۸ سال گذشته همواره از برگزاری سفرهای استانی و سفر هیات دولت به استان های مختلف در جهت رفع مشکلات مردم تقدیر کردهاند.” در پایان این گزارش هم تاکید شده بود: “دولت تدبیر و امید با توجه به زمزمههای اخیر درباره عدم وجود ملاقات مردمی در سفرهای استانیاش، باید فکری جدی برای آن بکند.”
به این ترتیب اولین سفر استانی روحانی در آخرین روزهای دیماه و به استان خوزستان انجام شد. شیوه این سفر انتقادهای بسیاری برانگیخت.
هرچند برخی هواداران احمدینژاد شباهتی میان این سفر و سفرهای رئیسجمهور پیشین نمی دیدند اما برخی دیگر نگران بازسازی سفرهای احمدینژاد بودند. عبدالرضا داوری در گفتگو با خبرگزاری آریا گفته بود: “سفر استانی با توجه به اینکه به صورت فرایند مثبت و مشخص در دولت نهم توسط آقای احمدینژاد پایه گذاری شد از یک مجموعه استانداردهایی برخوردار بود که این استاندارد را در سفر اخیر آقای روحانی مشاهده نکردیم.” او سفر استانی روحانی را الگو برداری از بازدیدهای منطقهای هاشمی دانسته بود. وحید فیاضی، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هم مدل احمدینژاد در سفرهای استانی را موفقتر از مدل روحانی میدانست. او گفته بود: “اولین سفر استانی آقای روحانی ویژگیهای متفاوتی نسبت به سفرهای استانی آقای احمدینژاد داشته است چراکه آقای روحانی برخلاف آقای احمدینژاد در همه شهرستانها حضور نیافتهاند.”
اظهارات روحانی در این سفر نیز انتقاداتی چند جانبه داشت. از یک طرف برخی سخنان او مانند الگو گرفتن معماری دانشگاه آکسفورد از مدرسه فیضیه یا بیان اینکه “عظمت رهبری یعنی عظمت ایران” مورد تمسخر قرار گرفت، و از طرفی دیگر اظهارات او مبنی بر اینکه “من خواهم گفت که یک عده نمیخواهند تحریم برداشته شود و به خاطر منافع شخصیشان مخالف هستند شرایط عادی با دنیا داشته باشیم” مورد انتقاد محافظهکاران. روزنامه وطنامروز در واکنش به این سخنان، روز ۲۸ دیماه با تیتر “دور جدید بگم بگم” منتشر شد و در گزارش خود نوشت: “اگر محمود احمدینژاد چند سال پس از آغاز ریاست جمهوری با این ترفند به مقابله با منتقدان خود برمیخاست اما اینک حسن روحانی در حالی که عمر دولتش به چند ماه نرسیده، «بگم بگم» را شروع کرده است.”
البته برخی ادعاهای روحانی از جمله “توافق ژنو یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ” هم، مورد تمسخر هر دو طرف بود.
اولین سفر استانی روحانی ظاهرا هیچکس را راضی نکرده بود. روزنامه جمهوری اسلامی که از نشریات اصولگرای هوادار روحانی محسوب میشود، بعد از پایان این سفر در سرمقاله خود با عنوان “آقای رئیسجمهور بخوانند” نوشت: “در سفرهای استانی رئیسجمهور سابق، کرامت مردم در نظر گرفته نمیشد و از لحظه ورود وی به هر استان تا پایان سفر، از مردم برای نمایش وجاهت و محبوبیت رئیسجمهور استفاده میشد. دویدن مردم به دنبال خودروی حامل رئیس جمهور، دست تکان دادنهای نمایشی رئیسجمهور برای مردم، جمعآوری نامههای انبوه و به به و چه چههای مکرر درباره حضور مردم در خیابانهای مسیر و پرشکوه توصیف کردن استقبال مردمی توسط رسانههای طرفدار، فرازهای تکراری و ملال آور سفرهای استانی بودند که ماهیت واقعی آنها استفاده ابزاری از مردم بود. متأسفانه این روش در اولین سفر استانی رئیسجمهور روحانی نیز ادامه یافت و علیرغم وعدههای داده شده، تغییر قابل توجهی مشاهده نشد.” روزنامه جمهوریاسلامی اما ننوشته بود که در واقع سفرهای استانی آیتالله خامنهای الهام بخش اینگونه از سفرهای مسئولین در ایران بوده است. چنانچه او خود گفته بود: “یکی از هدفهای من در سفرهایی که سالهای گذشته به استانهای مختلف کشور میکردم و در سفرها هم میگفتم، همین بود که دولتمردان را به توجه هر چه بیشتر به نقاط آسیبدیده و آسیبپذیر و محروم در کشور متوجه کنم؛ توجه آنها را به این نقاط جلب کنم. امروز خوشبختانه این مقصود حاصل شده است؛ یعنی یکی از برنامههای دولت خدمتگزار همین است که همهی استانها و همهی شهرها و شهرستانها را، به طور مستقیم زیر دید قرار میدهد “