مسعود علی محمدی دانشمند فیزیکدان ایرانی در اثر انفجار بمب جاسازی شده جلوی منزلش، به قتل رسید. ایران نیز انگشت اتهام را به سوی اسرائیل و آمریکا نشانه رفت و آنها را متهم کرد که برای ایجاد وقفه در برنامه هسته ای کشور، دست به ترور آقای علی محمدی زده اند. اگر این ادعا درست باشد، این روش های میان بر جنگی، خود ابزاری برای پیشگیری از وقوع تنش های بزرگتر و باز شدن راه برای اقدامات مرگبارتر محسوب می شود.
تلاش های دولت اوباما برای تماس دیپلماتیک به آخر خط رسیده است. ملاهای ایران، دستان دراز شده اوباما را برای همکاری، پس زدند. ایران در ماه نوامبر از ساخت 10 مرکز جدید غنی سازی اورانیوم خبر داد. اقدامی که به گفته هانس بلیکس رئیس سابق آژانس بین المللی انرژی هسته ای، «گنگ و مبهم» است زیرا حتی کشورهای بزرگ نیز صاحب ده مرکز غنی سازی نیستند. از سوی دیگر، مدارک فوق محرمانه ای که ماه گذشته از برنامه هسته ای ایران به بیرون درز کرد، جزئیات تحقیقات صورت گرفته بر روی شتاب دهندۀ نوترونی، دستگاهی که از آن برای تولید بمب هسته ای استفاده می شود، را فاش کرد.
قبول این ادعا که فعالیت های هسته ای ایران در راستای اهداف صلح جویانه هستند، به تدریج دشوارتر می شود. ضرب الاجل 31 دسامبر برای پاسخگوئی ایران به پیشنهاد سازمان ملل، بدون دریافت هرگونه پاسخی سپری شد. اکنون مباحثات جاری در واشنگتن برروی انتخاب بهترین نوع تحریم های هدفدار و نحوه چیدمان آنها در جهت پشتیبانی از جنبش اصلاح طلبی کشور متمرکز شده اند.
اما زمان در حال از دست رفتن است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به کاخ سفید یکسال فرصت داده بود تا در تماس با ایران به پیشرفت دست پیدا کند، اما اکنون شرایط بسیار وخیم تر از پیش است. اسرائیل به دفعات اعلام کرده وجود یک ایران هسته ای را تحمل نخواهد کرد و دولت یهود در پشت پرده، از پشتیبانی کشورهای عربی منطقه برخوردار شده است. این کشورها از دست اندازی منطقه ای ایران سخت نگران هستند.
کسب آمادگی برای وقوع هرگونه رویاروئی ادامه دارد. یک تمرین آمادگی تسلیحات بیولوژیک در هفته جاری در تل آویو و سایر شهرهای اسرائیل انجام خواهد شد. از ماه گذشته به این سو، کار توزیع ماسک های ضد گاز شیمیائی به شهروندان اسرائیل آغاز شده است. نظیر همین تمهیدات، قبل از آغاز جنگ های اول و دوم خلیج فارس نیز به کار گرفته شده بود.
ژنرال دیوید اچ پتراوس رئیس ستاد فرماندهی ارتش آمریکا، روز یکشنبه در پیامی آشکار به تهران، اعلام کرد: «غیرمسؤولانه است که ستاد فرماندهی دربارۀ اما و اگرهای مختلف و تهیه طرح های متنوع برای موجهه با وقایع احتمالی در ارتباط با ایران، برنامه ریزی نکند.» فردای همان روز گزارش شد آمریکا در حال دوبرابر کردن ذخیرۀ تجهیزات نظامی خود در اسرائیل است.
این تجهیزات در مواقع اضطراری، برای اسرائیل نیز قابل استفاده خواهد بود. شاید این هم پیامی برای ایران باشد.
مناقشه پیش رو، از نوع یک حمله شبانه و سپس درشتگوئی های محاوره ای، نظیر آنچه پس از حمله اسرائیل به تأسیسات هسته ای سوریه در سال 2007 رخ داد، نیست. متوقف کردن برنامه هسته ای ایران نیازمند تحرکات مداوم اسرائیل است. ایران به حملات تلافی جویانه از طریق نمایندگان خود در غزه و لبنان دست خواهد زد، سوریه را به نشان دادن عکس العمل وا می دارد و در عراق و افغانستان چالش ایجاد خواهد کرد. احتمالاً دستور انجام حملات تروریستی علیه اهداف غربی نیز صادر خواهد شد.
سیاستمداران آمریکائی حتی از احتمال رویاروئی با ایران نیز سخن نمی گویند. دریاسالار مایک مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا به جمع بندی دیدگاه های موجود پرداخت و گفت توسعه تسلیحات هسته ای از سوی ایران، «به طور بالقوه یک پیامد بسیار بسیار بی ثبات کننده خواهد داشت» اما دست زدن به اقدام نظامی برای پیشگیری از این رویداد نیز، «رویکردی بسیار بسیار بی ثبات کننده است.» واشنگتن ترجیح می دهد راه سوم را برگزیند: مجموعه ای از تحریم ها و دیپلماسی به امید آنکه بتواند ثبات را به نوعی حفظ کند. اما به زودی این بحران توسط دیگران ایجاد خواهد شد و نوبت به طرح این سؤال خواهد رسید: اگر جنگ شروع شود، نقش ایالات متحده چه خواهد بود؟
منبع: واشنگتن تایمز- 13 ژانویه 2010